مقدمه:
در تعریف یادگیری گفته شده است که یادگیری، عبارت است از تغییرات نسبتاً دائمی در رفتار، که بر اثر تجربه و تمرین حاصل میشود.
اهمیت و ارزش یادگیری در نزد آدمیهنگامی نمایان میشود که ما را از تمام آنچه آموختهایم، محروم سازند؛ در این صورت، اگرچه از نظر فیزیولوژییک فردی بالغ و طبیعی خواهیم بود، اما از نظر مسائل روانی به دوره کودیک باز خواهیم گشت و در نتیجه از ادامه زندگی باز خواهیم ماند.
هر یک از ما به نحوی در فرایند یادگیری با مشکل مواجه هستیم. ممکن است که این مشکل به طور عمده و قابل ملاحظهای پدید نیاید؛ در آن صورت، با اصلاح روشها و از میان بردن مشکلات یادگیری، خود را به حد مطلوب میرسانیم.
موانع موجود در یادگیری:
۱: نداشتن هدف و انگیزۀ کافی برای یادگیری:
دف، ایجاد انگیزه میکند. وقتی هدف، متناسب با علاقهها، تواناییها و امکانات اجرایی یادگیرنده باشد، در او علاقه برای یادگیری به وجود میآورد. در بسیاری از مواقع، نداشتن هدفی مشخص، روشن، قابل دسترس و متناسب با یادگیرنده و امکانات اجرایی او، باعث میشود که یادگیری به خوبی انجام نشود. یادگیری به انگیزه نیاز دارد، و انگیزه، میل و رغبت برای رسیدن به یک هدف معین است.
هرچه انگیزه برای یاد گرفتن بیشتر باشد، فرد در راه رسیدن به آن هدف، کوشش و فعالیت بیشتری میکند؛ مثلاً نوجوانهایی را میشناسیم که در درس ریاضی ضعیف هستند و اطلاعات بسیار کمی درباره آن درس دارند؛ در حالی که در فعالیتی مانند فوتبال، وضع دیگری دارند و با علاقه و دقتی خاص، برنامههای فوتبال را دنبال میکنند و اطلاعات دقیق و وسیع آنها در این زمینه، تعجبآور است.
۲:عدم توجه و دقت کافی به منظور آموختن:
کارشناسان تعلیم و تربیت، بیتوجهی یا بیدقتی را مهمترین علت یاد نگرفتن این افراد میدانند. برای اینکه شخص چیزی را به خوبی فهمیده و یاد بگیرد، باید ابتدا به آن توجه کند. به طور کلی، هرچه بیشتر به چیزی توجه کنیم، بهتر آن را درک میکنیم. اشخاصی که دارای تواناییهای حسی (بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و بساوایی) سالمیهستند و میتوانند آنها را به درستی به کار برند، اغلب به خاطر ندیدن یا نشنیدن چیزهایی که در محیط آنهاست، فرصتهایی را که برای یادگیری آنها فراهم شده است، از دست میدهند.
علت اساسی بروز این امر، در عدم توجه کافی به آن چیزی است که میخواهیم آ ن رایاد بگیریم. برای حل این مشکل باید بدانیم که چگونه یادگیرندگان به چیزی توجه میکنند، و از آن مهمتر اینکه چرا به چیزی توجه نمیکنند.
۳:علتهای بیتوجهی:
بیتوجهی به آن چیزی که میخواهیم آن رایاد بگیریم، علتهای زیادی دارد. در اینجا به شرح چند علت عمده آن میپردازیم:
الف: نبودن علاقه و انگیزه کافی: معمولا اشخاص به چیزی که بیشتر علاقه داشته باشند، بیشتر توجه میکنند. ییک از علتهای عدم توجه (دقت نکردن) به یک چیز، نداشتن علاقه لازم به آن است؛ از این رو، باید بدانیم که چگونه یادگیرنده را به آنچه که لازم است یاد بگیرد، علاقهمند کنیم.
ب: جالب نبودن محرک: در بسیاری از مواقع، مطالب درسی طوری مطرح میشود که توجه فرد را به خود جلب نمیکند؛ یعنی با این فراگیر مایل به یاد گرفتن مطالب درسی است، به خاطر جالب نبودن موضوع، یا اصلا به آن توجه نمیکند و یا آنکه پس از مدت کوتاهی، خسته و بیعلاقه به موضوع میشود.
ج: وجود موانع و عوامل بازدارنده توجه: گاه با اینکه مطالب درسی جالب است و یادگیرنده به آن توجه نیز دارد، این توجه ادامه نیافته و پایدار نمیماند و محرکهای مختلفی برای چند لحظه، مانع تمرکز
فرد و توجه وی به فعالیتی مانند حل مسأله ریاضی یا از برکردن یک شعر شده و موجب «حواس پرتی» او میشوند؛ یعنییادگیرنده، متوجه چیزی میشود که آن چیز، به دلیلی از مطالب درسی برای وی جالبتر است و جذابیت بیشتری دارد؛ یا اینکه ذهن او متوجه چیزی از قبیل: صدای تصادف اتومبیلها در خیابان، صدای بوق قطار، به هم خوردن در، زنگ تلفن، زنگ در خانه، سر و صدای بچهها در خانه، دیدنیا شنیدن بازی دوستان در خیابانیا در حیاط مدرسه، شنیدن صدای بلند معلم از کلاس مجاور و… میشود که ممکن است مزاحم وی باشد. چنین حالتی طبیعی است. فرد «سالم » و«باهوش» باید نسبت به آنچه در اطرافش میگذرد، توجه داشته باشد.
۴:رشد ناکافی جسمانی و روانی:
قدرت یادگیری، به میزان رشد جسمانی و روانی (ذهنی، عاطفی، اجتماعی و اخلاقی) ما بستگی دارد. یک کودک «سالم » در سن پنج سالگی به آن درجه از رشد ذهنی خود نرسیده است که مثلاً مثلثات یا لگاریتم را (با روشهای معمول آموزش) یاد بگیرد. در این مورد، ناتوانی کودک (دریاد گرفتن مثلثات یامطالب پیچیده) به خاطر اشکال یا نقص جسمانی و روانی وی نیست، بلکه به این خاطر است که ذهن او هنوز رشد کافی نکرده است و وی نمیتواند بسیاری از مسائل مشکل ذهنی را بفهمد و آن را حل کند.
این مسأله، در مورد بسیاری از کودکانی که زودتر از سن معمول به مدرسه رفته و آمادگی کامل ذهنی و عاطفی نداشتهاند، نیز مشاهده میشود.
۵:نداشتن زمینه قبلی (معلومات پایه) برای یادگیری:
توانایی فرد برای فراگیری، در موارد بسیار، به زمینه یا پیشینه معلومات وی بستگی دارد؛ به طور مثال، برای اینکه یک نوجوان لگاریتم را به خوبی و درستی بفهمد، باید قبلاً چهار عمل اصلی را یاد گرفته باشد؛ یا اگر بخواهیم به شخصی راجع به رشد کودک چیزی بیاموزیم، باید ابتدا او را با اصول و مبانی رشد جسمانی و روانی کودک آشنا کرده و بعد از آن، مطالب پیچیدهتر را برای وی مطرح کنیم. اگر سعی کنیم به یک نوجوان، بدون آنکه با اطلاعات «پایه» آشنایی داشته باشد، مطالب پیچیدهای را بیاموزیم، او نخواهد توانست آنها را به خوبی و درستی فرا بگیرد.
۶:وجود نارسایی یا اشکال در حواس:
حواس پنجگانه (بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و بساوایی) ابزار تماس ما با دنیای خارج هستند و با استفاده از همین حواس است که ما اطلاعاتی را از دنیای پیرامون خود میگیریم؛ لذا در شرایطی که فرد دچار نقص جزئی یا کلی حسی باشد، نمیتواند اطلاعات لازم را به درستی از محیط اطراف خود بگیرد و در فرایند یادگیری، با دشواریهایی روبرو خواهد شد.
به طور کلی، در شرایط عادی (غیر استثنائی) با افرادی برخورد میکنیم که یا دارای نقص جزیی حسی (مانند دوربینی، نزدیک بینی و…) هستند و یا عیب حسی کلیتری دارند.
برای آنکه این افراد بتوانند حداکثر استفاده را از امکانات حسی و حرکتی موجود خود بکنند، با توجه به نوع نارسایی و اشکال و شدت آن، باید وضعیت مناسبی را برای یادگیری آنها فراهم آورد.
۷: وجود مشکلات و مسائل عاطفی و هیجانی:
تا چندی پیش، اختلافات، اشکالات و ناتوانیها در یادگیری را صرفاً ناشی از مسائل و مشکلات عاطفی میدانستند.
دلیل آن هم واضح بود؛ چون بیشتر افرادی که دچار ناتوانی دریادگیری بودند، ناراحتیهای عاطفی خود را به صورت ترس، خشم، اضطراب و… نشان میدادند.
میدانیم که ناتوانی در یادگیری یا حتی احساس آن، در بسیاری از موارد، ممکن است که منجر به بروز حالات عاطفی مختلفی چون ترس از شکست (عدم موفقیت(، نداشتن اعتماد به نفس، ترس ازیاد نگرفتن، ترس ازتمسخریا تنبیه شدن، اضطراب شدید و… شود؛ ولی در مواردی نیز میبینیم که این حالات عاطفی، خود باعث به وجود آوردن یا تشدید ناتوانی دریادگیری میشوند؛ یعنی به جای آنکه این عوامل، حاصل ناتوانی در یادگیری باشند، خود باعث ضعف در یادگیری میشوند؛ مثلا کودکی که به دلایل مختلف از شکست میترسد، غالباً نمیتواند به یادگیری بسیاری از مطالب و موضوعات اقدام کند. همچنین کودکی که اعتماد به نفس در خود نمییابد میترسد که مورد تمسخر همسالانش قرار گیرد، آرامش و شرایط مناسب عاطفی را برای یاد گرفتن به دست نخواهد آورد.
جهت ثبت نام در دوره آموزش مجازی اختلالات یادگیری و عوامل آن بر روی تصویر فوق کلیک کنید.
این دوره به صورت غیر حضوری برگزار می گردد و محتوای آموزشی الکترونیکی در قالب CD یا DVD به آدرستان ارسال میشود.
پس از پایان دوره گواهی آموزشی رایگان و معتبر با قابلیت ترجمه رسمی دریافت می نمایید
مشاوره رایگان : ۰۲۱۲۸۴۲۸۴ و ۰۹۳۳۰۰۲۲۲۸۴ و ۰۹۳۳۰۰۳۳۲۸۴ و ۰۹۳۳۰۰۸۸۲۸۴ و ۰۹۳۳۰۰۹۹۲۸۴