اَفسانه که در زبان پارسی میانه به آن afsân میگفتند به معنای داستانی خیالی است تهی از هر راستی. اسطوره که جمع شکسته عربی آن به گونه اساطیر بیشتر بکار میرود، منشا هندواروپایی دارد . در زبانهای هندواروپایی نیز مشتقاتی دارد. در سنسکریت Sutra به معنی داستان است که بیشتر در نوشتههای بودایی بکار رفتهاست. در یونانی Historia به معنی جستجو و آگاهی، در فرانسه(فرانسوی) Histoire، در انگلیسی به دو صورت Story به معنی حکایت، داستان و قصهٔ تاریخی، و History به معنی تاریخ، گزارش و روایت بکار میرود.آن دسته از کسانی که چه در گذشته و چه امروزه به پژوهش و واکاوی و شناخت افسانهها اشتغال دارند، تا کنون برای افسانه تعریف مشخص، دقیق و پذیرفتنی برای همگان نیافتهاند، بلکه هریک به میل و اشتیاق و وابستگیهای اجتماعی خویش آن را تعریف کردهاند. گهگاه در تعریف متخصصان از افسانه اشکالاتی دیده میشود، علت آن این است که آنها به افسانه از سر اعتقاد و ایمان مینگرند. افسانه همیشه متضمن روایت یک خلقت است، یعنی میگوید چگونه چیزی پدید آمده و هستی خود را آغاز کردهاست. افسانه فقط از چیزی که براستی روی داده و به تمامی پدیدار گشته، سخن میگوید. شخصیتهای افسانه موجودات فراطبیعی اند و تنها بدلیل کارهایی که در زمان سرآغاز همه چیز انجام دادهاند، شهرت دارند. اساطیر کار خلاق آنان را باز مینمایانند و قداست یا فراطبیعی بودن اعمالشان را عیان میسازند.در مقابل هستند عده دیگری که به افسانه صرفاً از سر انکار مینگرند. این گروه افسانه را یکی از الگوهای تاریخی یا سازوارهای کهنه و از کار افتاده میبینند که پیشرفت بشر آن را از رده خارج کردهاست. در نظر یونگ و فروید افسانه شناسی دانشی است که از فرافکنی نمادین تجربیات روانی نوع بشر به وجود آمدهاست.در دوره آموزشی ادبیات افسانه ای شما با ساختار ، علل بوجود آمدن و کارکردهای افسانه آشنا خواهید شد .