عضویت

حسابداری مؤسسات خدماتی

حسابدار حرفه اي

بنگاه اقتصادی: درعلم اقتصاد، عوامل اقتصادی مختلفی در اختيار افراد يا گروه هايی قرار دارد كه با تركيب اين عوامل به توليد كالا يا انجام خدمات می پردازند. اين افراد يا گروهها را بنگاه اقتصادی می نامند.
رویدادهای اقتصادی یا مالی: وقایعی هستند كه با خرید، تولید، توزیع و فروش و ارائه خدمات با فعالیت هایی مانند وام گرفتن و وام دادن سر و كار دارند.
تعریف حسابداری: عبارت است از: شناسائی، اندازه گیری، ثبت و گزارش اطلاعات اقتصادی برای استفاده كنندگان به گونه ای كه امكان قضاوت و تصمیم گیری آگاهانه برای آنها فراهم شود.
اطلاعات حسابداری:خلاصه اطلاعات مربوط به رویدادهای مالی مؤثر بر یك واحد اقتصادی خاص می باشد.
شخصیت حسابداری:واحد اقتصادی مشخص و جداگانه ای است كه اطلاعات و گزارشهای حسابداری فقط در مورد آن تهیه می شود.انواع واحدهای اقتصادی:مؤسسات جدا و مستقلی هستند که با تركیب عوامل مختلف اقتصادی منافع مالكین خود را دنبال می كنند. از لحاظ مالكیت، شكل حقوقی و نوع فعالیت به شكل زیر طبقه بندی می شوند.
واحدهای اقتصادی از نظر مالكیت به سه نوع تقسیم می شوند:١- واحدهای عمومی: به طور مستقیم یا غیر مستقیم در مالكیت دولت یا سایر نهادهای عمومی قراردارند. سازمان تأمین اجتماعی نمونه ای از این واحدها می باشد.
٢- واحدهای تعاونی: به منظور رفع نیازمندی های مشترك و بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی اعضای آن از طریق خریداری، كمك و همكاری متقابل تشكیل شده و در مالكیت اعضا قرار دارند. مانند شركتهای تعاونی.
٣- واحدهای خصوصی: این واحدها به یك یا چند نفر تعلق دارند و متعلق به بخش عمومی نیستند.مانند فروشگاهها.
خلاصه اصول حسابداری 1
1- جدايي مالكيت از مديريت
ويژگي عصر حاضر را مي توان بشرح زير خلاصه نمود:
1- تنوع و گستردگي فعاليت هاي اقتصادي                  
2- پيچيدگي فعاليت هاي مختلف كه اجراي آنها نيازبه تخصص هاي خاص دارد.
3- جدايي مالكيت از مديريت
به چهار عامل عمومي صاحبان سهام ، هيئت مديره ‘ حسابرس مستقل ( يا بازرس ) و مدير عامل اركان اصلي هر شركت سهامي نيز اطلاق مي گردد.
2 حسابرسي داخلي :
2-1 اهداف حسابرسي داخلي عبارت است از :
الف ) اطمينان از ا ينكه در تدوين نظامهاي مالي و اجرايي كنترلهاي مناسب و مورد نياز در نظر گرفته شده است.
ب) حصول اطمينان از اينكه كنترلهاي در نظر گرفته شده به خوبي در عمل اجرا مي شود.
ج ) اطمينان از اينكه عمليات شركت در اسرع وقت و به صورت صحيح در دفاتر ثبت مي گردد و اصولاً مدارك مالي قابليت آشكار براي تهيه گزارشات مالي را دارامي باشد.
زمينه هاي همكاري حسابرس داخلي؛ حسابرس مستقل
حسابرس مستقل مي تواند به اتكاء تجربيات خود حسابرس داخلي را در مورد نحوه انجام عمليات راهنمايي كند.
حسابرس داخلي با توجه به رسيدگي مستمر خود مي تواند حسابرس مستقل را در جريان امور شركت قرار دهد. حسابرس مستقل مي تواند با مطالعه برنامه رسيدگي حسابرس داخلي و نتايج حاصله از اين رسيدگي ها از جهت تدوين برنامه حسابرسي استفاده نمايد و از اتلاف وقت و دوباره كاري جلوگيري بعمل آورد.
1- اصول بنيادي حاكم بر مسئوليتهاي
حرفه اي حسابرس
الف صداقت بي طرفي و استقلال
ب رازداري
ج مهارت و صلاحيت
د- كار انجام شده توسط ديگران
هـ – مستند سازي
و برنامه ريزي
ز شواهد حسابرسي
كنترل داخلي يا سيستم كنترل داخلي ، مجموعه روشها و تدابيري است كه براي اداره امور و هدايت عمليات يك مؤسسه با هدفهاي زير اتخاذ مي شود:
استانداردهاي پذيرفته شده حسابرسي
الف- استانداردهاي عمومي حسابرسي
ب استانداردهاي اجراي عمليات حسابرسي
ج استانداردهاي گزارشگري
« استانداردهاي حسابرسي » با « روشهاي حسابرسي » متفاوتند . روش هاي حاسبرسي به عملياتي اتلاق مي شود كه به منظور اجراي مراحل حسابرسي بايد انجام گيرد.
در حاليكه استانداردهاي حسابرسي با مقياسهاي اندازه گيري كيفيت اجراي عمليات مزبور و همچنين اهدافي كه قرار است از طريق استفاده از روشهاي اعمال شده به آنها دست يافت ، سرو كار دارد.گزارش حسابرسي بايد بيانگر اين موضوع باشدكه آيا صورتهاي مالي طبق اصول مورد قبول حسابداري تهيه و ارائه شده است يا خير گزارش حسابرسي بايد بيانگر اين مطلب باشد كه آيا اصول مورد قبول حسابداري بطور يكنواخت و مشابه با دوره مالي قبل ، رعايت شده است يا خير.
چنانچه افشاء اطلاعات در صورتهاي مالي، بطور كامل و كافي صورت نگرفته باشد ، موضوع بايد در گزارش حسابرسي تصريح شود.
گزارش حسابرس بايد شامل اظهار نظر درمورد كليه صورتهاي مالي باشد. « اهميت » و « ريسك نسبي » عواملي اساسي در كاربرد كليه استانداردهاي مزبور ، بالاخص استانداردهاي اجراي عمليات حسابرسي و استانداردهاي گزارشگري ، مي باشد. در حرفه حسابرسي مفهوم «اهميت»جزء لاينفك كار حسابرس تلقي مي گردد. به مجموعه ترازنامه ، صورت حساب عملكرد و سود و زيان و صورت تغييرات در وضعيت مالي به همراه يادداشتهاي توضيحي مربوط ، صورتهاي مالي اساسي تلقي مي گردد.معمولاً يادداشتهاي همراه ترازنامه بعنوان بخشي از صورتهاي مالي اساسي شامل موارد زير است.
يادداشت شماره 1 خلاصه تاريخچه شركت
يادداشت شماره 2 اهم رويه هاي مالي
   تشريح ارقام مندرج در ترازنامه وnيادداشت شماره 3 تاعدد متغير است ).
بدهي هاي احتمالي و تعهدات n+1يادداشت
رويدادهاي بعد از تاريخ ترازنامهn+2 يادداشت
 
تجزيه و تحليل نسبت هاي مالي
يكي از ابزارهاي كه براي تعيين موقعييت مالي شركتها مورد استفاده قرار مي گيرد تجزيه و تحليل نسبت هاي مالي است. در واقع نسبت هاي مالي واقعيت هاي مهمي را در ارتباط با عمليات و وضعيت مالي يك شركت آشكار مي سازد. قايده محاسبه نسبتها آن است كه رابطه بين اقلام عمده صورتهاي مالي دقت پيدا مي كند .همچنين با استفاده از آن مشكلات و نقاط ضعف و قوت مالي شركتها تعيين مي گردد. البته نسبت ها وقتي بيشتر مفهوم پيدا مي كنند كه با ساير نسبت ها در گذشته همان شركت و يا با مؤسسات مشابه و يا با استانداردهاي مطلوب صنعت مربوط مقايسه شوند.
هدف از اين بررسي ، با توجه به اينكه تاكنون نسبت هاي مالي صنعت برق محاسبه نشده است محاسبه نسبت هاي مالي متوسط صنعت مي باشد.در واقع اين بررسي شروعي براي يك كار تحقيقاتي جهت بدست آوردن استانداردهاي صنعت و شاخص هاي عملكرد ميباشد. محاسبات انجام يافته بر اساس صورتهاي مالي سال 57 شركت هاي برق منطقه اي، سازمان آب و برق خوزستان وشركت توانير و با استفاده از روش مؤسسه ‹دان اند براداستريت› ( ١) انجام شده است .
نسبت هاي مالي
تحليل گران مالي به منظور تحليل وضعيت مالي يك شركت از نسبت هاي مالي استفاده مي كنند. نسبتهاي مالي مي تواند برخي از واقعيتهاي مهم را درباره نتايج عمليات و وضعيت مالي يك شركت به آساني آشكار و اطلاعات مربوط به آن را ارائه كند، لذا با توجه به هدف و موارد استفاده مي توان نسبت هاي خاص را مورد تجزيه و تحليل قرارداد.
نسبت هاي مالي معمولاً در چهار گروه زير طبقه بندي شده اند: ١ – نسبت هاي نقدينگي: توانايي و قدرت پرداخت شركت را در مورد واريز بدهي هاي كوتاه مدت اندازه گيري مي كند.
٢ – نسبت هاي اهرمي : تامين نيازهاي مالي از طريق ايجاد بدهي را نشان مي دهد. در واقع اين نسبت ها تعيين مي كنند كه شركت تا چه حد نيازهاي مالي خود را از منابع ديگران تامين نموده است .
٣ – نسبت هاي فعاليت : درجه كارآيي شركت را در كاربرد منابعش اندازه گيري مي كند.
۴ – نسبت هاي سود آوري : ميزان موفقيت شركت را دركسب سود و طريق تامين آن از محل درآمد.
 
 
 
 
 
 
استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 1
نحوه‌ ارائه‌ صورتهاي‌ مالي
هدف‌ اين‌ استاندارد تجويز مبنايي‌ براي‌ ارائه‌ صورتهاي‌ مالي‌ با مقاصد عمومي‌ يك‌ واحد تجاري‌ به منظور حصول‌ اطمينان‌ از قابليت‌ مقايسه‌ با صورتهاي‌ مالي‌ دوره‌هاي‌ قبل‌ آن‌ واحد و با صورتهاي‌ مالي‌ ساير واحدهاي‌ تجاري‌ مي‌باشد.هدف‌ صورتهاي‌ مالي‌، ارائه‌ اطلاعاتي‌ تلخيص‌ و طبقه‌بندي‌ شده‌ درباره‌ وضعيت‌ مالي‌، عملكرد مالي‌ و انعطاف‌پذيري‌ مالي‌ واحد تجاري‌ است‌ كه‌ براي‌ طيفي‌ گسترده‌ از استفاده‌كنندگان‌ صورتهاي‌ مالي‌ در اتخاذ تصميمات‌ اقتصادي‌ مفيد واقع‌ شود. صورتهاي‌ مالي‌ همچنين‌ نتايج‌ ايفاي‌ وظيفه‌ مباشرت‌ مديريت‌ يا حسابدهي‌ آنها را در قبال‌ منابعي‌ كه‌ در اختيارشان‌ قرار گرفته‌ است‌، نشان‌ مي‌دهد.
استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 2
صورت‌ جريان‌ وجوه نقد
كليه‌ واحدهاي‌ تجاري‌ بايد صورت‌ جريان‌ وجوه نقد را طبق‌ الزامات‌ مندرج‌ در اين‌ استاندارد تهيه‌ و آن‌ را به عنوان‌ يك‌ صورت‌ مالي‌ مستقل‌ به‌ همراه‌ ساير صورتهاي‌ مالي‌ ارائه‌ كنند. اصطلاحات‌ ذيل‌ در اين‌ استاندارد با معاني‌ مشخص‌ زير بكار رفته‌ است:
وجه نقد‌: عبارت‌ است‌ از موجودي‌ نقد و سپرده‌هاي‌ ديداري‌ نزد بانكها و مؤسسات‌ مالي‌ اعم از ريالي‌ و ارزي‌
جريـان‌ وجه نقد‌: عبارت‌ است‌ از افزايش‌ يـا كاهش‌ در مبلـغ‌ وجه نقد
فعاليتهاي‌ عملياتي‌: عبارت ‌از فعاليتهاي اصلي‌ و مستمر مولد درآمد عملياتي‌ واحد تجاري‌ است‌.
فعاليتهاي‌ سرمايه‌گذاري‌‌: عبارت‌ است‌ از تحصيل‌ يا واگذاري‌ سرمايه‌گذاريهاي‌ كوتاه‌مدت‌ و بلندمدت‌، داراييهاي‌ ثابت‌ مشهود و داراييهاي‌ نامشهود و نيز پرداخت‌ و وصول‌ تسهيلات‌ اعطايي‌ به‌ اشخاص‌ مستقل‌ از واحد تجاري‌ غير از كاركنان‌ .فعاليتهاي‌ تأمين‌ مالي‌: عبارت‌ از فعاليتهايي‌ است‌ كه‌ منجر به‌ تغييرات‌ در ميزان‌ و تركيب‌ سرمايه‌ و استقراضهاي‌ واحد تجاري‌ (بجز اضافه‌ برداشتهاي‌ منظور شده‌ در محاسبه‌ وجه نقد)، گردد. جريانهاي‌ وجه نقد ناشي از فعاليتهاي‌ عملياتي‌‌: جريانهاي‌ نقدي‌ ورودي‌ و خروجي‌ ناشي از فعاليتهاي‌ عملياتي‌ و نيز آن‌ دسته‌ از جريانهاي‌ نقدي‌ است‌ كه‌ ماهيتاً به‌ طور مستقيم‌ قابل‌ ارتباط‌ با ساير طبقات‌ جريانهاي‌ نقدي‌ صورت‌ جريان‌ وجوه نقد نباشد .
جريانهاي‌ نقدي‌ استثنايي‌: به‌ آن‌ دسته‌ از جريانهاي‌ ورودي‌ و خروجي‌ وجه نقد اطلاق‌ مي‌شود كه‌ داراي‌ اهميت‌ نسبي‌ است‌، از عملیات در حال تداوم واحد تجاري‌ ناشي‌ مي‌شود و اقلامي‌ را در بر مي‌گيرد كه‌ به منظور ارائـه‌ تصويري‌ مطلوب‌ از انعطاف‌ پذيري‌ واحد تجاري‌، افشاي‌ جداگانه‌ آنها به‌ لحاظ‌ استثنايي‌ بودن‌ ماهيت‌ يا وقوع‌ ضرورت‌ مي‌يابد. اين‌ اقلام‌ لزوماً با اقلام‌ استثنايي‌ مندرج‌ در صورت‌ سود و زيان‌ ارتباط‌ ندارد.
 
استاندارد حسابداري شماره‌ 3
درآمد عملياتي‌
اين‌ استاندارد بايد براي‌ حسابداري‌ درآمد عملياتي‌ حاصل از معاملات‌ و رويدادهاي‌ زير بكار گرفته‌ شود:
الف ‌.    فروش‌ كالا،
ب‌.ارائـه‌ خدمات‌، و
ج.استفاده‌ ديگران‌ از داراييهاي‌ واحد تجاري‌ كه‌ مولد سود تضمين‌ شده‌، درآمد حق امتياز و سود سهام‌ است‌.
اصطلاحات‌ ذيل‌ در اين‌ استاندارد با معاني‌ مشخص‌ زير بكار رفته‌ است‌:

  • درآمد عملياتي‌: عبارت‌ است‌ از افزايش‌ در حقوق‌ صاحبان‌ سرمايه‌، بجز موارد مرتبط‌ با آورده‌ صاحبان‌ سرمايه‌، كه‌ از فعاليتهاي‌ اصلي‌ و مستمر واحد تجاري‌ ناشي‌ شده‌ باشد.
  • ارزش‌ منصفانه‌‌: مبلغي‌ است‌ كه‌ خريداري‌ مطلع‌ و مايل‌ و فروشنده‌اي‌ مطلع‌ و مايل‌ مي‌توانند در معامله‌اي‌ حقيقي‌ و در شرايط‌ عادي‌، يك‌ دارايي‌ را در ازاي‌ مبلغ‌ مزبور با يكديگر مبادله‌ كنند.

 
استاندارد حسابداري شماره 4
ذخاير، بدهيهاي احتمالي و داراييهاي احتمالي
هدف اين استاندارد اطمينان از بکارگيري معيارهاي شناخت و مباني اندازه‌گيري مناسب در مورد ذخاير، بدهيهاي احتمالي و داراييهاي احتمالي و نيز افشاي اطلاعات کافي در يادداشتهاي توضيحي براي درک بهتر ماهيت، زمان‌بندي و مبلغ آنها توسط استفاده‌کنندگان صورتهای مالی مي‌باشد.
اين استاندارد بايد توسط کليه واحدهاي تجاري براي حسابداري ذخاير، بدهيهاي احتمالي و داراييهاي احتمالي، به استثناي موارد زير، بکار رود:
الف.        قراردادهایی که به موجب آن هیچ یک از طرفین به تعهدات خود عمل نکرده‌اند و
ب.آنچه که مشمول ساير استانداردهاي حسابداري است.
اين استاندارد، ذخایر را به عنوان بدهيهایي تعریف کرده است.اصطلاح ” ذخيره“ در مورد اقلامي از قبيل کاهش ارزش داراييها و مطالبات مشکوک‌الوصول نيز بکار مي‌رود. اين اقلام مبلغ دفتري داراييها را تعديل مي‌کند و مشمول اين استاندارد نيست.
استاندارد حسابداری شماره 5
رویدادهای بعد از تاریخ ترازنامه
هدف این استاندارد تعیین الزامات زیر است:
الف .   مواردی که صورتهای مالی بابت رویدادهای بعد از تاریخ ترازنامه تعدیل می‌شود، و
ب  .    افشای اطلاعات درباره رویدادهای بعد از تاریخ ترازنامه تا تاریخ تأیید صورتهای مالی.
همچنین طبق این استاندارد اگر رویدادهای بعد از تاریخ ترازنامه بیانگر نامناسب بودن بکارگیری فرض تداوم فعالیت باشد، واحد تجاری نباید صورتهای مالی خود را برمبنای تداوم فعالیت تهیه کند.
2 .      این استاندارد باید برای گزارشگری مالی رویدادهای بعد از تاریخ ترازنامه بکار گرفته شود.
3 .      اصطلاحات ذیل در این استاندارد با معانی مشخص زیر بکار رفته است :
رویدادهای بعد از تاریخ ترازنامه : رویدادهای مطلوب و نامطلوبی است که بین تاریخ ترازنامه و تاریخ تأیید صورتهای مالی رخ می‌دهد. این رویدادها را می‌توان به دو گروه طبقه‌بندی کرد :
الف. رویدادهای تعدیلی بعد از تاریخ ترازنامه : رویدادهایی که شواهدی در‌ ‌مورد شرایط موجود در تاریخ ترازنامه فراهم می‌کند، و ب          . رویدادهای غیرتعدیلی بعد از تاریخ ترازنامه: رویدادهایی که بیانگر شرایط ایجاد شده بعد از تاریخ ترازنامه است.
استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 6
گزارش عملكرد مالي‌
 
هدف‌ اين‌ استاندارد ملزم‌ كردن‌ واحدهاي‌ تجاري‌ به‌ انعكاس‌ مشخص‌ و بارز برخي‌ عناصر عملكرد مالي‌ است‌ تا به‌ درك‌ استفاده‌كنندگان‌ صورتهاي‌ مالي‌ از عملكرد مالي‌ واحد تجاري‌ طي‌ يك‌ دوره‌ كمك‌ كند و مبنايي‌ جهت‌ ارزيابي‌ عملكرد مالي‌ و جريانهاي‌ نقدي‌ آتي‌ براي‌ آنها فراهم‌ آورد.
اصطلاحات‌ ذيل‌ در اين‌ استاندارد با معاني‌ مشخص‌ زير بكار رفته‌ است‌:
عمليات متوقف شده : يك بخش از واحد تجاري است كه واگذار يا بركنار شده يا به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي شده است، و :
الف  .           بيانگر يك فعاليت تجاري يا حوزه جغرافيايي عمده و جداگانه از عمليات است،
ب .    قسمتي از يك برنامه هماهنگ براي واگذاري يا بركناري يك فعاليت تجاري يا حوزه جغرافيايي عمده و جداگانه از عمليات است، و يا
ج .    يك واحد فرعي است كه صرفاً با قصد فروش مجدد خريداري شده است.
 
 عمليات در حال تداوم: كليه عمليات واحد تجاري به استثناي عمليات متوقف شده.
اقلام‌ استثنايي‌: اقلامي‌ با اهميت‌ است‌ كه‌ منشأ آن‌ رويدادها يا معاملاتي‌ مي‌باشد كه‌ در چارچوب عملیات در حال تداوم شركت‌ واقع‌ مي‌گردد و به منظور ارائـه‌ تصويري‌ مطلوب‌، افشاي‌ جداگانه‌ آنها، منفرداً يا در صورت تشابه‌ نوع‌، در مجموع‌، به لحاظ‌ استثنايي‌ بودن‌ ماهيت‌ يا وقوع‌ ضرورت‌ مي‌يابد.
تعديلات‌ سنواتي‌: تعديلاتي‌ با اهميت‌ است‌ كه‌ به‌ سنوات‌ قبل‌ مربوط‌ مي‌شود و از تغيير در رويه‌ حسابداري‌ يا اصلاح‌ اشتباه‌ ناشي‌ مي‌گردد.
 
استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 8
حسابداري‌ موجودي‌ مواد و کالا
موجودي‌ مواد و کالا، بخش‌ عمده‌اي‌ از داراييهاي‌ بسياري‌ از واحدهاي‌ تجاري‌ را تشكيل‌ مي‌دهد. بنابراين‌، ارزشيابي‌ و انعكاس‌ موجودي‌ مواد و کالا اثر با اهميتي‌ در تعيين‌ و ارائـه‌ وضعيت‌ مالي‌ و عملكرد مالي‌ واحدهاي‌ تجاري‌ دارد.
اين‌ استاندارد، نحوه‌ ارزشيابي‌ و انعكاس‌ موجودي‌ مواد و کالا در صورتهاي‌ مالي‌ را تشريح‌ مي‌كند و موارد زير را دربر نمي‌گيرد:
الف ‌. كار در جريان‌ پيشرفت‌ پيمانهاي‌ بلندمدت‌
ب‌  .   ابزارهاي‌ مالي‌ پيچيده‌.
ج‌  .   موجودي محصولات جنگلي‌ و معدني‌ در مواردي‌ كه‌ اين‌ اقلام‌ در صنايع‌ مربوط‌ به‌ خالص‌ ارزش‌ فروش‌ اندازه‌گيري‌ مي‌شود، و
د   .   تولیدات کشاورزی در زمان برداشت و داراییهای زیستی غیرمولد مربوط به فعالیت کشاوزی
 
 
استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 10
حسابداري‌ كمكهاي‌ بلاعوض‌ دولت‌
اين‌ استاندارد بايد براي‌ حسابداري‌ كمكهاي‌ بلاعوض‌ دولت‌ و ساير اشكال‌ كمكهاي‌ دولتي‌ بكار گرفته‌ شود.
تعاريف‌
3 .     اصطلاحات‌ ذيل‌ در اين‌ استاندارد با معاني‌ مشخص‌ زير بكار رفته‌ است‌:
دولت‌ ‌: متشكل‌ است‌ از وزارتخانه‌ها، مؤسسات‌ دولتي، نهادها و ارگانهاي‌ دولتي‌، شركتهايي‌ كه‌ بيش از 50% سرمايه‌ آنها متعلق‌ به‌ دولت‌ است‌ و ساير مؤسساتي‌ كه‌ به موجب‌ قوانين‌ موضوعه‌، دولتي‌ شناخته‌ مي‌شود.
كمك‌ دولت‌ ‌: عبارت‌ از عملياتي‌ است‌ كه‌ توسط‌ دولت‌ به منظور فراهم‌ كردن‌ مزيتهاي‌ اقتصادي‌ براي‌ يك‌ واحد تجاري‌ يا گروهي‌ مشخص‌ از واحدهاي‌ تجاري‌ در چارچوب‌ قوانين‌ و مقررات‌ معين‌ انجام‌ مي‌شود.
كمكهاي‌ بلاعوض‌ دولت‌ ‌: عبارت‌ است‌ از كمكهاي‌ دولت‌ به‌ شكل‌ انتقال‌ دارايي‌ به‌ واحد تجاري‌ يا جلوگيري‌ از خروج‌ آن‌ از واحد تجاري‌ در قبال‌ رعايت‌ برخي‌ شرايط‌، درگذشته‌ يا آينده‌، مربوط‌ به‌ فعاليتهاي‌ واحد تجاري‌.
استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 11
داراييهاي‌ ثابت مشهود
هدف‌ اين‌ استاندارد، تجويز نحوه‌ حسابداري‌ داراييهاي‌‌ثابت مشهود است تا‌ استفاده‌کنندگان صورتهاي مالي بتوانند اطلاعات مربوط به سرمايه‌گذاري واحد تجاري در اين داراييها و تغييرات آن را تشخيص دهند. موضوعات اصلي در حسابداري داراييهاي ثابت مشهود عبارت از شناخت دارايي، تعيين مبلغ دفتري آن و شناخت هزينه‌ استهلاك و زيان کاهش ارزش دارايي‌ است‌.
2 .     اين‌ استاندارد بايد براي حسابداري‌ تمام‌ داراييهاي‌ ثابت مشهود بكار گرفته‌ شود، مگر اين که به موجب استانداردي ديگر، نحوه حسابداري متفاوتي مجاز يا الزامي شده باشد.
استاندارد حسابداري شماره 12
افشاي اطلاعات اشخاص وابسته
هدف این استاندارد، تعيين الزامات افشا در صورتهای مالی واحد تجاری برای جلب نظر استفاده‌کنندگان به این امر است که وضعیت مالی، عملکرد مالي و انعطاف‌پذيري مالي واحد تجاري ممکن است تحت تأثير وجود اشخاص وابسته، و معاملات و مانده حسابهاي فيمابين قرار گرفته باشد.
دامنه کاربرد
2 .     این استاندارد باید در موارد زیر بکار گرفته شود:
الف.  تشخيص روابط و معاملات با اشخاص وابسته،
ب .    تشخيص مانده حسابهای فيمابين واحد تجاری و اشخاص وابسته آن،
استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 13
حسابداري‌ مخارج‌ تأمين‌ مالي‌
هدف‌ اين‌ استاندارد، تجويز نحوه‌ عمل‌ حسابداري‌ مخارج‌ تأمين‌ مالي‌ است‌. براساس‌ اين‌ استاندارد، مخارج‌ تأمين‌ مالي‌ عموماً بلافاصله‌ به عنوان‌ هزينه‌ دوره‌ شناسايي‌ مي‌شود، به استثناي‌ مواردي‌ كه‌ اين‌ مخارج‌ به‌ حساب‌ دارايي‌ واجد شرايط‌ منظور مي‌گردد.
2 .     اين‌ استاندارد بايد براي‌ حسابداري‌ مخارج‌ تامين‌ مالي‌ بكار گرفته‌ شود.
تعاريف‌
4 .     اصطلاحات‌ ذيل‌ در اين‌ استاندارد با معاني‌ مشخص‌ زير بكار رفته‌ است‌:
مخارج‌ تأمين‌ مالي‌ : عبارت‌ است‌ از سود تضمين‌ شده‌، كارمزد و ساير مخارجي‌ كه‌ واحد تجاري‌ براي‌ تأمين‌ منابع‌ مالي‌ متحمل‌ مي‌شود.
دارايي‌ واجد شرايط‌ : يك‌ دارايي‌ است‌ كه‌ آماده‌ سازي‌ آن‌ جهت‌ استفاده‌ مورد انتظار يا فروش‌ الزاماً مدت‌ زيادي‌ طول‌ مي‌كشد.
 
استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 14
نحوه‌ ارائه‌ داراييهاي‌ جاري‌ و بدهيهاي‌ جاري‌
          از جمله‌ اطلاعات‌ مفيدي‌ كه‌ مي‌تواند در تحليل‌ وضعيت‌ مالي‌ واحدتجاري‌ براي‌ استفاده‌كنندگان‌ صورتهاي‌ مالي‌ مفيد واقع‌ شود، ارائـه‌ جداگانه‌ داراييهاي‌ جاري‌ و بدهيهاي‌ جاري‌ در ترازنامه‌ است‌. معمولاً به‌ مـازاد داراييهـاي‌ جاري‌ بر بدهيهاي‌ جاري‌، ” خالص‌ داراييهـاي‌ جـاري‌“يا ” سرمايه‌ در گردش“ و به‌ مازاد بدهيهاي‌ جاري‌ بر داراييهاي‌ جاري‌ ” خالص‌ بدهيهاي‌ جاري“ اطلاق‌ مي‌شود.
          اين‌ استاندارد بايد براي‌ ارائـه‌ داراييهاي‌ جاري‌ و بدهيهاي‌ جاري‌ در ترازنامه‌ بكار گرفته‌ شود.
محدوديتهاي‌ تفكيك‌ اقلام‌ جاري‌ و غيرجاري‌
          طبقه‌بندي‌ برخي‌ اقلام‌ دارايي‌ و بدهي‌ به عنوان‌ داراييهاي‌ جاري‌ و بدهيهاي‌ جاري‌ در مورد آن‌ دسته‌ از واحدهاي‌ تجاري‌ كه‌ درارتباط‌ با نحوه‌ طبقه‌بندي‌ و ارائـه‌ داراييها و بدهيها مشمول‌ استانداردهاي‌ حسابداري‌ خاص‌ يا مفاد قوانين‌ آمره‌ مشخص‌ است‌ و نيز آن‌ دسته‌ از واحدهاي‌ تجاري‌ كه‌ چرخه‌ عملياتي‌ آنها نامشخص‌ يا خيلي‌ طولاني‌ باشد، الزامي‌ نيست‌.
بسياري‌، مازاد داراييهاي‌ جاري‌ بر بدهيهاي‌ جاري‌ را نشانه‌ وضعيت‌ مالي‌ مطلوب‌ واحد تجاري‌ و مازاد بدهيهاي‌ جاري‌ بر داراييهاي‌ جاري‌ را نشانه‌ مشكلات‌ مالي‌ واحد تجاري‌ تلقي‌ مي‌كنند. اما، اين‌ قبيل‌ نتيجه‌گيريها بدون‌ توجه‌ به‌ ماهيت‌ عمليات‌ واحد تجاري‌ و اجزاي‌ تشكيل‌ دهنده‌ داراييها و بدهيهاي‌ جاري‌ آن‌ منطقي‌ نيست‌.
استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 15
حسابداري‌ سرمايه‌گذاريها
اين‌ استاندارد به نحوه‌ حسابداري‌ سرمايه‌گذاريها و الزامات‌ افشاي‌ اطلاعات‌ مربوط‌ مي‌پردازد.
سرمايه‌گذاري‌ : نوعي‌ دارايي‌ است‌ كه‌ واحد سرمايه‌گذار براي‌ افزايش‌ منافع‌ اقتصادي‌ از طريق‌ توزيع‌ منافع‌ (به‌ شكل‌ سود سهام‌، سود تضمين‌ شده‌ و اجاره‌)، افزايش‌ ارزش‌ يا ساير مزايا (مانند مزاياي‌ ناشي از مناسبات‌ تجاري‌) نگهداري‌ مي‌كند.
سرمايه‌گذاري‌ بلندمدت : به‌ طبقه‌اي‌ از سرمايه‌گذاريها گفته‌ مي‌شود كه‌ به قصد استفاده‌ مستمر در فعاليتهاي‌ واحد تجاري‌ نگهداري‌ شود.
سرمايه‌گذاري‌ جاري‌ : به‌ طبقه‌اي‌ از سرمايه‌گذاريها گفته‌ مي‌شود كه‌ سرمايه‌گذاري‌ بلندمدت‌ نباشد.
سرمايه‌گذاري‌ سريع‌المعامله‌ در بازار : نوعي‌ سرمايه‌گذاري‌ است‌ كه‌ براي‌ آن‌ بازار فعالي‌ كه‌ آزاد و در دسترس‌ است‌ وجود دارد به‌طوري‌ كه‌ از طريق‌ آن‌ بتوان‌ به‌ ارزش‌ بازار يا شاخصي‌ قابل‌ اتكا كه‌ محاسبه‌ ارزش‌ بازار را امكان‌پذير سازد، دست‌ يافت‌.
سود سهمي‌ (يا سهام‌ جايزه‌) : عبارت‌ است‌ از توزيع‌ سود به‌ شكل‌ سهم‌ بين‌ صاحبان‌ سهام‌ يك‌ واحد تجاري‌ از محل‌ سود تقسيم‌ نشده‌ يا اندوخته‌ها
حق‌ تقدم‌ : به موجب‌ ماده‌ 166 اصلاحيه‌ قانون‌ تجارت‌، حقي‌ است‌ قابل‌ نقل‌ و انتقال‌ كه‌ در زمان‌ خريد سهام‌ جديد توسط‌ صاحبان‌ سهام‌ واحد تجاري‌ به‌ نسبت‌ سهامي‌ كه‌ مالكند به‌ ايشان‌ تعلق‌ مي‌گيرد.
استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 16
تسعير ارز
الزامات‌ اين‌ استاندارد بايد در موارد زير بكار گرفته‌ شود:
الف.  تسعير معاملات‌ ارزي‌، و
ب‌‌  .   تسعير صورتهاي‌ مالي‌ عمليات‌ خارجي‌ كه‌ از طريق‌ تلفيق‌ يا روش‌ ارزش‌ ويژه‌ در       صورتهاي‌ مالي‌ واحد تجاري‌ منعكس‌ مي‌ شود.
تعاريف‌
7 .     اصطلاحات‌ ذيل‌ در اين‌ استاندارد با معاني‌ مشخص‌ زير بكار رفته‌ است‌:
عمليات‌ خارجي : عبارت‌ است‌ از يك‌ واحد تجاري‌ فرعي‌، واحد تجاري‌ وابسته‌، مشاركت‌ خاص‌ يا شعبه‌ واحد تجاري‌ گزارشگر كه‌ فعاليتهاي‌ آن‌ در خارج‌ از ايران‌ استقرار يافته‌ يا اداره‌ مي‌ شود.
واحد مستقل‌ خارجي‌ : به‌ آن‌ دسته‌ از عمليات‌ خارجي‌ اطلاق‌ مي‌ شود كه‌ فعاليتهاي‌ آن‌ بخش‌ لاينفك‌ واحد تجاري‌ گزارشگر را تشكيل‌ نمي‌دهد.
واحد پول‌ گزارشگري‌ : عبارت‌ است‌ از واحد پول‌ مورد استفاده‌ در ارائه‌ صورتهاي‌ مالي.
ارز : عبارت‌ است‌ از هر واحد پولي‌ به‌ غير از واحد پول‌ گزارشگري‌.
تسعير : فرايندي‌ است‌ كه‌ از طريق‌ آن‌، اطلاعات‌ مالي‌ مبتني بر ارز، برحسب‌ واحد پول‌ گزارشگري‌ بيان‌ شود.
نرخ‌ تسعير : عبارت‌ است‌ از نرخ‌ تبديل‌ دو واحد پولي‌ به‌ يكديگر
تفاوت‌ تسعير : عبارت‌ است‌ از تفاوت‌ ناشي از تسعير ميزان‌ معيني‌ از يك‌ ارز به‌ واحد پول‌ گزارشگري‌ با نرخهاي‌تسعير متفاوت‌.
استاندارد حسابداري‌ شماره 17
داراييهاي‌ نامشهود
هدف‌ اين‌ استاندارد، تجويز نحوه‌ حسابداري‌ داراييهاي‌ نامشهود است‌. موضوعات اصلي‌ در حسابداري‌ داراييهاي‌ نامشهود عبارت‌ از معيارها و زمان‌ شناخت‌ دارايي‌، تعيين‌ مبلغ‌ دفتري (شامل‌ هزينه‌ استهلاك‌) و موارد افشاست.
 
دامنه‌ كاربرد
2 .     الزامات‌ اين‌ استاندارد بايد در مورد حسابداري‌ تمام‌ داراييهاي‌ نامشهود بكار گرفته‌ شود مگر اينکه به موجب استانداردي ديگر، نحوه حسابداري متفاوتي، الزامي شده باشد.
3 .     اين استاندارد ازجمله در موارد زير کاربرد ندارد:
الف‌.  سرقفلي‌ ناشي از تركيب‌ تجاري‌
ب  .   حق امتياز معادن و مخارج اکتشاف، توسعه و استخراج معادن، نفت، گاز طبيعي و منابع مشابهي که احيا‌شونده نيست.
ج  ‌.   اجاره‌ها
د   .   داراييهاي نامشهودي که در روال عادي عمليات واحد تجاري به قصد فروش نگهداري مي‌شود
ﻫ   .   مخارج قبل از بهره‌برداري  
و    .   داراییهای نامشهودي که طبق استاندارد حسابداری شماره 31 باعنوان داراییهای غیرجاری نگهداری شده برای فروش و عملیات متوقف شده، به طور مستقل یا در قالب یک مجموعه واحد، به عنوان نگهداری شده برای فروش طبقه‌بندی شده است.
استاندارد حسابداري شماره 18
صورتهاي‌ مالي‌ تلفيقي‌ و
حسابداري‌ سرمايه‌گذاري‌ در واحدهاي‌ تجاري‌ فرعي‌
هدف‌ اين‌ استاندارد، الزام‌ واحدهاي‌ تجاري‌ اصلي‌ به‌ تهيه‌ صورتهاي‌ مالي‌ تلفيقي‌ به منظور ارائه‌ اطلاعات‌ مالي‌ درباره‌ فعاليتهاي‌ اقتصادي‌ گروه‌ واحدهاي‌ تجاري‌ است‌، به‌گونه‌اي‌ كه‌ منابع‌ تحت‌ كنترل‌ گروه‌، تعهدات‌ گروه‌ و نتايج‌ كسب‌ شده‌ از طريق‌ بكارگيري‌ منابع‌ گروه‌ را به عنوان‌ يك‌ شخصيت‌ اقتصادي‌ واحد نشان‌ دهد.
دامنه‌ کاربرد
2 .     اين‌ استاندارد بايد در تهيه‌ و ارائه‌ صورتهاي‌ مالي‌ تلفيقي‌ گروه‌ و همچنين‌ حسابداري‌ سرمايه‌گذاري‌ در واحدهاي‌ تجاري‌ فرعي‌ به‌ منظور انعكاس‌ در صورتهاي‌ مالي‌ جداگانه‌ بكار رود.
3 .     اين‌ استاندارد،‌ حسابداري‌ تركيبهای‌ تجاري‌ و آثار آن بر تلفيق‌، شامل‌ سرقفلي‌ ناشي‌ از تركيب‌ (به‌ استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 19 مراجعه‌ شود) را دربر نمي‌گيرد.
استاندارد حسابداری شماره 19
ترکیبهای تجاری
هدف این استاندارد، تعیین الزامات مربوط به گزارشگری مالی ترکیبهای تجاری است. طبق این استاندارد کلیه ترکیبهای تجاری باید با استفاده از روش خرید به ‌حساب گرفته شود. بنابراین واحد تحصیل‌کننده، داراییها و بدهیهای قابل تشخیص واحد تحصیل شده را به ‌ارزش منصفانه آنها در تاریخ تحصیل شناسایی می‌کند. افزون بر این، سرقفلی نیز شناسایی و مستهلک می‌گردد و در‌مورد آن آزمون کاهش ارزش نیز صورت می‌گیرد.
دامنه کاربرد
2 .     این استاندارد باید برای حسابداری ترکیبهای تجاری بجز موارد مطرح شده در بند 
بکار گرفته شود.
3 .     این استاندارد در موارد زیر کاربرد ندارد :
الف . ترکیبهای تجاری که در آن واحدها یا فعالیتهای تجاری جداگانه برای ایجاد یک مشارکت خاص جمع شوند، و
ب  .   ترکیبهای تجاری واحدها یا فعالیتهای تجاری تحت کنترل مشترک.
استاندارد حسابداري شماره 20
سرمايه‌گذاري در واحدهاي تجاري وابسته
اين استاندارد بايد براي حسابداري سرمايه‌گذاري در واحدهاي تجاري وابسته بکار گرفته شود. با این حال، این استاندارد در رابطه با سرمایه‌گذاری در واحد تجاری وابسته توسط صندوقهای سرمایه‌گذاری و واحدهای تجاری مشابه کاربرد ندارد. این قبیل سرمایه‌گذاریها طبق استاندارد حسابداری شماره 15 با عنوان ”حسابداری سرمایه‌گذاریها“ به ارزش بازار اندازه‌گيري مي‌شود.
تعاريف

  1. اصطلاحات‌ ذيل‌ در اين‌ استاندارد با معاني‌ مشخص‌ زير بکار رفته‌ است‌:

روش‌ ارزش‌ ويژه‌: يک‌ روش‌ حسابداري‌ است که‌ براساس‌ آن، سرمايه‌گذاري‌ در تاريخ‌ تحصيل‌ به بهاي‌ تمام ‌شده‌ ثبت‌ مي‌شود و پس از آن‌ بابت‌ تغيير در سهم‌ واحد سرمايه‌گذار از خالص‌ داراييهاي‌ واحد سرمايه‌پذير پس از تاريخ‌ تحصيل‌، تعديل‌ مي‌شود. سهم‌ واحد سرمايه‌گذار از نتايج‌ عملکرد واحد سرمايه‌پذير، حسب مورد در صورتهای سود و زیان و سود و زيان‌ جامع منعکس‌ مي‌شود.
صورتهاي مالي تلفيقي: صورتهای مالی یک گروه است که در آن، گروه به عنوان یک شخصیت اقتصادی واحد محسوب می‌شود.
کنترل:‌ توانايي‌ راهبري‌ سياستهاي‌ مالي‌ و عملياتي‌ يک‌ واحد تجاري‌ به منظور کسب‌ منافع‌ از فعاليتهاي‌ آن‌.
استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 21
حسابداري‌ اجاره‌ها
هدف‌ اين‌ استاندارد، تجويز رويه‌هاي‌ حسابداري‌ و افشاي‌ مناسب‌ براي‌ اجاره‌هاي‌ سرمايه‌اي‌ و عملياتي‌ توسط‌ اجاره‌دهنده‌ و اجاره‌كننده‌ است‌.
دامنه‌ كاربرد
3 .     الزامات‌ اين‌ استاندارد بايد براي‌ حسابداري‌ كليه‌ اجاره‌ها به استثناي‌ موارد زير بكار گرفته‌ شود :
الف.  قراردادهاي‌ اجاره‌ براي‌ اكتشاف‌ يا بهره‌برداري‌ از منابع‌ طبيعي‌ مانند نفت‌، گاز، جنگل‌، فلزات‌ و ساير حقوق‌ مربوط‌ به‌ معادن‌، و
ب‌  .   قراردادهاي‌ اعطاي‌ مجوز درخصوص‌ استفاده‌ از مواردي‌ نظير فيلمهاي‌ سينمايي‌ و ويديويي‌، نمايشنامه‌، حق‌ اختراع‌، حق‌ تأليف‌ و نرم‌افزارهاي‌ رايانه‌اي‌.
استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 22
گزارشگري‌ مالي‌ ميان‌ دوره‌اي
هدف‌ اين‌ استاندارد تعيين‌ حداقل‌ محتواي‌ گزارش‌ مالي‌ ميان‌دوره‌اي‌ و تعيين‌ اصول‌ شناخت‌ و اندازه‌گيري‌ قابل‌ اعمال‌ در تهيه‌ صورتهاي‌ مالي‌ كامل‌ يا فشرده‌ ميان‌دوره‌اي‌ است‌.
دامنه‌ كاربرد
2 .     در اين‌ استاندارد الزامات‌ خاصي‌ در رابطه‌ با اينكه‌ كدام‌ واحدهاي‌ تجاري‌ ملزم‌ به‌ انتشار گزارش‌ مالي‌ ميان‌دوره‌اي‌ هستند و همچنين‌ زمان‌ تهيه‌ و تناوب‌ اين‌ گزارشها تعيين‌ نمي‌شود.
استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 23
حسابداري‌ مشاركتهاي‌ خاص‌
اين‌ استاندارد بايد براي‌ حسابداري‌ مشاركتهاي‌ خاص‌ شامل‌ نحوه‌ ارائه‌ داراييها، بدهيها، درآمدها و هزينه‌هاي‌ مشاركت‌ خاص‌ در صورتهاي‌ مالي‌ هر يك‌ از شركاي‌ خاص‌ و سرمايه‌گذاران‌، صرف‌نظر از نوع‌ مشاركت‌ خاص‌، بكار رود.
تعاريف‌
2 .     اصطلاحات‌ ذيل‌ در اين‌ استاندارد با معاني‌ مشخص‌ زير بكار رفته‌ است‌:

  • مشاركت‌ خاص : عبارت‌ است‌ از توافقي‌ قراردادي‌ كه‌ به موجب‌ آن‌ دو يا چند طرف‌، يك‌ فعاليت‌ اقتصادي‌ تحت‌ كنترل‌ مشترك‌ را به‌ عهده‌ مي‌گيرند.
  • كنترل : عبارت‌ است‌ از توانايي‌ هدايت‌ سياستهاي‌ مالي‌ و عملياتي‌ يك‌ فعاليت‌ اقتصادي‌ به منظور كسب‌ منافع‌ .
  • كنترل‌ مشترك‌ : عبارت‌ است‌ از مشاركت‌ در كنترل‌ يك‌ فعاليت‌ اقتصادي‌ به موجب‌ يك‌ توافق‌ قراردادي‌ .
  • نفوذ قابل‌ ملاحظه : عبارت‌ است‌ از توانايي‌ مشاركت‌ در تصميم‌گيريهاي‌ مربوط‌ به‌ سياستهاي‌ مالي‌ و عملياتي‌ يك‌ فعاليت‌ اقتصادي‌ ولي‌ نه‌ در حد كنترل‌ يا كنترل‌ مشترك‌ آن‌ سياستها .
  • شريك‌ خاص‌ : يكي‌ از طرفهاي‌ مشاركت‌ خاص‌ است‌ كه‌ بر آن‌ كنترل‌ مشترك‌ دارد .

استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 25
گزارشگري‌ بر حسب‌ قسمتهاي‌ مختلف
هدف‌ اين‌ استاندارد، تجويز مباني‌ گزارشگري‌ اطلاعات‌ مالي‌ بر حسب‌ قسمتهاي‌ مختلف‌ يك‌ واحد تجاري‌ است‌.
دامنه‌ كاربرد
3 .     كليه‌ واحدهاي‌ تجاري‌ كه‌ اوراق‌ سهام‌ آنها به‌ عموم‌ عرضه‌ مي‌شود يا در جريان‌ انتشار عمومي‌ است‌ بايد الزامات‌ اين‌ استاندارد را رعايت‌ كند.
5 .     هنگام‌ ارائه‌ مجموعه‌ صورتهاي‌ مالي‌ جداگانه‌ واحد تجاري‌ اصلي‌ همراه‌ صورتهاي‌ مالي‌ تلفيقي‌، اطلاعات‌ مربوط‌ به‌ قسمتها فقط‌ در صورتهاي‌ مالي‌ تلفيقي‌ ارائه‌ مي‌شود.
 
استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 25
گزارشگري‌ بر حسب‌ قسمتهاي‌ مختلف
هدف‌ اين‌ استاندارد، تجويز مباني‌ گزارشگري‌ اطلاعات‌ مالي‌ بر حسب‌ قسمتهاي‌ مختلف‌ يك‌ واحد تجاري‌ است‌.
دامنه‌ كاربرد
3 .     كليه‌ واحدهاي‌ تجاري‌ كه‌ اوراق‌ سهام‌ آنها به‌ عموم‌ عرضه‌ مي‌شود يا در جريان‌ انتشار عمومي‌ است‌ بايد الزامات‌ اين‌ استاندارد را رعايت‌ كند.
5 .     هنگام‌ ارائه‌ مجموعه‌ صورتهاي‌ مالي‌ جداگانه‌ واحد تجاري‌ اصلي‌ همراه‌ صورتهاي‌ مالي‌ تلفيقي‌، اطلاعات‌ مربوط‌ به‌ قسمتها فقط‌ در صورتهاي‌ مالي‌ تلفيقي‌ ارائه‌ مي‌شود.
استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 26
فعاليتهاي‌ كشاورزي‌
كاربرد اين‌ استاندارد در حسابداري‌ موارد زير الزامي ‌است‌، مشروط‌ بر اينكه‌ به‌ فعاليت‌ كشاورزي‌ مربوط‌ باشد :
الف ‌. داراييهاي‌ زيستي‌، و
ب‌  .   توليد كشاورزي‌ در زمان‌ برداشت‌.
2 .     اين‌ استاندارد در موارد زير كاربرد ندارد :
الف ‌. زمين‌ مربوط‌ به‌ فعاليت‌ كشاورزي‌ ، و
ب‌  .   داراييهاي‌ نامشهود مربوط‌ به‌ فعاليت‌ كشاورزي‌
 
3 .     اين‌ استاندارد در مورد توليد كشاورزي‌، يعني‌ محصول‌ برداشت‌ شده‌ از داراييهاي‌ زيستي‌ واحد تجاري‌، تنها در زمان‌ برداشت‌، كاربرد دارد. بعد از زمان‌ برداشت‌، توليد كشاورزي‌ تابع‌ الزامات‌ استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 8 با عنوان‌ حسابداري‌ موجودي‌ مواد و كالا يا ساير استانداردهاي‌ حسابداري‌ مربوط‌ خواهد بود.
استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 27
طرحهاي‌ مزاياي‌ بازنشستگي‌
بكارگيري‌ اين‌ استاندارد در حسابداري‌ طرحهاي‌ مزاياي‌ بازنشستگي‌ الزامي‌ است‌.
4 .      اين‌ استاندارد در مورد طرحهاي‌ ديگري‌ از قبيل‌ بيمه‌ بيكاري‌ و خدمات‌ درماني‌ كه‌ توسط‌ برخي‌ سازمانها و صندوقها در كنار طرحهاي‌ مزاياي‌ بازنشستگي‌ اداره‌ مي‌شود، كاربرد ندارد.
تعاريف‌
5 .      اصطلاحات‌ ذيل‌ در اين‌ استاندارد با معاني‌ مشخص‌ زير بكار رفته‌ است:
طرحهاي‌ مزاياي‌ بازنشستگي‌ : برنامه‌هايي‌ است‌ كه‌ به‌ موجب‌ آن‌ براي‌ اعضا پس‌ از خاتمه‌ خدمت‌، مزايايي‌ در قالب‌ حقوق‌ بازنشستگي‌ يا مستمري‌ فراهم‌ مي‌شود، به‌شرطي‌ كه‌ بتوان‌ اين‌ مزايا را قبل‌ از خاتمه‌ خدمت‌ براساس‌ شرايط‌ مصوب‌ يا رويه‌ مورد عمل‌ تعيين‌ يا براورد كرد.
مزاياي‌ بازنشستگي‌ : عبارت‌ است‌ از حقوق‌ بازنشستگي‌ و ساير مستمريهايي‌ كه‌ به‌موجب‌ مقررات‌ طرح‌ انتظار مي‌رود باتوجه‌ به‌ سنوات‌ خدمت‌ گذشته‌ اعضا به‌ آنان‌ پرداخت‌ شود.
اعضـا : شامل‌ كليه‌ افراد اعم‌ از شاغلين‌، بازنشستگان‌ و مستمري‌بگيراني‌ است‌ كه‌ از مزاياي‌ طرح‌ بازنشستگي‌ بهره‌مند مي‌شوند.
صندوق‌ بازنشستگي : شخصيت‌ حقوقي‌ مستقلي‌ است‌ كه‌ تحت‌ عناويني‌ مانند صندوق‌، سازمان‌، مؤسسه‌ و غيره‌ براساس‌ قانون‌، اساسنامه‌ يا دستورالعمل‌ خاص‌، در حوزه‌ تأمين‌ مزاياي‌ بازنشستگي‌ اعضا، فعاليت‌ مي‌كند.
استاندارد حسابدارى شماره 28
فعاليتهاى بيمه عمومى‏
هدف اين استاندارد تجويز روشهاى حسابدارى براى حق‌بيمه، خسارت و مخارج تحصيل بيمه‌هاى عمومى مستقيم و اتكايى و همچنين افشاى اطلاعات اين نوع فعاليتها در صورتهاى مالى شرکتها و مؤسسات بيمه است.
دامنه كاربرد
2 .     اين استاندارد بايد در مورد فعاليتهاى بيمه عمومى و بيمه عمر زماني بكار گرفته شود و در مورد ساير بيمه‌هاي زندگى كاربرد ندارد.
تعاريف
3 .     اصطلاحات ذيل در اين استاندارد با معانى مشخص زير بكار رفته است:
قرارداد بیمه (بیمه نامه) : عقدی است كه به موجب آن يك طرف (بيمه‌گر) متعهد مي‌شود در ازاى دريافت حق بيمه از طرف ديگر (بيمه‌گذار)، در صورت وقوع حادثه، خسارت وارده به او يا شخص ذينفع را جبران كند يا مبلغ معینی را به وى يا شخص ذينفع بپردازد.
بیمه زندگی : نوعی بیمه مرتبط با حیات یا فوت انسان است که بیمه‌گر نسبت به پرداخت وجوهی معین براساس رویداد مشخصی، اطمینان می‌دهد.
بيمه عمومى : به بیمه‌های غیر از بیمه زندگی اطلاق می‌شود.
حق بيمه : مبلغی است که بیمه‌گر در ازای پذیرش خطر طبق قرارداد بیمه از بیمه‌گذار مطالبه می‌کند.
تاريخ شروع پوشش بیمه ای : عبارت است از تاریخ شروع پذیرش خطر توسط بیمه‌گر طبق قرارداد بیمه.
استاندارد حسابداري شماره 29
فعاليتهاي ساخت املاک
هدف اين استاندارد تجويز روشهاي حسابداري درآمد و مخارج مرتبط با فعاليتهاي ساخت املاک است. موضوع اصلي اين استاندارد، شناخت و تخصيص درآمدها و مخارج فعاليتهاي ساخت املاک در دوره‌هاي مالي انجام اين فعاليتهاست.
دامنه کاربرد
2 .     اين استاندارد بايد براي حسابداري فعاليتهاي ساخت املاک بکار گرفته شود.
3 .     اين استاندارد در مورد واحدهاي تجاري که به فعاليتهاي ساخت املاک مشغول هستند، صرف‌نظر از اينکه اين عمليات جزء فعاليتهاي اصلي آنها باشد يا خير، کاربرد دارد.
4 .     اين استاندارد، براي ساخت املاک که با هدف استفاده توسط واحد تجاري انجام مي‌شود، کاربرد ندارد.
5 .     با توجه به ماهيت و ويژگيهاي فعاليتهاي ساخت املاک، حسابداري عمليات شهرک‌سازي اعم از مسکوني، صنعتي يا تجاري نيز بر اساس الزامات اين استاندارد انجام مي‌شود.
استاندارد حسابداري شماره 30
سود هر سهم
هدف اين استاندارد، تجويز ضوابط تعيين و ارائه سود هر سهم، به منظور بهبود قابلیت مقايسه عملکرد واحدهاي تجاري مختلف در يک دوره گزارشگري و مقايسه عملکرد يک واحد تجاري در دوره‌هاي گزارشگري مختلف است.
دامنه کاربرد
2 .     اين استاندارد بايد توسط واحدهاي تجاري که سهام عادي يا سهام عادي بالقوه آنها به عموم عرضه شده يا در جريان عرضه عمومي است، بکار گرفته شود.
3 .     در مورد واحد تجاري اصلي که صورتهاي مالي تلفيقي و صورتهاي مالي جداگانه را با هم ارائه مي‌کند، الزامات افشاي اين استاندارد تنها بايد برمبناي اطلاعات تلفيقي اعمال شود.
4 .     ساير واحدهاي تجاري، در صورت افشاي سود هر سهم، بايد مبلغ آن را براساس اين استاندارد محاسبه و افشا کنند.
استاندارد حسابداری شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
هدف اين استاندارد، تجويز نحوه حسابداري داراييهاي نگهداري شده براي فروش و نحوه ارائه و افشاي عمليات متوقف شده است. به طور خاص، اين استاندارد موارد زير را الزامي نموده است:
الف.       داراييهايي که معيارهاي طبقه‌بندي به عنوان ” نگهداري شده براي فروش“ را احراز مي‌کنند، به اقل مبلغ دفتري و خالص ارزش فروش اندازه‌گيري و احتساب استهلاک چنين داراييهايي متوقف مي‌شود، و
ب .    داراييهايي که معيارهاي طبقه‌بندي به عنوان ” نگهداري شده براي فروش“ را احراز مي‌کنند در ترازنامه، و نتايج عمليات متوقف شده در صورت سود و زيان، به طور جداگانه ارائه مي‌شوند.
استاندارد حسابداري شماره 32
کاهش ارزش داراييها
هدف‌ این‌ استاندارد تجویز رویه‌هایی‌ است‌ که‌ واحد تجاری‌ با بکارگیری‌ آنها اطمینان‌ می‌یابد داراییها بیش از مبلغ بازیافتنی منعکس نمی‌شود. یک‌ دارایی‌، در صورتی‌ کاهش ارزش دارد که مبلغ بازیافتنی ناشی از فروش یا استفاده از دارایی، از مبلغ دفتری آن کمتر باشد. طبق‌ این‌ استاندارد، واحد تجاری‌ باید زیان‌ کاهش‌ ارزش‌ را شناسایی‌ کند. این‌ استاندارد همچنین الزامات برگشت زیان کاهش ارزش و افشا را تعیین می‌کند.
این‌ استاندارد باید برای حسابداری‌ کاهش‌ ارزش‌ کلیه‌ داراییها، به‌استثنای‌ موارد زیر، بکارگرفته‌ شود:
الف‌.   موجودی‌ مواد و کالا
ب .    داراییهای‌ ایجاد شده از طریق پیمانهای بلندمدت
ج  .    سرمایه‌گذاریهای جاری
د   .    داراییهای زیستی غیر مولد که به ارزش منصفانه پس از کسر مخارج برآوردی زمان فروش اندازه‌گیری می‌شوند
ﻫ   .    داراییهای غیرجاری (یا مجموعه‌های واحدی) که طبق استاندارد حسابداری شماره 31 با عنوان ”داراییهای غیرجاری نگهداری شده برای فروش و عملیات متوقف شده“ به عنوان نگهداری شده برای فروش طبقه‌بندی می‌شود.
نويسنده: م. محمدزاده موسوي

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *