مدیریت بازرگانی بین الملل عبارتست از ؛ کلیه فعالیتهای تجاری در زمینه های خدمات و کالا بر اساس سیاست های بازرگانی مدرن که بین کشورهای مختلف انجام می شود.در روزگار گذشته انگیزه اصلی در بازرگانی بین الملل تأمین نیازهای جامعه و سودجویی بود، با گذشت زمان و در عصر حاضر انگیزه اصلی در این عرصه اهداف مهم سیاسی و اقتصادی می باشد.هدف بازرگانی بین الملل ایجاد رفاه از طریق وابستگی متقابل می باشد.دانشپذیران گرامی در دوره آموزشی مدیریت بازرگانی بین الملل با فرآیند کامل بازرگانی خارجیبه صورت کاربردی آشنا میشوند.
ما در بنیاد آموزش مجازی ایرانیان امکان ثبت نام در دوره آموزش مجازی بازرگانی بین الملل و اخذ مدرک معتبر بازرگانی بین الملل را به صورت کاملا غیر حضوری فراهم آورده ایم.
روابط تجاری بین کشور ها است که از طریق صادرات و واردات انجام می پذیرد.
در نظر گرفتن جنبههایی چون عرضهوتقاضای بینالملل، پولومالیه بینالملل، مالیاتهای بینالملل و … است.
دوره آموزش مجازی بازرگانی بین الملل برای شما توسط بنیاد آموزش مجازی ایرانیان تهیه شده، تا به آسانی اینترنتی ثبت نام کنید.
در زبان فارسی بازرگانی بینالملل شاید پرکاربردترین اصطلاح در بین اصطلاحات مورد اشاره در این فصل است. این اصطلاح در بسیاری از موارد به غلط به جای سایر مفاهیم استفاده میشود؛ اما معنای درست بازرگانی بینالملل از نظر فنی چیست؟ بازرگانی بینالملل مفهومی گستردهتر از تجارت بینالملل است. به این معنی که علاوه بر دادوستد بینالملل، حوزههای دیگری نیز در این مفهم میگنجد.
موضوعات مهم در بازرگانی بین الملل:
1. دادوستد بینالملل
2. بیمه بینالملل
3. حملونقل بینالملل
4. روشهای پرداخت در بازرگانی بینالملل
5. بازاریابی بینالملل
6. قوانین گمرکی
7. مذاکرات و مکاتبات در بازرگانی بینالملل
8. اسناد مربوط به بازرگانی بینالملل
9. قرارداد خریدوفروش بینالملل
همانگونه که از موارد مطرح شده بر میآید، بازرگانی بینالملل علاوه بر دادوستد به جنبههای دیگری نیز توجه دارد. درواقع بازرگانی بینالملل یک فرآیند است که دادوستد یک جزء آن است. همانگونه که از نام بازرگانی بینالملل بر میآید، در این مفهوم تمرکز بیشتر بر جنبههای بازرگانی است، اما یک کسبوکار علاوه بر جنبههای بازرگانی وجوه دیگری نیز دارد که در کسبوکار بینالملل خود را نشان میدهد.
کسب و کار بینالملل چیست؟
هرچند مفهوم بازرگانی بینالملل، مفهومی جامعتر نسبت به تجارت بینالملل دارد، لکن بسیاری از جنبههای کسبوکار بینالملل را پوشش نمیدهد. کسبوکار بینالملل جامعترین مفهوم در سطح خرد است که در دل اقتصاد بینالملل تعریف میشود.
اساساً هر کسبوکار دارای 4 جنبه کلیدی شامل مالی، منابع انسانی، C است. در کسبوکار بینالملل این 4 جنبه بینالمللی میشوند. بهعبارتدیگر در کسبوکار بینالملل، فقط بخش بازرگانی بینالمللی نیست. بلکه منابع انسانی، تولید و مدیریت مالی نیز جنبه بینالمللی میگیرند.
قبلاً در مورد جنبههای بازرگانی بینالملل توضیحات لازم ارائه شد. در ادامه سه بخش دیگر مربوط به کسبوکار بینالملل تشریح میشود:
1. مدیریت مالی بینالملل:
در حال حاضر شرایط لازم برای مدیریت مالی بینالملل در اقتصاد جهانی فراهم است. کسبوکارها میتوانند به شیوههای مختلف اقدام به تأمین مالی برنامههای خود از طریق بانکهای بینالملل و حتی ارائه سهام خود در بورس سایر کشورها نمایند. یکی از دلایل به همپیوستگی اقتصاد کشورها، در هم تنیدگی شدید بازارهای مالی در جهان است. مؤسسات پولی و مالی در جهان امروز برای استفاده بهینه از منابع موجودشان اقدام به تأمین منابع مالی برای شرکتهای بینالمللی و حتی سایر نهادهای مالی مینمایند. کسبوکارهای بینالمللی با استفاده از نهادهای مالی در کشورهای مختلف جهان، اقدام به تأمین مالی طرحهای خود به کارآمدترین شیوه مینمایند. این شرکتها حتی در موضوعاتی چون مالیات نیز قوانین بینالمللی و تفاهمنامههای مالیاتی بین کشورها را در نظر میگیرند تا مالیات پرداختی در حالت بهینه قرار بگیرد.
موضوع دیگر در مدیریت مالی بینالملل، مدیریت ریسک نرخ ارزها است. کسبوکارهای بینالملل با ارزهای متنوعی کار میکنند، و نرخ تبدیل این ارزها میتواند بر عملکرد مالی و سودآوری آنها تأثیر زیادی بگذارد. به همین دلیل کسبوکارهای بینالملل تمرکز بالایی بر نرخ تبدیل ارزها دارند. این کسبوکارها اگر بتوانند سبد منابع ارزی خود را به شیوهای درست مدیریت کنند نهتنها از تغییر نرخ تبدیل ارزها زیان نمیبینند، حتی میتوانند سود نیز کسب کنند.
2. تولید بینالملل:
کسبوکارهای بینالمللی زنجیره تأمین و تولید بینالمللی دارند. این شیوه تولید کمک میکند تا بهترین مواد اولیه به مناسبترین قیمت برای تولیدات مورداستفاده قرار گیرد. این شرکتها ممکن است شبکهای از تولید را در کشورهای مختلف ایجاد نمایند. نزدیکی به منابع اولیه، دسترسی به نیروی کار ارزان، دسترسی به بازارهای هدف، استفاده از قوانین تجاری و اقتصادی منطقهای و بین کشورها، و … مزایایی هستند که در تولید بینالملل نهفته است و کسبوکارها برای بهرهبرداری از آنها اقدام به تولید بینالملل مینمایند.
3. منابعانسانی بینالملل:
جنبه دیگر کسبوکار بینالملل، منابعانسانی آن است. این کسبوکارها مجموعهای از کارکنان با ملیتها، فرهنگها، زبان و شرایط مختلف را در استخدام خود دارند. قوانین کار مربوط به هر بخش از کسبوکارهای بینالملل میتواند متفاوت یا همسان باشد. بهطور طبیعی مدیریت منابعانسانی در این شرکتها دارای پیچیدگی بیشتری است.
کسبوکارهای بینالملل علاوه بر اینکه ممکن است نمایندگیهای متعددی در کشورهای مختلف داشته باشند و بهتبع آن اقدام به استخدام کارکنانی از همان ملیت نمایند، برای افزایش کارایی و بهرهوری اقدام به استخدام مدیران و متخصصان بینالمللی نیز میکنند. این شرکتها حتی از متخصصان شکار کارکنان و مدیران مستعد استفاده مینمایند تا نیروی انسانی مستعد را یافته و آنها را به استخدام خود درآورند.
نکتهای ظریف در مفهوم کسبوکار بینالملل وجود دارد که باید به آن توجه داشت. در بسیاری از موارد مفهوم بینالملل با جهانی یکسان در نظر گرفته میشود؛ اما مفهوم جهانی سطحی وسیعتر را پوشش میدهد. کسبوکار بینالملل طبق تعریف، کسبوکاری است که در چندین کشور و منطقه فعال است، اما کسبوکار جهانی فعالیتی به گستردگی کل جهان دارد. اساساً کسبوکارهای جهانی بسیار محدود هستند. برای مثال شرکتهایی چون کوکاکولا، سامسونگ، مایکروسافت و گوگل شرکتهایی جهانی هستند که تقریباً در تمامی دنیا محصولات و خدماتشان ارائه میگردد؛ اما شرکتی که محصولش در 50 کشور ارائه میشود را نمیتوان شرکتی جهانی دانست بلکه باید آن را کسب و کار بین المللی خواند.
تجارت و بازرگانی بین الملل چیست؟
در دهههای اخیر دنیا با شتاب به سمت همگرایی اقتصادی رفته است. به عبارت دیگر، اقتصاد جهانی شده است. این جملاتی است که مدام میشنویم؛ اما منظور از اقتصاد جهانی یا اقتصاد بینالمللی چیست. علاوه بر اقتصاد جهانی، کسبوکار بینالملل ، بازرگانی بینالملل و تجارت بینالملل دیگر کلیدواژگانی هستند که فعالان اقتصادی هر روز با آنها مواجه میشوند؛ اما بهراستی معنای این واژگان چیست؟ طبیعی است پیش از ورود به موضوع بازرگانی بینالملل باید درک صحیحی از آن داشت.
در بسیاری از موارد ممکن است این واژگان مشابه در نظر گرفته شوند. بهعبارتدیگر شاید بسیاری فکر کنند تفاوت چندانی بین این واژگان وجود ندارد و اینها صرفاً بازی با کلمات بهحساب میآید؛ اما واقعیت آن است باوجود اشتراکات این مفاهیم، تفاوتهای مهمی بین آنها وجود دارد. آشنایی با این مفاهیم و آگاهی نسبت به تفاوتهای آنها میتواند منجر به ایجاد یک تصویر کلان از موضوع بازرگانی بینالملل، که موضوع اصلی این کتاب است، در ذهن شود.
اقتصاد بینالملل بالاترین سطح در میان این مفاهیم را پوشش میدهد. در حقیقت اقتصاد جهانی چارچوبی است که کسبوکار بینالملل، بازرگانی بینالملل و تجارت بینالملل در درون آن تعریف میشوند. به همین ترتیب کسب و کار بینالملل، بازرگانی بینالملل و تجارت بینالملل نیز جزئی از سطح بالاتر خود هستند.
اقتصاد بینالملل چیست؟
منظور از اقتصاد بینالملل، در نظر گرفتن جنبههایی چون عرضهوتقاضای بینالملل، پولومالیه بینالملل، مالیاتهای بینالملل و … است. برای مثال در اقتصاد بینالمللی، اگر دولت هندوستان تصمیم بگیرد تا پزشک بیشتری تربیت کند، باید توقع داشت عرضه پزشک در انگلستان افزایش یابد، چراکه احتمالاً بخشی از پزشکان هندوستان اقدام به مهاجرت به انگلستان مینمایند. یا اگر دولت امریکا هزینههای دولتی را افزایش دهد تا اشتغال افزایش یابد، بهاحتمال بسیار زیاد سطح اشتغال در کانادا نیز افزایش مییابد (کاوز و همکاران، 2006).
این وضعیت در ایران نیز صادق است، گران شدن بنزین در ایران بر قیمت بنزین در کشورهای اطراف تأثیر میگذارد و یا افزایش سطح تسهیلات در بانکهای ایرانی میتواند بر سرمایهگذاری در کشورهای اطراف اثر گذار باشد. همچنین افزایش تقاضا در یک کشور میتواند وضعیت عرضهوتقاضا در سایر کشورها را تحت تأثیر قرار دهد. برای مثال افزایش تقاضای نفت در امریکا و کاهش ذخایر این کشور عرضهوتقاضا در سطح بینالملل را بر هم زده و قیمت را تحت تأثیر قرار میدهد.
پس میتوان ادعا نمود در اقتصاد بینالملل، تغییر در عرضهوتقاضای محصول، نیروی کار، تغییر سیاستهای پولیومالی و … در یک کشور میتواند بر اقتصاد سایر کشورها اثر بگذارد. همچنین با توجه به وجود توافقنامهها و اتحادیههای منطقهای و بینالمللی، نرخ مالیات در کشورهای مختلف میتواند بر سیاستهای سایر کشورها تأثیرگذار باشد. برای مثال برخی از کشورها توافقنامههای مالیاتی دارند که فقط مابهالتفاوت مالیات دو کشور را از کالاهای وارداتی اخذ نمایند. درواقع این توافقنامهها مانع محاسبه مضاعف مالیات در کالاهای وارداتی میشود. برای مثال اگر دولت امریکا نرخ 30 درصد مالیات را برای محصولات وارداتی در نظر گرفته باشد و دولت مکزیک برای محصول تولیدی 20 درصد مالیات اخذ کند، از محصول صادراتی مکزیک به امریکا فقط 10 درصد مالیات اخذ خواهد شد. این توافقنامهها کمک میکند تا رقابتپذیری محصول وارداتی از بین نرود. طبیعی است در این شرایط کشورها به سمت یکسانسازی نرخ مالیات سوق پیدا میکنند تا مالیات محصولات تولیدشده در کشور خود را، در کشور خود نگاه دارند. به هر ترتیب در اقتصاد بینالملل، حتی سیاستهای داخلی مانند نرخ مالیات بهشدت تحت تأثیر عملکرد سایر کشورها قرار دارد.
همانگونه که از مثالهای فوق برمیآید، اقتصاد بینالمللی تحت تأثیر عملکرد دولتها و ملتها قرار دارد. بهعبارت دیگر سطح تحلیل در مفهوم اقتصاد بینالملل در امور کلان است. هرچند به طور طبیعی سطح خرد از آن تاثیر میپذیرد. اگر قصد ورود به سطح خرد را در اقتصاد بینالملل داشته باشیم باید به سطح کسب و کارها و افراد ورود کرد.
تجارت بینالملل:
در پایینترین سطح یا به عبارت بهتر در خردترین سطح اقتصاد بینالملل، تجارت یا دادوستد بینالمللی قرار دارد. بسیاری از نظریههای کلاسیک اقتصاددانان به تجارت بینالملل مربوط است. در تجارت یا دادوستد، سادهترین فرآیند معامله بین دو تاجر از دو کشور متفاوت رخ میدهد. در تجارت تمرکز تنها بر معامله است و طرفین تعهدی در خصوص زمینههای لازم برای شکلگیری یک معامله مطمئن و سودآور ندارند.
درواقع در تجارت یا دادوستد، صرفاً خریدوفروش یک محصول مورد توجه است و بهمحض وقوع معامله، تجارت پایان مییابد. درگذشته وقتی تاجری به دیگر کشورها میرفت، همچون یک تاجر داخلی باید به تجار موردنظر مراجعه مینمود و در ازای پرداخت هزینهای، اقدام به خرید کالایی مینمود. پس از خرید نیز خود باید وسیلهای برای انتقال محصول تهیه و کالا را به محل فروش میرساند. در این فرآیند چیزی تحت عنوان بیمه، روشهای پرداخت، شرکتهای حملونقل و حتی قوانین دولتی و گمرکی چندان مطرح نبود.
اما گسترش تجارت موجب شد تا بهمرور تجار به فکر گسترش فعالیتها و تسهیل کار نمایند. این موضوع منجر به شکلگیری بازرگانی بینالملل شد. بازرگانی بینالملل گسترهای فراتر از تجارت را پوشش میدهد.
[wp-rss-aggregator sources=””]