مشاوره تحصیلی دبیرستان
تصمیمگیری: انسان باید درک درستی از اهداف و دورنمای زندگی داشته باشد و تعیین هدف اصلیترین کار زندگی است. قبل از تعیین هدف، خودشناسی لازم است، به بیان دیگر باید خود را بیان یا خود را تعریف کرد زیرا فرآیند انتخاب را دقیق میکند. انتخاب؛ تصمیمگیری و سپس رسیدن به هدف اسنان را سرشار از اعتماد به نفس میکند. انسان باید اهداف چندین ساله خود را بیان کند که این اهداف میتواند تعامل هر چیزی باشد. نوشتههای شما در مورد اهدافتان شخصی است و باید دور از دسترس دیگران باشد. در زمان انتخاب هدف مثل انتخاب رشته تحصیلی نظراتمان را به یکدیگر تحمیل نکنیم اما باید بدانیم که نظرات کل اعضای خانواده و اطرافیان قابل تأمل است. آنچه به نظر انسان میرسد الزاماً درست نیست بین به نظر رسیدن و تخیّل و آنچه حاصل اندیشهتان است را بنویسید و با یکدیگر مقایسه کنید.
دانشگاه آزاد یا دولتی: باید در نظر داشته باشیم که رفتن و انتخاب رشته دانشگاه آزاد متحمل هزینهای است که باید در نظر داشت به چه میزان سبد مخارج خانواده را سنگین میکند.
فرمول محاسبه شهریه:
شهریه ثابت + شهریه هر واحد نظری × ۱۵+ شهریه هر واحد عملی × ۲
انتخاب رشته دانشگاه آزاد بر نحوه چیدن انتخاب رشته صد رشتهی سراسری مؤثر است و بسیاری از رشتهها با شرایط موجود در جامعه قابل کسب مهارت در رشتهی موردنظر میباشد و دیگر انسان را از رفتن به دانشگاه بینیاز میکند. هر شغلی زمانی دوام دارد، دوام شغل به عواملی مانند بازار کار و علاقه بستگی دارد که هر دو دارای نوسان هستند. به عنوان مثال یک پزشک متخصص در سن ۵۰ سالگی میتواند به مدیریت یک کلینیک بپردازد. تغییر علاقه به واسطهی آگاهی میباشد پس نگاه مطلق به شغل آینده نمیتواند تماماً کار درستی باشد و دنیای امروزه دنیایی است که روزبهروز دیجیتالیزهتر میشود پس داشتن شغل منوط به دانش مهارتهای زیادی است. رفتن به شهر دیگر به منزلهی ادامهی تحصیل و به دلیل تنش خانوادگی کار درستی میباشد پس نباید در صورت هرگونه ناراحتی و به تفاهم نرسیدن با اعضای خانواده آنها را ترک کرد زیرا علیرغم داشتن هزینهی سنگین، شرایطی سخت هم از جنبههای مختلف در خوابگاه در انتظار فرد است. بهترین راه برای حل این مسائل گفتوگو است. گفتوگوی همراه با احترام، گوش دادن به حرفهای طرف مقابل، به تعویق انداختن تصمیم و هدف خود را بیان کردن، مسلماً نتیجهای مهم هم خواهد داشت
۳ عامل مهم تصمیمگیری:
- اطلاعات: آگاهی در مورد عاملی که باید راجع به آن تصمیم گرفته شود.
- فشارهای اجتماعی: دیدگاه و ارزشهای جامعه اطرافیان و خانواده و تصمیمهای ماهرتر هستند.
- موقعیتها: انسان در یک موقعیت یک تصمیم و در موقعیت دیگر تصمیم دیگر میگیرد، مثل سیگار کشیدن که ممکن است در جمع دوستان اتفاق بیفتد. پیشبینی پیامدهای یک تصمیم به صورت اگر… آن وقت… علاوه بر ارزیابی پیامدهای کوتاهمدت و بلندمدت باید به هماهنگی این تصمیمها با ارزشهای فردی و خانوادگی خودتان نیز توجه کنید. تصمیمگیری مستلزم مسئولیتپذیری است پس افرادی در تصمیمگیریهای مهم برای فرار از مسئولیتپذیری تصمیمگیری نمیکنند.
روشهای معمول تصمیمگیری
- احساسی
- لحظهای: در یک لحظه و بدون تفکر زیاد
- واگذاری تصمیم به دیگران
- پشت گوش انداختن منطقی
انتخاب رشته
با توجه به رتبه رشتههای مورد علاقه را انتخاب کرده برای انتخاب رشته، به علاقه و برای شهر و دانشگاه به احتمال قبولی توجه کنید به توانایی خود در درسها توجه کنید به عنوان مثال: رشتهی صنابع ریاضیات و شماری ندارد و برای کسی که ریاضیات مورد قبولی را دارد، میتواند مناسب باشد. هر رشته شهری را که بیشتر علاقه دارید قبول شدید بالاتر از بقیه بنویسید در این مرحله لزومی ندارد به احتمال قبولی توجه کنید. درصد اولویت موردنظر بیست درصد اول خوشبینانه، شصت درصد واقعبینانه و بیست درصد آخری مواردی که حتماً یکی از آنها را قبول شوید.
انتخاب رشتهی دبیرستان: به فرزند خود اعتماد کنید، بگذارید عواقب تصمیماتش را ببیند به یاد داشته باشید شما خودتان هم اشتباه کردهاید. امکان تغییررشته در تمام سالهای دبیرستانی وجود دارد. گاهی از این شاخه به آن شاخه پریدن برای شناخت ویژگیهای فردی و شناخت محیط و کسب تجربه لازم است.
کارهای نیمهتمام:
برای ادامه تحصیل در دانشگاه انگیزه دارم؟ از آنجایی که تصمیمگیری بر اساس بیشترین امتیاز و کمترین شکست انجام میشود پس انتخاب کامل و بدون عیب وجود ندارد و متضمن از دست دادن امتیازاتی میباشد اما به تصمیم خود وفادار بوده و یادآور شدید که شما روزی تصمیم گرفتهاید و آن روز تصمیماتتان مبنایی داشته است. تجربه کردن را برای خود ممنوع نکنید و به هرچه علاقه دارید به سمتش بروید و تعلل نکنید اما مسیر قبلی را رها نکنید.
بزرگترین هنر یک انسان حفظ انگیزه است مسیرهای قبلی را رها نکنید زیرا کارهای نیمهتمام در آینده عذابتان میدهد. برای حفظ انگیزه گفتوگو در مورد هدف یا نوشتن مؤثر است. هدفهایتان را برای یک و ده سال آینده بنویسید نگران محقق شدن و نشدن آن نباشید و یادتان باشد آینده نتیجه کارهای امروز شماست از وقتهای به بطالت گذشته نترسید، دِ کارت هم نیمی از عمرش به بطالت گذشت.
جهت ثبت نام در دوره آموزشی مشاوره و برنامه ریزی دوره متوسطه بر روی تصویر فوق کلیک نمایید
دوره غیر حضوری است و محتوای الکترونیکی در قالب CD یا DVD به آدرستان ارسال می گردد
پس از پایان گواهی و مدرک معتبر دوره آموزشی مشاوره و برنامه ریزی دوره متوسطه با قابلیت ترجمه رسمی دریافت می نمایید
مشاوره رایگان: ۰۲۱۲۸۴۲۸۴ و ۰۹۱۳۰۰۰۱۶۸۸ و ۰۹۳۳۰۰۲۲۲۸۴ و ۰۹۳۳۰۰۳۳۲۸۴ و ۰۹۳۳۰۰۸۸۲۸۴ و ۰۹۳۳۰۰۹۹۲۸۴
نقش ویژگیهای فردی و خانوادگی در رشد تحصیلی
مهمترین مهارتهای مؤثر در یادگیری
۱- افزایش سرعت مطالعه:
۲- متنشناسی (هرمونوتیک): تبدیل یک متن به واژگان کلیدی و فهم منظور اصلی نویسنده
۳- عادت به مطالعه: باید یک صد کتاب خوانده و بیشتر و بیشتر
۴- یادگیری با حل مسأله: مثل یادگیری رانندگی که باید عملاً رانندگی کرد.
باید یادآور شد که متنخوانی لازم است اما کافی نیست.
عوامل روانی مؤثر بر یادگیری
- عادت به مطالعه در بین اعضای خانواده
- اعتماد به نفس برای یادگیری مداوم، تغییر راز ماندگاری است برای تغییر کردن در حال یادگیری مداوم باشید و بگویید من همینم که هستم با این حرف درب یادگیری را به روی خود میبندید.
- مطالعه را فرزندان از پدر و مادر میآموزند همانند سایر رفتارها
- مدیریت تنشها در خانواده: انرژی، صرف تنش شده و فرصت تفکر را از بین میبرد و رشد متوقف میشود پس گفتوگو کنید، فرصت دهید و اصرارنکنید.
- مشخص کنید علم یا ثروت؟
برنامهریزی درس آموزش ابتدایی
برنامه آموزشی طرح کلی برای یک فعالیت آموزش است که طول دوره آموزشی میتواند از چند ساعت و بیشتر باشد. در طرح آموزشی نیازهای آموزشی مانند: روش آموزش وسایل آموزش، اهداف آموزش و … مشخص و یا تأمین میشود. برنامهریزی آموزشی فرآیندی است که یاددهی را منظمتر میسازد. در این برنامهریزی عواملی مانند: (آموزش مشارکتی مؤثرتر از سخنرانی و توجه به سبکهای مختلف یادگیری افراد و یادگیری متفاوت در سنین متفاوت، استفاده از روشهای آموزش متفاوت مؤثرتر از یک روش به تنهایی است) ما را در این برنامهریزی یاری میدهد.
برنامهریزی آموزشی
عبارت است از طرحریزی برای رسیدن به هدف، یعنی ابتدا هدف موردنظر انتخاب شده و متناسب با آن روشها و وسایل متناسب با هدف انتخاب شده و فعالیت برای رسیدن به هدف صورت میگیرد و به اجرا درمیآید و ارزشیابی میشود. این جاست که نقاط ضعف و قدرت انسان در این زمینه (یعنی عملی) مشخص میشود. از آن جاییکه انسان دائماً در مسائل مختلف زندگی دست به انتخاب میزند و مطابق با نیاز و علاقهمندی را برمیگزیند پس با تجربهای که در اهداف قبل از به دست آوردن نقاط ضعف و قدرت به دست آمده احتیاج به دقت است.
مراحل برنامهریزی
الف) شناخت وضع موجود: باید امکانات، تواناییها، محدودیتها و هر آنچه برای رسیدن به هدف آینده را لازم است شناخت و با توجه به موارد ذکر شده تصمیمات معتدل اتخاذ نمود.
ب) تعیین هدف: بعد از تعیین وضع موجود انتظارات و خواستههایی برای برنامهریزیان طرح میشود. این انتظارات اگر واضح و با توجه به وضع موجود باشد اهداف موردنظر را شکل میدهد و این اهداف به کلیه فعالیتها و تصمیمهای بعدی جهت میدهد.
ج) پیشبینی روشها و وسایل: بدون این مورد هدف روی کاغذ باقی میماند.
د) اجرای آزمایش: به صورت محدود برای اعتباربخشی به برنامه تهیه شده، اجرای آزمایش صورت می.گیرد. ضمن آنکه با این کار میتوان طرح را بهبود و اصلاح کرد.
ه) اجرا: شرایط و وسایل لازم
و) ارزشیابی: تلاش منظم و مسمتر برای کاستیها و مشکلات در رسیدن به هدف موردنظر میباشد که بهتر است با مراحل قبلی تلفیق شود.
مراحل فرایندآموزش
الف) طرحریزی: تصمیمگیری در مورد این است که چه میخواهید به دست آورید و چگونه آن را به دست خواهید آورد و این مرحله فرایند برنامهریزی آموزشی را دربردارد.
ب) اجرا: شامل هر آنچه که برای به دست آوردن هدف ضروری است. درواقع تبدیل برنامه آموزشی به عمل است.
ج) مرحلهی ارزشیابی: آیا رسیدن به اهداف آموزشی موفق بوده یا خیر؟ ارزشیابی در تمام مراحل برنامهریزی آموزشی و اجرا انجام گیرد و ارزشیابی رسمی باید صورت گیرد تا آنچه برای بهبود لازم است تغییر یابد تا در مراحل تکرار آموزش نقصها دفع شده و بهبود صورت گیرد.
نیازسنجی آموزشی
کاربرد فنونی که به کمک آنها بتوان اطلاعات لازم را درباره نیازها به دست آورد و به الگوی مناسب برای تأمین نیازهای فرد، گروه یا جامعه رسید. درواقع بیان این است که چه چیز و به چه اندازه موردنیاز است. نیازهای یادگیری در فراگیران شامل مواردی است که فراگیر با آنها میتواند به رفع نیاز و حل مشکلات فردی و اجتماعی بپردازد. درواقع مهارتهایی است که فراگیر را قادر میسازد مسائل مرتبط با سلامت را در سطح فرد، گروه یا جامعه شناسایی و حل نماید.
تحلیل آموزشی: شامل وظایف و اعمال یا معلومات و مهارتهایی است که پس از اجرای آموزش در فراگیر باید به دست آورد. درواقع هدف کلی آموزش را به اهداف جزیی و رفتاری تقسیم میکند.
محتوای آموزشی: شامل مفاهیم، مهارتها و فعالیتهایی که از سوی برنامهریزیان مشخص شده و آنچه که در نتیجه آموزش فراگیر، به دست آمده را شامل میشود، اصول و مفاهیمی است که به فراگیران ارائه شده تا آنان را به اهداف اجرایی تبدیل کنند و این محتوا باید با هدف موردنظر همسو باشد.
طرح درس: یک نقشه کلی و راهنما برای هدایت فعالیتهای آموزشی است. درواقع شامل مجموعه فعالیتهایی است که مربی از قبل برای رسیدن به هدف موردنظر تدارک دیده است که مربی را یاری میکند تا فعالیتها را مرتبط و یکی پس از دیگری به انجام برساند.
الگوی تدریس: دارای چارچوب ویژه است که عناصر تدریس در درون آن مطالعه میشود هرچند که تمام عوامل قابل مطالعه و کنترل نیستند و شناخت این عوامل و عناصر به آموزشدهنده کمک میکند تا روش مناسبی برای تدریس انتخاب کند.
روش تدریس: از آن دسته فعالیتهای آموزشدهندگان که در راه هدایت فراگیران به سوی هدف موردنظر، در کوچکترین واحد زمان قابل اجرا باشد. شیوههای تدریس در یک جلسهی تدریس ممکن است چندین بار تغییر کند.
ارزیابی آموزش: تعیین میزان پیشرفت فراگیران در رسیدن به اهداف آموزشی که باید برطبق برنامه و روال منظم انجام گیرد و بدون اهداف از پیش تعیین شده ارزشیابی بیمعنی تلقی شده و باید ارزشیابی آموزش ناظر بر اهداف آموزش باشد. پس مشاهدات بینظم و ترتیب فراگیران و پیشداوریهای آموزشدهندگان نباید مبنای ارزشیابی قرارگیرد.
تعیین نیازهای آموزشی
برنامهریزی آموزشی مشخص میکند که چه چیز قرار است آموزش داده شود و نحوهی آموزش آن به چه صورت باشد. لازم است که چارچوب برنامهریزی آموزشی پایهریزی شده و تکامل یابد. در این برنامهریزی مشخص میشود که برنامه شامل چه چیزی باشد که به این فرایند تصمیمگیری، تعیین نیاز آموزشی میگویند که شامل موارد زیر است:
۱- شناسایی نیازها: مشخص میکند که آیا نیازی برای آموزش وجود دارد یا خیر. رفتار مطلوب شامل رفتاری است که انتظار میرود مردم بدانند یا انجام دهند که اگر با رفتار واقعی فاصله داشته باشد این فاصله نشاندهندهی تغییر است. در این جا طرح و برنامه آموزش و اجرای آن نمیتواند به طور یقین رفعکننده مشکل باشد. ممکن است فعالیتها و عملکردهای دیگر راه مناسبتری باشد.
تجزیهوتحلیل نیازها: نیاز آموزشی اختلاف بین آنچه که هست و آنچه که باید باشد را نشان میدهد. تحلیل کمک میکند تا فاصله شناسایی شود و درپی آن بتوان به طرحریزی برنامه آموزشی و راهنمایی برای شکلگیری اهداف آموزش کمک کرد. این فرایند مشکل آموزشی را به اجرای اساسیاش تجزیه میکند به طوری که با توجه به آن محتوای آموزشی را شناسایی و درک نمود.
ارزیابی نیازهای یادگیری: نیاز به یادگیری زیربنای هر نظام آموزشی است. ارزیابی نیازهای یادگیری میتواند برای کمک به برنامهریزی محتوای آموزش، تشخیص مشکلات فردی، ارزیابی یادگیران فراگیران و … صورت گیرد. مردم به دلایلی آنگونه که انتظار میرود رفتار نمیکنند. یک برنامهریز آموزش باید مشکلات را شناسایی و با جمعآوری مدارک و شواهد دلیل مشکل را بهتر بررسی کند. سه دلیل که مردم آنگونه که باید رفتار نمیکنند:
- آگاهی و مهارت: نمیدانند چگونه و چه موقع رفتار کنند.
- انگیزه ندارند.
- سازمان یا محیط از بروز رفتار در آنها جلوگیری میکند.
تحلیل موقعیت: تلاش به منظور شناسایی فاصله یا وضعیت بین آنچه که هست و آنچه که باید باشد و در این تحلیل برای اثربخشی بودن برنامهریزی باید موقعیت را که شامل فرد و محیط است، لحاظ کرد. پس برنامهریز نیازهای فردی را همانند شرایط یا موقعیتهای موجود در محیط که ممکن است بر مشکلات اثر گذارد و یا در نیازها بازتاب داشته باشد در نظر بگیرید هرچند که اغلب نیاز و مشکل را به طور مترادف به کار میبریم، نیاز فرد- مدار است و مشکل مبتنی بر جامعه یا موقعیت.
تعیین نیاز: فرآیندی است که درنهایت منجر به شناخت نیاز فرد یا گروه میشود و همین تعیینکننده اقدامات موردنظر برای مراحل بعدی آموزش سلامت میباشد. با تجزیهوتحلیل افراد و گروهها به نیاز اصلی آنهایی میبریم که جمعآوری اطلاعات در این زمینه میتواند کمّی یا کیفی باشد که هر کدام در جایگاه خود ارزشمند است. آموزشدهندگان و برنامهریزان باید مهارتهای لازم در جمعآوری اطلاعات جمعیتی، سطح آگاهی، درآمد، مدارس و … را داشته باشد.
تقسیمبندی نیازها: نیازهای هنجار؛ توسط کارشناسان برطبق استانداردهای خودشان تعیین میشود و قرار گرفتن در وضعیتی پایینتر از این استانداردها به معنای وجود نیاز است. درواقع بین مطلوب و آنچه که هست شکاف وجود دارد که مشکلاتی هم دارد ممکن است نظر مشخص درحدود استاندارد ندارد قابل قبول تغییر کند یا استاندارد آنها با استاندارد مردم متفاوت باشد.
نیازهای محسوس (تمایلات): نیازی که مردم به آن احساس نیاز میکنند و فرد موردنظر ضرورت آن را حس کرده که ممکن است نه واقعی باشد و نه آموزشی، که لازم است به فراگیران کمک کنیم تا نیازهای واقعی آموزشی را که باعث ایجاد انگیزهی یادگیری در آنها میشود، تشخیص داده یا احساس کنند.
نیاز بیان شده (تقاضا): افراد نیاز به آن را اعلام میکنند. درواقع نیاز محسوسی است که به صورت خواسته یا تقاضا بیان میشود. مثال: تقاضا برای کلاس آموزش تغذیه. هرچند که تمام نیازهای محصوص به تقاضا شده تبدیل نمیشود و عواملی مانند کمبود فرصت، انگیزش یا جسارت از آن جلوگیری میکند.
نیازهای تطبیقی (مقایسهای): با مقایسه گروه یا افرادی که خدماتی را دریافت میکنند و گروه مشابهی که آن خدمات را دریافت نمیکنند تعریف میشود.
تحلیل مخاطبان و تعیین نیازها: نیاز مفهوم پیچیده و مهمی است و وضعیتی است بین آنچه که هست و آنچه که مطلوبتر است و یک مشوق کلیدی رفتار است که در آن یک حالت عدم تعادل ایجاد شده است. افراد برای رفع نیاز برانگیخته شده یا جانشینی برای حفظ تعادل پیدا میکنند پس نیاز نشاندهندهی عدم تعادل یک شکاف بین آنچه هست و آنچه باید باشد، است. نیاز را براساس سطح آگاهی، نگرش یا مهارتهایی که شخص میخواهد دنبال کند بیان نمود. پس لازم است آموزشدهنده مبنای مناسبی از آنچه که باید باشد را به دست آورد.
شناسایی نیازهای آموزش سلامتآموزش سلامت زمانی موفق است که براساس واقعیتها و نیازهای جامعه باشد اگر افراد جامعه خود واقعاً در فعالیتهای بهداشتی مشارکت کرده و شروع به بررسی نیازهایشان کرده و دربارهی آنها بحث کنند و اولویتها مشارکت کرده درنتیجه اطلاعاتی را در مورد نیاز خود به دست آورد و از اظهارنظر آحاد مختلف جامعه بهرهمند شوند. واقعاً احساس میکنند در فعالیت بهداشتی مشارکت کردهاند. انواع مختلف اطلاعات بهداشتی و چگونگی کمک کردن آنها به تعریف نیازهای آموزش سلامت.
اطلاعات اپیدمیولوژیکی
عوامل تعیینکننده و مؤثر بر ایجاد و انتشار بیماریها که مشخص میکند چه تعداد از افراد تحت تأثیر این مشکل قرار گرفته و اگر مهلک باشد چند نفر فوت میشود و چه کسانی بیشتر درمعرض این مشکل خواهند بود و به طورکلی اطلاعاتی ضروری در سلامت افراد جامعه را فراهم مینمایند.
اطلاعات مربوط به سبک زندگی
اشاره به سبک زندگی مردم دارد که بازتاب ارزشهای اجتماعی، طرز برخورد و فعالیتهاست. سبک زندگی ترکیبی از الگوهای رفتاری و عادات فردی است که سلامتی مستلزم ارتقای سبک زندگی بهداشتی است.
شاخصهای اجتماعی و محیطی
انواع دیگر از اطلاعات وجود دارد که ممکن است نشانگر آموزش باشد. مثال: آیا مشکلاتی در رابطه با مسکن وجود دارد؟ تعداد سالمندان بیسرپرست زیاد شده است؟ خانوادههایی با درآمد کم داریم؟ که نشاندهنده نیاز به آموزش در مواردی ازقبیل بهزیستی، تنظیم خانواده و … میباشد.
دیدگاههای تخصصی و غیرتخصصی
این دیدگاهها را میتوان با استفاده از بحث غیررسمی، مصاحبه، استفاده از پرسشنامه در مقیاس وسیع تا تکنیکهای مصاحبهای و دقیق به دست آورد و نباید آنها را در آموزش سلامت نادیده گرفت. با این حال اغلب نادیده گرفته میشود و بدن در نظر گرفتن اینکه آیا آموزش واقعاً نیاز آموزش گیرنده است یا به آن علاقه دارد یا این آموزش از دیدگاه متخصص با نیازها جامعه منطق است یا خیر همچنان آموزش صورت میگیرد.
سنجش نیازهای آموزش سلامت
سئوالاتی هستند که به متخصص کمک میکند که تصمیم بگیرد آیا به یک نیاز معین پاسخ دهد و چگونه؟
- چه نوع نیازی وجود دارد؟ (با توجه به طبقهبندی نیازها)
- چه کسی تعیین میکند که یک نیاز وجود دارد؟
- زمینهها برای تصمیمگیری در مورد وجود نیاز کداماند؟
درک مشکلات: تا زمانی که درک روشنی از عوامل مؤثر بر بروز مشکل نداشته باشیم قادر به کنترل آن نخواهیم بود. عوامل متعددی بروز مشکل نقش دارد پس ابتدا باید بپرسیم دلیل مشکل چیست تا بتوان قدمهای بعدی را برداشت.
نقش رفتار: برخی رفتارها باعث ارتقای سلامت و برخی دیگر باعث بیماری میشود و بعضی دیگر خنثی یا ناشناخته است. اولین چیزی که باید در رابطه با یک رفتار بهداشتی درک شود این است که چه عاملی باعث بروز این رفتار شده است؟ که به کمک آن بتوان برای تقویت و پشتیبانی اعمال بهداشتی طرحریزی کرد.
رفتار غیربهداشتی: رفتار غیربهداشتی را فراموش و بهداشتی را جایگزین کنند. برای برطرف کردن جنبههای خطرناکتر آن تغییر مختصری در آن به عمل آورند. اعمال جدید را جاگیزن رفتار غیربهداشتی کنند. رفتار بخشی از روش زندگی یا فرهنگ است پس بهترین اقدام تشویق یک رفتار بهداشتی موجود به جای غیربهداشتی است در صورت نبود جایگزین به تغییر جزئی روی میآوریم و سه مورد فوق از مشکلترین مراحل است.
چه کسی میتواند مشکلات را حل کند؟ فرد یا گروهی از جامعه یا کل افراد جامعه
چه نوع کمکی موردنیاز است؟ در این مرحله باید سعی کرد تا رفتار مناسب را در هر مرحله از مشکل درک و برنامههای آموزشی راطرح نمود که به مردم در کسب آن رفتار کمک میکند تا در آینده از ابتلای آن با جلوگیری کرده یا اگر بیمار شدند آنها را بهبود بخشیده یا در صورت معلولیت کمکشان کند که یک زندگی عادی داشته باشند.
شناسایی و دسترسی به منابع
منابع موجود در جامعه که میتواند به حل مشکل کمک کند باید مورد بررسی قرار گیرد برخی از این منابع عبارتاند از: مکانهایی که میتوان در آن جلسات را برگزار و به تبادلتظر پرداخت یا دورهی آموزشی را در آن اجرا نمود. مثل: مدارس و سالنهای بزرگ شهر. افرادی که توانایی مالی برای کمک دارند، افرادی که دارای مهارت مفید و مرتبطاند، پس بهترین منابع برای دفع مشکل خود مردماند که کمک آنها غرور و رضایت را به آنها عرضه میدارد.
منابع خارجی جامعه
برای زمانی که عوامل درونی برای حل مشکل کفایت نمیکند، آیا آموزش سلامت پاسخی به نیاز است؟ آموزش سلامت آن بخشی از مراقبتهای بهداشتی است که اعتلای رفتار بهداشتی را درنظر دارد. گاهی رفتار شخص علت اصلی یک مشکل بهداشتی است اما میتواند یک راهحل عمده هم باشد. آموزش سلامت نمیتواند تمام مسائل را حل کند یا تمام نیازهای بهداشتی را برآورده کند زیرا ممکن است در بروز یک بیماری عوامل رفتاری و غیررفتاری نقش داشته باشد که در تغییر عوامل رفتاری نمیتواند نقش تعیینکننده داشته باشد و از طرفی تغییر بعضی عوامل رفتاری بسیار دشوار است.
اولویتبندی نیازها
هنگام برنامهریزی آموزشی ممکن است با نیازهای متعددی روبرو شدیم و مطالب زیادی برای آموختن باشد و از طرف دیگر زمان و منابع محدودی در اختیار داشته باشیم پس نیاز به اولویتبندی است که اولویتها چیزهای مهم یا ارزشمند زمان حال هستند و اغلب ارزشهای شخصی برنامهریز و دیگر افراد اهمیت اولویتها را تعیین میکند و باید بدانیم همه چیز را به یک باره نمیتوان انجام داد و باید بدانیم که قصد چه چیزی داریم و چگونه میخواهیم آن را انجام دهیم.
سئوالات کمککننده به اولویتبندی
- وسعت مشکل
- چه کسانی متأثر از مشکل هستند؟
- شدت مشکل چقدر است؟
- درجه یا میزان مقاومت محیطی مشکل چقدر است؟ و …
برنامهریزی در آموزش سلامت
به دست آوردن اطلاعات دربارهی خصوصیات جمعیت: آشنایی با مردم و طرز زندگی، عقاید آنها در مورد رفتار بهداشتی و بیماریها، عادت، سواد و … باید به مواردی همچون: مشکلات از نظر خود مردم چیست؟ چه اطلاعاتی درباره مشکلات دارند؟ برای حل مشکلات چه راهحلهایی دارند و … توجه کرد.
۲- تعیین و تعریف مسائل، مشکلات و نیازهای بهداشتی مردم
میزان نیازهای واقعی مردم را با توجه به تفاوت اقتصادی، فرهنگی، وضع جغرافیایی هر یک از مناطق کشور باید تعیین و برای حل آن برنامهریزی نمود.
تعیین عوامل مؤثر در پیشرفت: عواملی مانند موانع اقتصادی، نگرشها باورهای منفی یا غلط نسبت به برنامهها و بیسوادی و ….
مشخص نمودن برنامههای موجود و سازمانهایی که در این زمینه فعالیت میکنند: برنامهریزان سلامت باید در هر منطقه از برنامه سرویسهای ارائهدهنده خدمات بهداشتی، کارکنان موجود و سازمانهایی که در اجرای این برنامه سهیم میباشند آگاه بود. و همیشه آخرین اطلاعات را در اختیار داشته باشند.
تعیین و تشخیص کلیه منابع و امکانات موجود: که باید نیروی انسانی، منابع عادی و اعتبارات وسایل و تجهیزات و … را در نظر گرفت.
تعیین و شناسایی گروههای هدف: عدهای از مردم که برنامه آموزشی در مورد آنها اجرا میشود و عواملی مانند سطح سواد، قدرت یادگیری، فرهنگ و آداب و رسوم و … آنها باید شناسایی شود.
اخذ تصمیم درمورد مدت برنامه
تعیین اولویتها
تعیین هدف کلی و اهداف پروژه: هدف کلی را در نظر گرفته و اهداف ویژه را برای هر مرحله از برنامه تعیین کرد.
تعیین اهداف آموزشی
مشخص کردن هدف: پیدا کردن مسیر و جهت حرکت را آسانتر میکند.
وجود اهداف آموزشی: راهنمای بسیار خوبی برای تعیین محتوای آموزشی چون انتخاب شیوههای آموزشی ارتباط مستقیم و نزدیکی با محتوای آموزشی دارد پس وجود اهداف آموزش به انتخاب درست و منطقی آنها کمک میکند. اهداف آموزشی در تهیه وسایل و مواد آموزشی دخیل است و در طراحی و اجرای یک ارزشیابی منطقی مؤثر است.
انواع اهداف آموزشی
اهداف کلی: اهدافی که به صورت کلی بیان میشود مثلاً در رابطه با بیماری ایدز هدف کلی آشنایی با بیماری ایدز است که برداشت هر شخص میتواند متفاوت باشد. اهداف کلی نتایجی به دنبال دارد. اهداف و فعالیتهای مرحلهای و رفتاری را روشن میکند و به آنها جهت میدهد و به آموزشدهنده این امکان را میدهند تا تمام فعالیتهای لازم را برای کسب دانشها و مهارتهای جدید برای فراگیر طراحی میکند.
اهداف جزئی: از اهداف کلی سرچشمه میگیرد و محدودتر و مشخصتر نسبت به اهداف کلیاند و نسبت به اهداف رفتاری جامعیت بیشتری دارند. اهداف جزئی مقاصد را تعیین میکند و دارای جنبههای عملی بیشتری میباشد.
اهداف رفتاری: نوع رفتار و قابلیتهای موردانتظار بعد از یادگیری میباشد. درواقع رفتارهایی ویژهاند که فراگیر باید بروز بدهد تا معلوم گردد یادگیری رخ داده است.
هدف رفتاری کامل دارای سه جزء است:
رفتار: مهارت یا دانش که فراگیر باید کسب کند یا عمل و مهارتی که بتواند آن را انجام دهد و فعل رفتاری بیانگر رفتار قابل مشاهده است. در بیان اهداف رفتاری واژههای مورد استفاده باید قابل مشاهده و اندازهگیری انتخاب شود تا بتوان در مورد عملکرد موردنظر اظهارنظر نمود که برخی از افعال رفتاری قابل استفاده در نوشتن اهداف رفتاری عبارتاند از: طبقهبندی کردن، ساختن، پیشنهاد دادن، توصیف کردن و … هدف باید به گونهای بیان شود که مانع ایجاد سوءتفاهم گردد. درواقع باید بتواند هدف رابه واضحترین شکل بیان نماید و مقاصد آموزشی را انتقال دهد پس از به کار بردن افعال مبهم باید پرهیز کرد.
شرایط: موقعیتی که رفتار موردنظر در آن بروز میکند.
معیار: حدنصابی که براساس آن رفتار نمایی سنجیده میشود یا حداقل میزان قابل قبول بروز رفتار موردنظر .
نمونه متغیرهای مؤثر بر معیار: میزان اهمیت رفتار در شرایطی که باید بروز کند، میزان وقت و انرژی آموزشدهنده.
معیار ارزیابی اهداف رفتاری
- فراگیرمحور هستند: که از فراگیر انتظار میرود چه عملی را انجام دهد نه از آموزشدهنده.
- نتایج یادگیری را توصیف میکند: فراگیران باید یاد بگیرند چه کاری انجام دهند یا چه مهارتی کسب کنند. پس باید بر نتایج یادگیری تأکید شود.
- واضع و قابل درک: باید شامل یک فعل واضح و روشن باشد تا عمل یا رفتار مشخص را توصیف کند.
- قابل مشاهده: برای رسیدن به هدف قابل مشاهده، ملزوم به استفاده از یک فعل قابل مشاهده هستیم پس فعل باید یک عمل قابل مشاهده را توصیف کند.
نقش اهداف رفتاری در آموزش
اهداف رفتاری، اهداف آموزشی و … اصطلاحاتی هستند که اشاره به توصیف رفتار قابل مشاهده فراگیر برای قضاوت در مورد یادگیری دارند. استفاده از اهداف رفتاری اجازه میدهد تا به طور واقعی آنچه را که در طول یک دوره زمانی باید پوشش دهد، ببیند و از طرف دیگر فراگیران نیز سردرگم شود و اهداف رفتاری جزییاتی را که هر موضوع کلیتر دربرمیگیرد را شفاف میکند و همچنین خلاقیت آموزشدهنده را افزایش میدهد. اگر اهداف رفتاری تنظیم نشوند، آموزشدهنده معیار درستی برای انتخاب مواد آموزشی، محتوای آموزشی، روش و وسایل آموزش در دست نخواهد داشت پس نتیجه دوره آموزشی را به صورت مؤثر نمیتوان ارزیابی کرد.
اهداف رفتاری به طراحی آموزش آموزشدهنده در موارد زیر کمک میکند:
- برای تحقق اهداف مطالب آموزشی مناسبی انتخاب کند.
- راههای خوبی برای انتخاب روش مناسب تدریس باشد.
- راهنمای خوبی برای طرح سئوالات ارزشیابی باشند.
انتقادهای مربوط به اهداف رفتاری
- تعیین آن خلاقیت را محدود میکند.
- تدریس را برای حقایق یا امور معلوم متمرکز میسازد.
- رفتارهای عالیتر را از نظر دور میکند و …
بیان اهداف آموزشی
یکی از مباحث مهم در هدفنویسی «بیان هدف» است. برخی از صاحبنظران که مبنای فکری خود را از مکتب رفتارگرایی گرفتهاند، معتقدند که همه هدفهای آموزشی باید کاملاً صریح و با افعال رفتاری نوشته شود، میگویند در نوشتن هدف آموزشی باید بپرسیم که چه نوع رفتارهایی را در فراگیر مشاهده کنیم تا معلوم گردد هدف تحقق یافته است یا خیر.
دلایل ضرورت و اهمیت هدف آموزشی
- جهتگیری کار طراح آموزشی و آموزشدهنده را نشان میدهد.
- براساس آن میتوان روش آموزش، مواد و راسانههای مناسب برای آموزش را مطرح و فراهم کرد.
- براساس آن میتوان شیوههای ارزشیابی و ساختن آزمون و سایر ابزارهای سنجش را مطرح و اجرا کرد.
اصول تعیین هدف آموزش
- متناسب با شرایط و امکانات جامعه باشد.
- با شرایط و امکانات فراگیرنده هماهنگ باشد و با توجه به نیازهای او باشد.
- انعطافپذیر باشد.
- به تفاوت های فردی توجه شود.
- وضوح و صراحت داشته باشد.
- قابل اجرا باشد.
اهداف غیررفتاری
اهدافی که به صورت اهداف حل مسئله نوشته میشود که این فرآیند راههای ذهنی و فکری بیشتری را فراهم میکند.
مزایای اهداف غیررفتاری
- انعطافپذیرترند.
- میتوانند بیشتر بازتابی از مشکلات زندگی باشد.
- در یک هدف ممکن است چند حیطه با هم ترکیب شود.
- نامحدودتر باشد و اجازه در اختیار قرار دادن تجارب را به فراگیران بدهد. در اهداف غیررفتاری به فراگیر مسألهای برای حل داده میشود یا مسألهای را تشخیص میدهد.
منابع تعیین اهداف آموزشی
- نیاز فراگیران: تمام تلاش نظامهای آموزشی باید تبدیل رفتارهای نامطلوب بر رفتارهای مطلوب اجتماعی، فرهنگی و علمی متمرکز شود. اگر تغییررفتار براساس تفکر، گرایشها، ارزش و مهارت های عملی تعبیر شود باید به ویژگیهای فراگیران اولویت خاصی داده شود. شناخت نیاز فراگیران از مهمترین کارهای آموزش است.
- نیاز جامعه: در هنگام بررسی نیاز جامعه باید وضع اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و … در زمان گذشته، حال و آینده بررسی و اهداف آموزشی را براساس نیازهای آن جامعه تنظیم کرد.
- دیدگاه متخصصان: برای تعیین اهداف آموزشی باید به یافتههای جدید، دیدگاههای نو و اصول و قوانین کشف شده جدید درم ورد مبحث مربوطه توجه شود.
طبقهبندی اهداف آموزش
- حیطه شناختی: در آن اهدافی قرار دارد که محتوای مربوط به آنها جنبهی نظری داشته و لازمهی یادگیری آن فعالیت های ذهنی و عقلانی است.
- حیطهی عاطفی: اهدافی که محتوای مربوط به آن جنبه ایجاد و یا تغییر نگرش، طرز فکر و ارزشهای را دارد.
- حیطهی روانی- حرکتی: اختصاص به آموزش مهارت دارد.
این ۳ حیطه با هم مرز مشترک دارند.