طراحی و ساخت لگو
اگرچه در مورد معنی دقیق لوگو اتفاق نظری نیست ولی تقریبا از لحاظ فنی به طور یکسان در مورد آن صحیت می شود. معنای لوگو در فرهنگ لغت، علامت یا نماد است. انسانها از این نمادها در طول زمان برای ارسال یک پیام کوتاه استفاده کرده اند. در زمان حاضر، لوگوها عمدتا با طبیعتی گرافیکی، طراحی شده برای به رسمیت شناختن آسان سازمان ها هستند. این یک ابزار برای ایجاد یک هویت برای سازمان است، به عنوان بخشی از علامت تجاری یا نام تجاری آن و ایجاد افکار و احساسات مطلوب در مورد سازمان.
لوگو شامل انواع طراحی می شود که در نوع و طراحی با هم تفاوت دارند:
نشان (mark): نماد قابل تشخیص که برای نشان دادن مالکیت یا مبدأ کالا استفاده می شود.
نشان تجاری: نام یا نشان استفاده شده برای اینکه نشان دهد محصول توسط یک کمپانی خاص تولید و ثبت قانونی شده است.
امضا: نشان منحصر به فرد یا ترکیبی از فرم های بصری. به نوعی معنی ساده لوگو می باشد.
اوریجینال بودن و قابلیت به خاطر سپاری آسان لوگو موارد بسیار مهم در مورد طراحی آن به حساب می آیند. در روند طراحی لوگو موارد زیادی باید در نظر گرفته شوند تا یک لوگوی مناسب با تاثیر کیفی لازم ایجاد شود.
قبل از شروع طراحی لوگو پایه ای ترین سوالاتی که باید پاسخ داده شوند از این قرار هستند: مشتری کیست؟ مخاطب کیست؟ چه چیزی نیاز است؟ لوگو باید از جواب به این سوالات رشد کند. در واقع جای اینکه راه حل برمساله غلبه کند، خود مساله باید راه حل را دیکته کند. جزئیات سوال و جواب برای طراحی یک لوگوی مناسب به این شکل است (منظور از مشتری می تواند یه شخص حقیقی یا حقوقی باشد):
۱ – موقعیت: کمپانی مشتری در مقایسه با دیگر کمپانی ها در چه جایگاهی قرار دارد.
۲ – هدف: تجارت مشتری چیست؟ هدفش چیست؟
۳ – ماموریت: ورای اهداف مالی ارزش انجام این تجارت چیست؟ ماموریت مشتری چیست؟
۴ – ترکیب بندی: ساختار درونی حال حاضر مشتری چگونه است؟
۵ – فرهنگ: رفتارهای خاص مشتری که به بهترین شکل از هدف و ماموریت پشتیبانی می کند چیست؟
۶ – شخصیت: سبک و رفتار انتخابی مشتری چیست؟
۷ – اهداف مشتری: پنج هدف کلیدی برای یکسال تا پنج سال آینده چیست؟ ۸_رشد: بزرگترین فرصت ها برای رشد مشتری چه هستند و دورنمای آن چیست؟
۹ – تعهدات: مشتری چه تعهداتی را ارئه می دهد؟
۱۰ – مخاطبین فعلی: مخاطبین حا حاضر مشتری چه کسانی هستند؟ چه کسانی، کجا، کی، چرا؟
۱۱ – بازار هدف: آیا مشتری نوع دیگری از مخاطب را می خواهد؟ آمار مورد نظر چیست؟
۱۲ – ادراک: دید بازار هدف فعلی مشتری نسبت به برند چیست؟
۱۳ – ادراک مورد نظر: مشتری می خواهد برندش چگونه در نظر بازار هدف دیده شود؟
۱۴ – رقابت: مشتری در بازار رقابت نسبت به دیگران چگونه متمایز است؟
۱۵ – بازخورد: مشتری از بازار هدف خود چه بازخوردی را می خواهد؟
یک لوگو یک میانبر، یک زبان تصویری برای سریع به خاطر سپردن و یادآوری است. پیام لوگو باید مهمترین بخش از طراحی هویت باشد، اما فرم طراحی باید به گونه ای باشد که بیننده را به خودش جلب کند.
وقتی رفتار حافظه را تجزیه و تحلیل کنیم به چهار مورد زیر میرسیم:
۱ – ما رنگ و شکل را میبینیم. تمام شناخت بصری بر این پایه است.
۲ – بعد از شناخت رنگ، شکل، تصویر را با فهم از لحاظ تاریخی می سنجیم. آیا این تصویر مربوط به هنر معاصر است، مربوط به قرون وسطی است…؟
۳ – سپس اطلاعات را با واکنشهای از پیش آموخته شده استفاده می کنیم. مثل اینکه آبی رنگ مردانه است و صورتی زنانه و…
۴ – شاخصه های حافظه بدون واسطه با تجربیات احساسی متصل هستند. اگر در دوران کودکی با یک ماشین سبز تصادف کرده باشید ممکن است دچار احساس بیزاری از رنگ سبز شوید…
بخاطر سپردن و استفاده از این چهار مرود می تواند در ساخت تاثیر ذهنی مناسب ابزار خوبی به شما بدهد.
یکی از اشتباه ترین کارها در طراحی لوگو کار کردن در صرفا صفحه طراحی و نشان دادن لوگو به تنهایی است. ما هرگز یک لوگو را در فضای بسته منحصر به لوگو نمی بینیم بلکه آن را همراه با عناصر بصری دیگر به طور مثال روی جعبه محصول و بین محصولات رقیب، یا به عنوان تابلو ساختمان
کمپانی روی دیوار و در کنار دیگر ساختمان ها می بینیم. لوگو به عنوان شالوده طراحی برندینگ استفاده می شود. پس بخش دیگر طراحی برندینگ که سیستم بصری نامیده می شود وظیفه نگهداری چهارچوب این ساختمان را برای ایجاد تاثیر بصری لازم را دارد.
سیستم بصری از لوگو ایده می گیرد. نه به این معنی که فرم را کپی کند بلکه به عنوان مکمل لوگو عمل می کند. سیستم بصری شامل راهنمای استفاده از رنگ، تصویر پردازی، تایپوگرافی، نحوه کپی و استفاده از محصول است. بدون این راهنماها اتفاقات بدی برای لوگو می تواند رخ دهد. لوگو بنا به نیازها و مناسبت های مختلف ممکن است فرم های مختلفی را بپذیرد مانند قرار دادن تصویر کلاه کریسمس در زمان کریسمس یا نیاز به قرار دادن لوگو روی زمین. این راهنماها کمک می کنند تا وضوح و تطابق محیطی لوگو حفظ شود.
جهت ثبت نام در دوره آموزشی طراحی و ساخت لگو بر روی تصویر فوق کلیک نمایید
دوره غیر حضوری است و محتوای الکترونیکی در قالب CD یا DVD به آدرستان ارسال می گردد
پس از پایان گواهی و مدرک معتبر دوره آموزشی طراحی و ساخت لگو با قابلیت ترجمه رسمی دریافت می نمایید
مشاوره رایگان: ۰۲۱۲۸۴۲۸۴ و ۰۹۱۳۰۰۰۱۶۸۸ و ۰۹۳۳۰۰۲۲۲۸۴ و ۰۹۳۳۰۰۳۳۲۸۴ و ۰۹۳۳۰۰۸۸۲۸۴ و ۰۹۳۳۰۰۹۹۲۸۴
مراحل مختلفی برای طراحی یک لوگو از ایده تا قرار دادن آن برای ایجاد برندینگ وجود دارد:
نقشه ذهن:
استفاده از نقشه های ذهنی به شما کمک می کند تا بسیاری از جهت های مختلف طراحی را در نظر بگیرید. این فرایند نسبتا ساده ای از ارتباط کلمه است. کلمه ای که به عنوان کلمه اصلی تلقی می شود را وسط بنویسید و از فکر کردن به این کلمه هر کلمه دیگری در ذهنتان می جوشد بنویسید. ممکن است این کلمات بعد از مدتی فکر کردن یا بعد از مطالعه و تحقیق درباره موضوع اصلی به ذهن بیایند. دلیل استفاده از این تکنیک این است که یک ابر از افکارتان بسازید که در مرحله بعد که زدن طرح اولیه است به کمک شما بیاید.
این نقشه کشی ذهن به طور خاص در حرفه طراحی بسیار کاربرد دارد زیرا درحین انجام مراحل زیر موثر است:
۱ – جمع آوری افکار
۲ – ایده پردازی
۳ – وارد جریان خلاقیت شدن
۴ – به کار بردن کلمات با تصاویر و نشانه ها
طراحی اولیه:
خیلی از طراحان کامپیوتر را ابزار اصلی در طراحی می دانند. در صورتی که اگر کامپیوتر را از چرخه طراحی خارج کنیم می بینید که ترجمه افکارتان به طراحی توسط دست بسیار آسان تر است.
به طرح بندی به چشم یک شهربازی نگاه کنین، یک صحنه دوست داشتنی که در آن یک ایده می تواند در اطراف بدود. ایده های اتفاقی با هم عمدا برخورد کنند. پیشنهادات ساخته می شوند. بعضی ها در جای خود محکم می مانند و بقیه دور انداخته می شوند. به همین شکل ایده ها ساختار را می سازند و تنها این زمان است که به استفاده از کامپیوتر نیاز پیدا می کنید.
یک امر ضروری در طراحی طرح اولیه این است که ذهنتان را کاملا باز بگذارید حتی اگر ایده ها خیلی دور از ذهن به نظر برسند بهتر است که از آنها یادداشت تصویری داشته باشید.
به خاطر داشته باشین مهارت طراحی با دستتان مهم نیست. چیزی که مهم است این است که قبل از نشستن پشت کامپیوتر تا جاییکه ممکن است ایده پردازی کنید. نقشه ذهنی به شما امکان دسترسی به مهمترین افکارتان را می دهد. بر اساس یک فکر طراحی کنید. آن را با فکر دیگری ادغام کنید. با یک گروه از افکار ترکیب کنید. بهتر است همیشه ردیف عظیمی از احتمال ها و ممکن ها داشته باشید.
هر چیزی که به ذهنتان رسید قبل از اینکه از بین برود طراحی کنید. در روند طراحی لوگو به موارد زیر دقت کنید:
۱ – به هیچ وجه همه ایده های لوگو را به مشتری نشان ندهید. زیرا مسلما در بین آنها ایده ضعیفتری وجود دارد و تاثیر قانون مورفی را دست کم نگیرید که می گوید اگر ۱۰ ایده طراحی داشته باشید – ۹تا خوب و ۱ بد – احتمال انتخاب ایده بد نسبت به بقیه بیتر از یک دهم است.
۲ – هنگامی که تعداد زیادی از ایده ها را به مشتری نشان می دهید روند انتخاب بهترین کار را بسیار پیچیده می کنید. انتخاب یک طرح در بین ۲ طرح آسان تر از انتخاب از بین ۵۰ طرح است.
۳ – هیچ وقت ایده هارا در معرض قضاوت عموم (در وبسایت یا شبکه های اجتماعی) قرار ندهید زیرا با این کار هم بازار هدف مشتری و هم طراحان با تجربه و منتقد که نکات با ارزشی برای ارائه دارند نادیده گرفته می شوند.
نشان دادن لوگو در محتویات و فضایی که بیشتر کاربرد دارد و در معرض دید خواهد بود می تواند به مجسم سازی مشتری کمک کند. استفاده از نرم افزارهایی مثل فوتوشاپ و ایلاستریتور به شما کمک می کند لوگو را در فضاهای مختلف مانند استفاده آن روی ماشین، بیلبورد، و کاربردهای دیگر قرار دهید. هرچه تنوع کارهای مرتبط بیشتر باشد نتیجه چشمگیرتر خواهد بود.
برای تعداد متنوعی از رسانه ها طراحی کنید:
تا پیش از این تا حدود سال ۱۹۵۰ از لوگو صرفا برای چاپ های معمول و رده متوسط استفاده می شد. ولی در حال حاضر با وجود تنوع زیاد در رسانه و پیشرفت های دیجیتال همه چیز تغییر کرده است. الان لوگو باید مناسب و واضح برای چاپ در روزنامه ها، وبسایتها، امضاهای سه بعدی، و تلویزیون
باشند. مشتری ممکن است استفاده های مختلفی را از پیش در ذهن داشته باشد. با وجود رشد سریع رسانه ها این وظیفه طراح است که برای بقای لوگو مسائل و آینده پیش بینی شنده را پیش بینی کند.
تایپوگرافی:
تایپوگرافی تصویر کلمات است. شکل حروف دست به دست هم می دهند تا پیامی را ارسال کنند. به همان طریق که تصاویر را رمزگشایی میکنیم تایپوگرافی را نیز پردازش می کنیم. رفتار، تاریخچه، و فرهنگ کمپانی در شکل حروف لوگو ادغام شده است. انتخاب نوعفونت مناسب برای یک لوگو کار بسیار پیچیده ای است.
معمولا برای تشخیص انتخاب های متفاوت نیاز به مطالعه بر روی فونت ها است. مواردی از اینکه یک فونت از پیش ساخته شده مناسب کار قرار گرفته وجود دارد، ولی شکل حروف اختصاصی و تک ارزش بیشتری به کار می دهند که این می تواند شامل شخصی سازی یک فونت از پیش ساخته شده یا ایجاد بنیادی یک فونت جدید باشد. یک اخطار: هرچه شکل حروف از مبدا قابل تشخیص اصلی دور باشند به همان نسبت هم سریع تاریخ گذشته می شوند.
دسته بندی های تایپوگرافی:
هیومنیست: اشکال مخصوص خوشنویسی مانند فونت های Centaur, Verona
قدیمی: شکل تصحیح شده فرم های خوشنویسی مانند فونت های Bembo, Garamond, Caslon
انتقالی (Transitional): فرم های دوباره تصحیح شده مانند فونت های Baskerville, Fournier, Bell
مدرن: فرم های با کنتراست بالا مانند فونت های Bodoni, Modern, Walbaum
Slab serif: از خانواده serif پر و سنگین و با گوشه های مربعی مانند فونت های Rockwell, Memphis, Clarendon
Sans- serif یا خطی: مانند فرم بالا ولی بدون گوشه های تیز و مربعی مانند فونت های Grotesque, Helvetica, Univers
دستنویس: خط شکسته مانند فونت های Palace Script, young Baroque
گرافیکی/ تزئینی: فونت های تزئینی مانند فونت های Poster Bodoni, Hobo, Dom Casual
دیجیتال: فرم های دیجیتالی مانند فونت های Oakland, Isonorm, Modula
به شکلهای حروف می شود مانند لباس پوسیدن نگاه کردن. یک شلوار کتان خاکی و پیراهن سفید همیشه یک تیپ کلاسیک است و قدیمی نمی شود. ترکیب آن با ی کراوات یا شال این تیپ را کمی شخصی می کند. فونت های کلاسیک که هنوز مورد استفاده هستند هم به همین شکل می باشند. همانگونه که شلوارهای نارنجی ساده و پیراهن های جذب صورتی ممکن است در یک دوره جلب توجه کنند ولی بعد از مدتی به عنوان جک از آنها استفاده شود فونت های جوان نیز ممکن است از همین موضوع رنج ببرند.
رنگ:
رنگ یک انتخاب موضوعی است. روابط احساسی شخصی در ارتباط با رنگ وجود دارد. در ارتباط با طراحی لوگو، رنگ کاملا مربوط به مسائل حافظه است. با اینکه رنگ های خاص در فرهنگ غرب اروپا معانی پذیرفته شده ای دارند، در فرهنگ دیگر کشورها معانی همان رنگ ها متفاوت است. در انگلستان سفید به معنی پاک و مثبت است. در چین این رنگ در عذاداری استفاده می شود و تعبیر از بهشت است. قرمز نمایانگر قدرت و زندگی است، در حالیکه در بنگاه های مالی یک تابو به حساب می آید. در اینجور موارد رنگ به عنوان نماد ایده به کار می رود.
انتخاب رنگ اختصاصی یکی از بزرگترین الویت ها برای یک لوگو و ماهیت کار است. ساختار شکنی تعاریف استاندارد در ایجاد یک رنگ اختصاصی می تواند کاربرد داشته باشد. به عنوان مثال بانک ولز فارگو برخلاف استاندارد رنگ در بنگاه های مالی از رنگ قرمز استفاده کرد که در بین رنگ آبی بنگاه های دیگر باعث متمایز شدن آن شد.
چشم انسان و تجربیات مغز در ارتباط با رنگ پاسخ های احساسی و ذهنی تولید می کند. در نتیجه این پاسخ ها رنگ ها با معانی خاصی شناخته می شوند. معمولا این نماد گذاری ها بر اساس فرهنگ صورت می گیرد. در زیر چند نمونه از این معانی که به صورت مشترک در فرهنگ های آمریکا کانادا و انگلستان وجود دارند اشاره می کنم:
قرمز: اشتیاق، عصبانیت، ایست، جنگ، عشق، خون
زرد: سرخوشی، هوش، احتیاط، ترسو بودن، جوانی
سبز: باروری، پول، درمان، موفقیت، رشد
سفید: ایده آل گرایی، پاکی، ازدواج، تمیز، تقوا
آبی: دانش، سکون، آرامش، صلح، خنک
سیاه: ترس، منفی، مرگ، شیطان، محرمانه
بنفش: سلطنتی، خرد، روحانی، تخیل
نارنجی: خلاقیت، تک، انرژی، تقویت
خاکستری: خنثی بودن، تقبل نشده، نامطمئن
تصویر/ آیکون گرافی:
زمانی که از آیکون گرافی صحبت می کنیم درباره نقش آن در محتوا و فضای رشد لوگو بحث می کنیم. آیکون بسیار پر محتوا هستند و می توانند اطلاعات بسیاری را به سرعت منتقل کنند. نحوه استفاده آنها می تواند جنس و معنی خاصی را برساند. به طور مثال سیب می تواند هم سمبل نیویورک باشد هم آموزش. با اینکه به نوعی کلیشه ای است ولی این کلیشه ها به شدت قابل تشخیص هستند. این نوع فرم ها نباید نادیده گرفته شوند ولی می توان آن ها را به روز نمود و استفاده کرد. آیکون گرافی باید بیننده را درگیر کند. دیدن علائم قابل فهم و تشخیص در شکل بخصوص خودش یک راه رسیدن به این هدف است.
شکل:
یک لوگو خوب شامل یک شکل مناسب و به یاد ماندنی است. شکل در مرکز ارزش های حافظه است. گرچه به راحتی می توان گفت دایره موفق ترین شکل برای یک لوگو است ولی در واقع این حرف بسیار غلط است. لوگوهای ماندگار بسیاری با استفاده از شکل مربع، مثلث، بیضی و دیگر اشکال ساخته شده اند.
این تفکر که لوو باید درون یک شکل قرار بگیرد نیز بسیار غلط است. فرم کلی لوگو باید یک شکل را ایجاد کند که شامل استفاده از حروف و آیکون ها درون شکل نیز می شود. گاهی صرفا حروف و آیکون می توانند شکلی را القا کنند.
ایستا در مقابل متغیر:
لوگو باید به عنوان ابزار اصلی در ارائه یک همصدایی برای کابردهای متفاوت عمل کند. به این معنی نیست که که لزوما لوگو باید یک شی سختگیرانه و تغییر ناپذیر باشد. با توجه به گستردگی رسانه های امروز علاقه برای به حرکت در آوردن لوگو، تغییر کردن، یا به نوعی کاری را انجام دادن را به وجود آورده است. امروزه ما انظار داریم یک لوگو در گوشه تلویزیون متحرک باشد.
به جای اینکه اجازه دهیم کسان دیگر درباره کیفیت و چگونگی تحرک پذیری لوگو قضاوت کند، طراح باید از پیش به این موارد فکر کند. ارائه حرکت ها، اصوات و نحوه نمایش آن به اندازه انتخاب رنگ مهم هستند.
برنامه ریزی:
حالا که لوگو ساخته شده و سیستم هویت کمپانی طراحی شده است و همه چیز توسط مشتری تایید شده، قدم بعدی برنامه ریزی است. منظور از برنامه ریزی به طور دقیق، قرار دادن لوگو در سناریوهای دنیای واقعی است. برای آماده سازی این همه تنوع کاربردی لوگو، طراحان استانداردهای هویت را ایجاد می کند. این استانداردها به طراحی اصلی اجازه می دهند تا همه اطلاعات مورد نیاز را برای پیاده سازی موفق لوگو تصویر سازی کند. که این امر نیاز به تفکر عمیق در تمام جنبه های ممکن استفاده از لوگو و ارائه خط مشی برای این کاربردها دارد.
یک راهنمای قابل فهم و دقیق می تواند بسیار در صرف وقت موثر باشد و از یک طراحی بد جلوگیری کند و آن را به یک پیام تاثیرگذار تبدیل کند، حتی اگر طراحان جدید در روند طراحی وارد کار شوند.
کتابچه استانداردها و راهنما به سیستم هویت (برندینگ) کمک می کند دقیق مدیریت شود – زیرا به عنوان منابع اصلی و نهایی برای انواع کاربرد لوگو در میان تمام متریال های ارتباطی و بصری مورد نیاز مشتری عمل می کند. این کتابچه ها برای اطمینان از اینکه استانداردها و ایده های طراحان اصلی دقیق و سیستماتیک اجرا می شوند برای هر طراحی ساخته می شوند. اینکه لوگو در تمام مدت عمرش به درستی استفاده شود نه فقط برای ۶ ماه اول برنامه ریزی اهمیت زیادی دارد. طراحانی که این چند قدم اضافه تر را بر میدارند از دید مشتری بسیار با ارزشند. این یکی از دلایلی است که چرا کمپانی ها از طراحان بخصوصی مرتبا استفاده می کنند.
کتابچه های راهنما باید برای استفاده بازه وسیعی از طراحان طراحی شود. معمولا در کمپانی های بزرگتر مدیر هویت یا برندینگ وجود دارد که از استمرار و دقت استفاده از هویت به وسیله دنبال کردن کتابچه راهنمای استاندارد گرافیک اطمینان حاصل کند. دپارتمان طراحان درون سازمانی استفاده کنندگان اصلی این راهنماها هستند، ولی همه مشتریان سازمان های آنقدر بزرگ نیستند که چنین گروهی از طراحان را داشته باشند. تمام طراحان برون سازمانی از این راهنماها استفاده می کنند. دیگر دپارتمان های ردون سازمانی و مشاوران مرتبط که باید از راهنما استفاده کنند شامل: تبلیغات، روابط عمومی، بازاریابی، روابط سرمایه گذاری، واحد فروش، کمپانی های تولید کننده یونیفرم ها و حمل و نقل و تمام بخش های مرتبط و مسئول، هستند.
پیکر شناسی راهنمای استانداردها:
راهنمای استانداردهای گرافیک بر اساس نیاز و شخصیت مشتری می توانند باریک و مختصر یا بزرگ و چندین صفحه ای باشند. چه چاپ شده و شامل تکه های به هم متصل باشند یا صرفا در شبکه اینترانت مشتری باشند این راهنماها کلید بقای استفاده از لوگو هستند.
ایجاد یک راهنمای استاندارد گرافیک می تواند کار بسیار سخت و زمانبری باشد، اما ایجاد یک لوگوی جدید و یک سیستم هویت و برندینگ به یک راهنما و استاندارد هوشمندانه نیاز دارد. مشتری که به طراحی و ارزش دهد و تاثیر آن در تجارت را درک کند در زمینه طراحی و مشاوره برنامه ریزی یک هویت دقیق تدارک دیده سرمایه گذاری می کند. این کار باعث حفظ زمان، پول، سردرگمی، و درماندگی میشود.
در برخی از موارد، برنامه ریزی یک سیستم هویت جدید باید به سرعت، و با در نظر گرفتن تمام کاربردها در زمانی بسیار فشرده انجام شود. که این امر امکان ایجاد یک راهنما را نمی دهد. آدامز موریوکا لوگو و سیستم هویتی را برای فستیوال فیلم ساندنس ۲۰۰۳ را طراحی کرد. این فستویال فقط به مدت دو هفته برگزار می شد، ولی به مدت ۶ ماه پیش از شروع معرفی و به انتشار جهانی رسید. برای این فستیوال حداقل ۱۰۰ تکه که از لوگوی ساندنس استفاده شده بود وجود داشت که شامل کتابچه های چاپ شده، کاتالوگ، نامه های مستقیم، تبلیغات، وبسایت، تریلر فیلم، نشان ها و مدال ها، کوله پشتی، امضا، بلیط ها و غیره بود که تقریبا در مدت سه ماه طراحی و تولید شده بودند. سیستم هویت عناصر سازنده مختصر، و راهنمای بسیار ساده داشت.
