ما در بنیاد آموزش مجازی ایرانیان امکان ثبت نام در دوره آموزش مجازی زبان آذربایجانی و اخذ مدرک معتبر زبان آذربایجانی را به صورت کاملا غیر حضوری فراهم آورده ایم.
دانشپذیران در طول دوره با تمامی اصول و قواعد زبان اذربایجانی و همچنین دستور زبان آشنا می شوند و پس از پایان دوره میتوانند به راحتی با زبان اذربایجانی به مکالمه بپردازند.
دوره آموزش مجازی زبان آذربایجانی برای شما توسط بنیاد آموزش مجازی ایرانیان تهیه شده، تا به آسانی اینترنتی ثبت نام کنید.
«زبان آذربایجان» یعنی کدام زبان و یا زبان ها؟
اولا مشخص کنیم که منظور ما از «آذربایجان» در اینجا استان های اردبیل و آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی و استان زنجان است. و اما تعبیر «زبان آذربایجان» و یا تنها «زبان آذربایجانی» که مثلا در جمهوری آذربایجان جا اقتاده و بمعنی «ترکی آذربایجان» بکار میرود، اصولا تعبیردرستی نیست چونکه فقط یک زبان آذربایجان وجود ندارد. چندین زبان در آذربایجان هست که همه شان هم خودی و بومی این سرزمین هستند. این مثل آن است که بگوئید «زبان عراقی» که آن هم غلط است چونکه در عراق هم مردم به چندین زبان حرف میزنند اگرچه زبان اکثریت، عربی است. در جمهوری آذربایجان هم امروزه به غلط «زبان آذربایجان» میگویند، در حالیکه در آنجا تنها یک زبان نیست. اقلا چهار پنج زبان هست. و اما در آذربایجان خودمان هم همچنین، فقط یک زبان نیست. ترکی آذری هست، کُردی هست، تالشی و تاتی و گیلکی هست، کمی ارمنی و آسوری هم هست، گورانی هم هست، طبیعتا فارسی معاصر و استاندارد ایران هم هست.
زبان مردم آذربایجان قبلاً ترکی نبود؟
البته نبود. در این مورد جای شک و شبهه نیست، اگر چه هنوز بعضیها اصرار دارند که زبان مردم هرگز عوض نشده است. این اصرار از روی تعصبهای سیاسی و قومی است و جدی نیست. قبل از اسلام و بخصوص قبل از سلجوقیان زبان اکثر مردم آذربایجان لهجههای محلی و شفاهی ایرانی شمال غربی بود. اما زبان آذربایجان دو هزار سال قبل از آن هم تغییر یافته، ایرانی شده بود. در دنیا تقریباً زبان هیچ قومی ثابت نمانده.
همانند دگرگشت زبان در عراق و یا مصر به عربی، تغییر زبانهای قدیمی آذربایجان و آناتولی به ترکی که اتفاقاً تحول جدیدتری است، موضوع فوقالعاده جالبی برای مورخین و زبانشناسان است. میتوان در مورد تاریخ و طول مدت تغییر زبان آذربایجان و آناتولی بحث نمود اما اینکه زبان این منطقه ابتدا ترکی نبوده و زمانی به ترکی تبدیل شده است چیزی نیست که مورد شک قاطبه زبانشناسان و مورخین باشد.
اکثر آنها و بخصوص زبانشناسان و مورخین غربی و اکثر دانشمندان ترکیه معتقدند که زبان آناتولی قبل از آمدن قبایل ترکی زبان در قرن یازدهم به آناتولی یعنی بیزانس و یا روم شرقی، عبارت از یونانی، آسوری، ارمنی و زبانهای ایرانی بود. از قرن یازدهم به بعد در اثر «غزوات»، حملات، اسکان و بخصوص حکمرانی قبایل ترکی زبان که کوچشان به آناتولی تا قرن پانزدهم و شانزدهم طول کشید، هم زبان و هم دین اکثریت مردم آناتولی تغییر یافت: دین اکثریت با گذشت زمان اسلام و زبانشان بتدریج ترکی شد اگر چه باقیمانده زبانها و ادیان سابق این سرزمین هنوز هم کم و بیش وجود دارند.
بهمین ترتیب زبان اکثریت مردم آذربایجان نیز که قبلاً آذری، تاتی، تالشی یعنی لهجههای محلی فارسی میانه یعنی پهلوی غربی و یا زبانهای دیگر بود، بعد از آمدن ترکها به این منطقه تبدیل به ترکی شده است. همانند مورد آناتولی، در باره آذربایجان نیز نظر اغلب دانشمندان غربی و خود ترکیه این است که قبل از قرن یازدهم هم بخصوص در شمال ارس عناصر ترکی مانند قبایل خزر از روسیه کنونی به این منطقه نفوذ کردهاند. اما تغییر اصلی زبان اکثر مردم آذربایجان بعد از قرن یازدهم یعنی همزمان با کوچ و حکمرانی سلجوقیان و تقریباً همزمان با تغییر دین و زبان آناتولی و اتفاقاً بدست بخش هائی از همان قبایل ترکمن / ترک بوده است که بالاخره در ایران سلسله صفوی و در ترکیه کنونی سلسله عثمانی را بر سر کار آوردهاند.
زبان مردم آذربایجان کی و چند بار عوض شده؟
دو بار. بار نخست حدود ۳۵۰۰-۳۰۰۰ سال پیش وقتی مادهای ایرانی زبان از شمال به فلات ایران کنونی آمدند و زبان بومیان پیشا ایرانی ماد و از جمله آذربایجان را مادی و ایرانی کردند. تا آن وقت آذربایجان ایرانی زبان نبود. قبایل بومی آذربایجان زبانهای گوناگونی مانند لولّوبی و گوتی داشتند که همگی از بین رفت. آثاری از آن زبانها نمانده و دقیقاً معلوم هم نیست این زبانها چه واژگانی داشتند و ساختار دستوری شان چگونه بود.
بار دوم زبان آذربایجان بعد از سقوط ساسانیان به دست اعراب و بخصوص حملات، کوچ، اقامت و حکومت قبایل ترکی زبان به ایران و روم شرقی یعنی ترکیه امروز در عرض چند قرن از پهلوی به ترکی تبدیل شد.
آذربایجان هیچوقت و در هیچ دوره تاریخی اش فقط یک زبان نداشته است، نه امروز و نه سه هزار سال پیش. سه هزار و اندی سال پیش یعنی زمانی که آذربایجان هنوز اصلاً ایرانی نبود هم دستکم چهار پنج زبان در این سرزمین بین مردم بومی رایج بود، از گوتی و لولّوبی تا هورّی و کادوسی و کاسپی و اورارتوئی، حتماً هم یک مقدار آشوری؛ و نوشتار بومی هم نبود. اگر هم بود، به آرامی بود. بعد که حدوداً هزار سال پیش از میلاد مادهای ایرانی آمدند زبان آذربایجان و کردستان کنونی و کمی بعد تر گیلان و طبرستان و اصفهان و کرمانشاهان و همدان و لرستان در مجموع با وجود فرقهای لهجهای و منطقهای، «ایرانی» شد، درست ترش یک گونه شمال غربی ایرانی که بعد با ایرانی پارسها و پارتهای شرق و سُغدیان و خوارزمیان آمیخت و تبدیل به زبان «فارسی میانه» و یا پهلوی شد که آن هم بعد از اسلام تبدیل گشت به یک زبان تا حدی استاندارد تر شده و یاصطلاح ادبی فارسی که آن را فارسی دری و یا معاصر میخوانند.
با اینهمه مردم زبانها و لهجههای خودشان را هم داشتند و کم و بیش اینها را با تغییرات مستمر ادامه میدادند، البته فارسی هم در این میان استانداردتر شد و دیگر زبانها و لهجهها را تحت تأثیر خود قرار داد. در همین دوره ۱۲۰۰ و بیشتر ساله، فارسی معاصر و همچنین زبانها و لهجههای محلی هم بتدریج شکل مشخص تر کنونی مانند کردی و گیلکی و تاتی و بلوچی و لری و پشتو و غیره را گرفتند، بعضیها مانند خوارزمی ایرانی کلاً از صفحه روزگار پاک شد، دیگران مانند سُغدی تقریباً از بین رفتند و از آنها تنها آثار ناتوانی مانند یغنابی باقی ماند، زبان ایرانی و فارسی بسیاری از مردم آذربایجان از ایرانی و پهلوی که بعضیها آذری ویا تاتی و فهلوی مینامند، به ترکی عوض شد اگرچه اینجا و آنجا هنوز مردم بعضی روستاها به آن زبان شبیه به تاتی و یا تالشی آذری صحبت میکردند و هنوز میکنند. بنا براین تصویری که از زبانهای رایج بین مردم در آذربایجان پیش چشمانمان هست تصویر رنگارنگی هست؛ که این هم چیز جدیدی نیست. همه جای ایران، همه جای ترکیه و عراق و روسیه و افغانستان و اکثر کشورهای دیگر هم همین طور است.
آذربایجان و ترکیه کِی و چگونه ترکی زبان شدند؟
در این مورد تاریخ روشن است. تا آخر ساسانیان و آمدن اعراب یعنی حدوداً تا ۱۴۰۰ سال پیش آذربایجان (آتورپاتکان ساسانی) مانند دیگر مرزبانیهای آن امپراتوری مجموعاً ایرانی زبان بود. آذربایجان ایران، جمهوری آذربایجان و روم شرقی یعنی بیزانس که همان ترکیه کنونی باشد ترکی زبان نبودند. بعد از سلجوقیان و کوچهای مستمر و چند صد ساله قبایل ترک از آسیای میانه و خراسان به ایران و ترکیه کنونی هم ترکیه ترک زبان شد، هم آذربایجان ایران و هم بخش شرقی قفقاز که امروزه جمهوری آذربایجان است. طبیعتاً بخصوص در حاشیههای همجوار با ملتها و اقوام دیگر زبانهای دیگر مانند آسوری و ارمنی در غرب و عربی در جنوب و ترکی در خوارزم و حتی سُغد بود. اما اینها زبانهای حاکم بر بخش قابل توجهی از مردم ایران نبودند.
وقتی «زبانهای ایرانی» میگوئیم، منظور ما تنها فارسی نیست. فارسی یک گونه جنوب غربی زبانهای ایرانی است که از زمان هخامنشیان به بعد به تدریج و با آمیزش با لهجههای محلی دیگر مانند مادی و بعداً اشکانی (پارتی) تبدیل به زبان استاندارد و مشترک ایران شد و بتدریج موقعیت اجتماعی خود را تحکیم کرد. تعبیر «زبانهای ایرانی» شامل همه گونههای منطقهای و محلی ایرانی میشود، مانند فارسی مشترک ساسانی که ازنظر تاریخی در مرحله «فارسی میانه» بود و به آن «زبان پهلوی» میگفتند، و یا سُغدی و بلخی و یا پامیری و بعدها پشتو در شرق، و یا لهجههای غربی و شمال غربی که بعداً حتی بصورت گیلکی و آذری و تاتی و کردی و لری و بلوچی در آمدند.
ثانیاً ما از ایران در چهارچوب مرزهای کنونی صحبت نمیکنیم، بلکه منظورمان دولت ساسانی است که اگرچه از هخامنشی کوچکتر بود اما از ایران امروز بمراتب بزرگتر بود و سرزمینهای بیشتری را در بر میگرفت که امروزه کشورهای دیگری هستند. این را برخلاف ایرادی که بعضیها ممکن است بگیرند، نه بعنوان «خود بزرگ بینی ایرانی» بلکه بعنوان یک واقعیت تاریخی ۱۵۰۰-۲۵۰۰ سال پیش باید ذکر کرد، چراکه ترکیبات قومی و زبانی و دینی آن دوره بنا به حجم گستردهتر کشور با امروز اساساً فرق میکرد اگرچه جمعیت کل آن دوره احتمالاً بیشتر از هفت یا هشت میلیون نفر نبود.
مثلاً آنچه که امروزه جمهوری آذربایجان است همراه با بخشهای قابل توجهی از ارمنستان و گرجستان امروزی هم یا جزو ساسانی بود و یا جزو بیزانس همسایه. زبان آنها هم در غرب و شمال غرب (یعنی مثلاً در شرق آناتولی، ارمنستان و جمهوری آذربایجان و گرجستان کنونی) یا پهلوی بود، یا ارمنی، یا گرجی و یا دیگر زبانهای کوچکتر قفقازی. زبان یونانی هم بود، چرا که یونانی زبان اصلی دولت بیزانس بود و دین حاکم در آنجا هم مسیحیت بود.
اصولاً اکثر این مناطق حاشیه از نظر سیاسی مخصوصاً در اواخر ساسانیان که دوره فرسودگی امپراتوری بود دست بدست میگشتند، گاه به طرف ایران میگذشتند و گاه به سوی بیزانس. طبیعتاً پادشاهیهای کوچک هم در این مناطق حاشیه بودند که هرکدام لهجهها و یا زبانهای خودشان را هم داشتند.
یعنی تا اسلام زبان ترکی در آذربایجان و ترکیه موجود نبود؟
بود، مثلاً در قفقاز و بخصوص مناطق شمالی قفقاز و فرارود و یا ماوراالنهر در شمال خراسان و آسیای میانه بود. اما زبان ترکی در این دوره رواجی در ایران نداشت. دلیلش هم روشن است. این اساساً تأثیر همسایگی بود و گرنه ترکی زبان هیچ بخش منسجم مردم در دولت ساسانی یا قبل از آن نبود. مثلاً در شمال و شمالغرب خزر «اقوام خزر» بودند که گفته میشود شاخهای از اقوام هون بودند و احتمالاً (اگرچه به قطع نمیتوان گفت و اثری از آنها نمانده) زبانشان نوعی از زبانهای پروتو ترکی یعنی زبان مفروض باستانی و ریشه ترکی بوده که احتمالاً برای ترکی زبانهای امروز قابل فهم نمیبود. این خزرها در قفقاز و مناطق کنونی جمهوری آذربایجان که تحت حاکمیت ساسانیان بود، دست اندازی میکردند و گاه حتی با حمایت بیزانس که رقیب ایران بود، تا رود ارس میآمدند؛ و یا در شرق، طرف شمال شرق ساسانی یعنی در کاشغر و قزاقستان و قرقیزستان کنونی دولتی بود بنام «گوک تورک» که گفته میشود اولین دولت ترک در تاریخ است. این دولت اتفاقاً روابط انسانی و تجاری زیادی با ساسانی داشت و رفت و آمد شان هم زیاد بود. طبیعتاً اینها تأثیر زبانی هم داشتند و احتمالاً عدهای هم در طرف ایران میزیستند. تأثیر پراکنده قبایل کوچنده ترک که در آن قرنها از چین تا شمال خزر و دریای سیاه به سوی غرب در حرکت بودند، طبیعتاً در بیزانس و یا ترکیه کنونی هم محسوس بود. اما اینطور نبود که مثلاً زبان ترکیه کنونی و یا آذربایجان، ترکی باشد.
بنظر پژوهشگر معروف تاریخ ترکان و بیزانس کلود کاهن (۱) هیچ شکی نیست که قبل از این اولین موج کوچ هم، بعضی عناصر ترک به این منطقه نفوذ کرده بودند اما یقیناً مرحله تعیین کننده «ترک شدن» منطقه با همین کوچ دوره سلجوقیان شروع شده است.
قبل از اسلام دلیل و شاهدی بر رواج زبان ترکی بین عامه مردم ایران و یا بیزانس موجود نیست.
ترکی شدن زبان بعضی صفحات خراسان و اکثر آذربایجان از قرن دهم و یازدهم میلادی یعنی بعد از غزنویان و بخصوص سلجوقیان شروع شده است. اول خراسان، بعد آذربایجان و قفقار و بعد، شاید هم بگوئیم تقریباً بصورت همزمان ترکیه کنونی و بعضی صفحات شمالی عراق و سوریه کنونی. این همه با کوچ، استقرار و بخصوص حاکمیت سلجوقیان و متعاقبین آنها عملی شده است.
قبایل ترک زمانی که هنوز در آسیای میانه بودند، اساساً با تبلیغ و تشویق ایرانیان مسلمان شدند. یعنی وقتی ترکها به ایران آمدند، ایران مسلمان بود؛ ولی اعراب نتوانسته بودند بیزانس را فتح و مسلمان بکنند. این کار را سلجوقیان بعد از فتح ایران انجام دادند. اول سلجوقیان و سپس جانشینان عثمانی آنها.
بین تاجگذاری طغرل بیگ یعنی بنیانگذار سلسله سلجوقی در نیشابور خراسان (۱۰۴۰) و اولین جنگ پیروزمند آنها درملازگرت (مالازگیرت) آناتولی شرقی (۱۰۷۱) فقط ۳۱ سال فاصله هست.
و بالاخره تغییر زبان آذربایجان و بیزانس (و همچنین تغییر دین بیزانس از مسیحی به اسلام) یک روند طولانی تاریخی-زبانشناختی بود که دستکم ۷۰۰-۸۰۰ طول کشید. حتی تا این اواخر چه در ترکیه و چه در آذربایجان ایران روستاها و جوامعی بودند که به زبانهای قدیمی و پیشا ترکی این مناطق حرف میزدند، مانند زبانها و لهجههای تاتی و هرزنی در آذربایجان شرقی.
اگر خلاصه کنیم: هم در آذربایجان و هم در آناتولی قبل از اسلام هم شاهد نمونههای پراکنده و جزئی زبان ترکی بودیم که اکثراً مربوط به مناطق حاشیهای کشور میشد؛ ولی هنوز ترکی در این مناطق به زبان عامه تبدیل نشده بود. این کار را قبایل ترک با کوچ، اقامت و بخصوص حکومت خود در ایران و بعداً کشور عثمانی انجام دادند که آن هم صدها سال طول کشید.
[wp-rss-aggregator sources=”102620″]