تدوین طرح کسب و کار
طرح تجاری، سند مکتبوبی است که کارآفرین با توصیف تمام عناصر درونی و بیرونی که میتواند در شروع یک فعالیت کارآفرینانه موجود باشد،آن را آماده میکند. این طرح توسط کارآفرین آماده و مهیا میگردد و متشکل از مجموعه برنامههای کاربردی مانند برنامههای بازاریابی، مالی، تولید و همچنین منابع مالی است.
از آنجایی که طرح تجاری توسط افراد مختلف مطالعه خواهد شد، کارآفرین باید آماده پاسخگویی به تمامی سوالات آنها باشد. سرمایه گذاران در مورد مندرجات طرحهای تجاری بسیار دقیق هستند؛ بنابراین کارآفرین باید ارزیابی مسایلی مانند گردش نقدینگی و نیازهای مالی را بدرستی پیش بینی و بیان کند.
بهتر است در ابتدای هر بخش از طرح تجاری به هر یک از این پرسشها (چه کسی، چه چیزی،کجا،چه موقع، چرا، چگونه و چقدر) پاسخ داده و با تشریح هر کدام از آنها مطالب طرح را گسترش دهید. طرح تجاری محدودیت حجم ندارد؛ اما بهتر است بین ۳۰ تا۴۰ صفحه برای آن در نظر بگیرید. طرح را به بخشهای مختلف تقسیم کنید و در مورد کارهای که باید انجام شوند؛ زمانهای شروع و پایان هر یک را تعیین کنید. نوشتن فهرست اسناد به هنگام نوشتن متن در صرفه جویی وقت به شما کمک خواهد کرد.
ترتیب ساختاری طرح
۱- صفحه جلد (عنوان، آرم، نام شرکت، آدرس، شماره تلفنها، ماه و سال تهیه طرح، تهیه کننده)
۲- بیانیه: گزارش ماموریت یا خلاصه اجرایی طرح است.
۳- بخش اصلی: به جزییات مربوط به کسب و کار مربوط میشود.
۴- ذکر دلایل انتخاب ساختار قانونی: اگر ساختار شما مالکیت شخصی یا مشارکتی است؛ باید مجوز فعالیت خود را ضمیمه کنید.
۵- تشریح کسب و کار: در این بخش باید کسب و کار خود را به تفصیل بیان کنید.
۶- محصولات یا خدمات: توضیح کاملی از محصولات خود را از مرحله مواد خام تا اقلام نهایی ارایه کنید.
۷- صورت مالی شخصی: مالک باید صورت داراییها و بدهیهای شخصی خود را ضمیمه کند.
۸- گزارش اعتبارات: به دو صورت صورت تجاری و شخصی تهیه میشود. شما میتوانید آنها را از موسسات اعتباری، بانکها و شرکتهای همکار بگیرید.
اجاره نامه: تمامی قراردادهای اجاره معتبر شرکت و موسسه اجاره دهنده را ضمیمه کنید.
معرفی نامه: به دو صورت کاری و شخصی تهیه میشود. میتوانید آن را از مشتریان و یا فردی ک شما را ارزیابی میکنند؛ تهیه نمایید.
قراردادها: تمامی قراردادها،اسناد قانونی و اسناد متفرقه راضمیه کنید.
طرح تجاری باید از نظر شکل ظاهری و حجم مناسب باشد.
توجه: به روز نگه داشتن طرح تجاری از طریق بازبینی و تشخیص اطلاعات لازم اجرا و اعمال تغییرات و پیش بینی مسایل ضروری است.
۸- محل: اگر محل درطرح تجاری شما مهم است آن را در بخش بازاریابی ذکر کرده و بر آن تاکید کنید.
۱۰- مدیریت: در این بخش توضیح دهید که گردانندگان کسب و کار چه کسانی هستند؛ انتخاب شرکت و علت آن را توضیح دهید.
۱۱- پرسنل: در این قسمت، شرحی در مورد اینکه چه کسانی کار را انجام میدهند و چرا و چگونه انتخاب شده اند؛ آورده شود.
۱۲- روشهای بایگانی: توضیح دهید که از چه سیستم حسابداری استفاده میکنید و چرا آن را انتخاب کردهاید.
۱۳- بیمه: بیمه مورد مهمی در کسب و کار است. در کارهای خدماتی به تعهدات پرسنل، بیمه کردن کالاهای مصرفی در زمان حمل و نقل و یا نگهداری در شرکت توجه دارند.
۱۴- امنیت: دراین بخش، باید مسایل امنیتی مربوط به کار خود را ذکر کنید.
بازاریابی
دومین بخش اصلی به جزییات برنامه بازاریابی میپردازد. در این قسمت باید به بازار هدف مشتریان، چگونگی رقابت با شرکتهایی که محصول مشابه دارند؛ شیوههای توزیع (انتقال فیزیکی محصولات)، تبلیغات قیمت گذاری، طراحی و بسته بندی محصول، زمان بندی ورود به بازار، توجه به روندهای صنعت، اسناد مالی، خلاصهای از نیازهای مالی، نحوه استفاده از وجوه استقراضی، پردازش جریان نقدینگی اسناد، پیش بینی درآمد سه ساله، آنالیز نقطه سربه سر، سابقه مالی کسب و کار آورده شود.
اسناد پشتیبانی
اسناد حمایت کننده، سوابقی هستند که صورتها و تصمیم های اتخاذ شده در سه بخش اصلی طرح را حمایت میکنند.
شرح حال شخصی: اگر تنها سرمایه گذار هستید؛ شرح حال خود را ضمیمه کنید و اگرمشارکتی کار میکنید؛ شرح حال هر یک از شرکا را ضمیمه کنید
تعاریف کارآفرینی
مفهوم کارآفرینی ریشه در تفکر، زیربنای فکری، سطح تجزیه و تحلیل و زاویه دید دانشمندان مختلف از ابعاد مکاتب اقتصادی، جامعه شناسی، روانشناسی، جمعیت شناسی، مدیریت و.. دارد.
واژه کارآفرینی از کلمه فرانسوی Entreprendre به معنای متعهد شدن نشأت گرفته است.
برنارد دوبلیدور(قرن۱۸): کارآفرینی، خریداری نیروی کار و مواد اولیه به بهای نامعین و به فروش رساندن محصولات به بهای طبق قرار داده است.
ریچارد کافتیلون (قرن ۱۸): ویژگی متمایز کارآفرینی همان بازده نامعینی از خرید به قیمت مقطوع و فروش به قیمتهای نامطبوع است.
جوآن و ان تافن (قرن۱۸): عوامل مخاطره و عدم قطعیت در محاسبه سود حاصل از کارآفرینی موثر است.
جان باتیست سی(قرن۱۹): سه عامل مهم تولید در کارآفرینی :
۱ – زمین و عوامل طبیعی دیگر که در آن سهم دارند.
۲ – سرمایه
۳ – صنعت بشری
کارآفرینی عاملی است که تمامی ابزارهای تولید را به هم پیوند میدهد و ارزش را در تولیدات جستجو مینماید.
فرانسیس اچ ورث (قرن ۱۹): عوامل تولید، اجزاء مبادله هستند؛ ولی عامل کارآفرینی مبادله نمی شوند؛ چرا که به کار کارآفرین، نمیتوان پاداش داد. در واقع منحنی عرضه و تقاضا برای آن وجود ندارد.
فرانک نایت(قرن۱۹) : عوامل کارآفرینی، کارآفرین را قادر میسازد تا با عدم قطعیت برخورد کند. این عوامل عبارتند از : پیش بینی و ظرفیت اجرایی، آگاهی از قدرتها و تواناییهای خود، تمایل در اعتماد به آن قدرتها و تواناییها در عمل و آگاهی از قدرت و قوه تشخیص افراد دیگر.
ماکس وبر(قرن۲۰): افرادی که دارای جوهره کارآفرینی هستند،کارآفرین میشوند و افرادی که دارای اینگونه ویژگیهای طبیعی و شخصیتی نباشند، به هیچ وجه کارآفرین نخواهد بود.
ژوزف شومپیتر (قرن۲۰) : کارآفرینی نوآوری یا ایجاد ترکیبهای تازه از مواد است. کارآفرینی در کل شامل انجام فعالیتهایی است که عموماٌ در شرایط جاری انجام نشده و به طور کلی پدیده ای است که تحت شرایط کلی تر رهبری بوجود میآید. کارآفرینی موتور توسعه اقتصادی است.
پنج نوع کارآفرینی وجود دارد:
۱ – تولید یک روش جدید از تولید
۲ – ایجاد یک بازار جدید
۳ – غلبه یک منبع جدید بر منابع قبلی
۴ – ایجاد تشکیلات جدید از صنعت
۵ – تولید کالای جدید
جان بیتس (قرن۲۰): جوهره کارآفرینی ریاست و مدیریت نیست، بلکه تدارک دیدن یک وظیفه خاص هماهنگ کنندگی است.
آرتورکول (قرن۲۰): کارآفرینی فعالیت هدفمند یک فرد شامل یکسری تصمیمات منسجم یا گروهی از افراد، به منظور شروع، حفظ، افزایش و رشد فعالیتهای سوداگر برای تولید یا توزیع کالا یا خدمات است.
رابرت لمب (قرن۲۰): کارآفرینی یک نوع تصمیمگیری اجتماعی است که توسط نوآوران اقتصادی انجام میشود و نقش عمده کارآفرین، اجرای فرآیند گسترده ایجاد جوامع محلی، ملی و بینالمللی و یا دگرگون ساختن نهادهای اجتماعی و اقتصادی است.
پنروز(قرن۲۰) : فعالیت کارآفرینی همراه است با تعیین فرصت ها در نظام اقتصادی؛ چرا که قابلیتهای مدیریتی از قابلیتهای کارآفرینی متفاوت است.
شالن برگر(قرن۲۰): واژههای سازگاری، محافظه کاری و روزمرگی متضاد واژه کارآفرینی هستند
آلبرت شاپیرو(قرن۲۰): رویداد کارآفرینی شامل ابتکار، سازماندهی، مدیریتی اجرایی، استقلال نسبی و مخاطره پذیری است.
کرزنر(قرن۲۰): کارآفرینی یعنی آگاهی از فرصتهای سودآور و کشف نشده، یعنی ایجاد سازگاری و هماهنگی متقابل بیشتر در عملیات بازار.
فلیپ نیچ (قرن۲۰): کارآفرینی، فراتر از شغل و حرفه است؛ بلکه یک شیوه زندگی است.
پتیر دراکر(قرن۲۰): کارآفرینی بکار بردن مفاهیم و فنون مدیریتی، استاندارد سازی محصول، با بکارگیری ابزارها و فرآیندهای طراحی و بنا نهادن کار بر پایه آموزش و تحلیل کار انجام شده است.
کارآفرینی جستجوی دایمی برای تغییراست. یک هنر موروثی نیست. یک اندیشه قابل پرورش و کوشش اصولی است. اساسیترین قسمت فرایندکارآفرینی، نوآوری است.
بورچ(قرن۲۰): کار آفرینی بدنبال استقلال، ثروت، فرصت، ابتکار، قبول مخاطرات، معاملات است و غیر کارآفرین به دنبال وابستگی، امرار معاش، مخالف مخاطره، غیر مبتکر و مخالف معامله است.
دانشگاه میامی آمریکا(قرن۲۰): کارآفرینی، فرایند شناسایی، توسعه و گسترش دیدگاه دیگری از زندگی است که این دیدگاه ممکن است یک فرد خلاق و یا یک فرصت و راه بهتری برای انجام بعضی از کارها باشد.
میشل هیت و دیگران(قرن۲۰):
کارآفرینی در پنج مرحله انجام می شود:
۱ – نوآوری ۲- خطرپذیری ۳- رفتاراثرگذار ۴- راهبرد مبنی بر رقابت ۵- استقلال
دکتر احمد پورداریانی(قرن۲۱): کارآفرینی، فرآیندی است که به ایجاد رضایتمندی و یا تقاضای جدید منجر میگردد. کارآفرینی یک رفتار است نه یک صفت خاص در شخصیت افراد.
تونی بلر(قرن۲۱): کارآفرینان عامل اصلی تغییر هستند.
نظر اقتصاددانان
– اقتصادانان عقیده دارند که چهار عامل تولید، زمین، کار سرمایه و سازمان است و کارآفرینی عنصری است که عامل سازمان را قدرتمند می کند.
– کارآفرینی انجام اموری است که عموماٌ در دوره عادی روال تجاری به انجام نمیرسند.
– کارآفرینی اراده عملی کردن فرصتها و موقعیتهایی است؛ بدون اینکه از همان ابتدا امکانات کار موجود باشد.
– عناصر مهم تعریف کارآفرینی عبارت است از: فرصت، مخاطره، منابع و نوآوری
– کارآفرینی موجب بوجود آمدن محصولات، خدمات، روشها، سیاستها، افکار و راهکارهای نو برای حل مشکلات جامعه میشود.
– کارآفرینی باعث تامین رفاه اجتماعی میشود.
– کارآفرینی عوامل و شرایط لازم را برای تولید کالاها، محصولات و بازاریابی آنها فراهم می سازد.
– کارآفرینی از محورهای اصلی رشد و توسعه است.
جامعه شناسان
آنها کارآفرینی را به عنوان یک پدیده اجتماعی در نظر گرفته و به بزرگی رابطه متقابل بین کارآفرینان و سایر قسمتها و گروههای جامعه پرداخته اند.
– کارآفرینی عبارت است از فرآیند ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموعه منحصر به فردی از منابع به منظور بهره گیری از فرصت.
– کارآفرینی یک فرهنگ و تفکر و هنر است.
– کارآفرینی علاوه بر نوآوری در محصولات جدید، حل نیازهای اجتماعی، ایجاد اشتغال برای دیگران، افزایش سودآوری شرکتها و افراد و همچنین توسعه فناوری را در پی خواهد داشت.
– کارآفرینی موتور توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات است.
– کارآفرینی عامل ایجاد ثروت و توزیع درآمد در جامعه است.
– کارآفرینی یعنی مدیریت فرصت.
– کارآفرینی، ارزش آفرینی و خلق ثروت در هر جنبه از زندگی اجتماعی را در پی دارد. .
– کارآفرینی یعنی متعهد شدن و مسئولیت پذیری در کارهای جدید.
جهت ثبت نام در دوره آموزشی مدیریت کارآفرینی بر روی تصویر فوق کلیک نمایید
دوره غیر حضوری است و محتوای الکترونیکی در قالب CD یا DVD به آدرستان ارسال می گردد
پس از پایان گواهی و مدرک معتبر دوره آموزشیمدیریت کارآفرینی با قابلیت ترجمه رسمی دریافت می نمایید
مشاوره رایگان: ۰۲۱۲۸۴۲۸۴ و ۰۹۱۳۰۰۰۱۶۸۸ و ۰۹۳۳۰۰۲۲۲۸۴ و ۰۹۳۳۰۰۳۳۲۸۴ و ۰۹۳۳۰۰۸۸۲۸۴ و ۰۹۳۳۰۰۹۹۲۸۴
مدیریت کارآفرینی
فصل اول: سیر تاریخی موضوع کارآفرینی
تعریف واژه نامه دانشگاهی وبستر: کارآفرین کسی است که متعهد میشود مخاطرههای یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل کند. در اوایل قرن شانزدهم میلادی، کسانی را که هدایت مأموریتهای نظامی را بر عهده داشتند، کارآفرین میخواندند.
کارآفرینی از دیدگاه اقتصاددانان: برخی از آنها نقش کارآفرینان را از هم تفکیک میکنند.
جان باتیست سی، صنعتگر فرانسویی معتقداست که: کارآفرین عاملی است که تمامی ابزار تولید را ترکیب کرده و مسولیت ارزش تولیدات، بازیافت کل سرمایه ای را که بکار میگیرد، ارزش دستمزدها، بهره و اجارهای که میپردازد و همچنین سود حاصل را برعهده میگیرد.
در اواخر دهه۱۸۷۰، فرانسیس و اکر، وجه تمایز سرمایه دار و کارآفرین را مورد تأکید قرار داد و کارآفرینان را مهندسان پیشرفت صنعتی و عوامل اصلی تولید خواند.
از نظر شومپیتر؛ کارآفرین نیروی محرکه اصلی در توسعه افتصادی است و نقش وی عبارت است از: نوآوری یا ایجاد ترکیبهای تازه مواد. او نوآوری را ملاک کار آفرینی می داند. او مدیر را تنها زمانی کارآفرینی میداند که خلاقیت و یا نوآوری از خود بروز دهد.
ویکلن معتقداست که کارآفرینی به عنوان یک تسریع کننده،جرقه رشد و توسعه اقتصادی را فراهم میآورد . او چهار دسته از عوامل را برای ظهور کارآفرینی مهم میشمارد:
۱- عوامل اقتصادی ۲ – عوامل غیر اقتصادی ۳ – عوامل روانشناختی ۴ – ترکیب عوامل تولید
کارآفرینی از دیدگاه محققین علوم رفتاری
رابرت لمب، معتقد به نقش کارآفرین به عنوان تصمیم گیرنده است.
ژورف مک گوایر: نقش کارآفرینی در جوامع مختلف را که باید در درک تفاوت رفتار، مورد توجه قرار داد عواملی است همچون:
– عقاید اجتماعی
– هنجارها
– پاداش رفتارها
– آرمانهای فردی و ملی
– مکاتب دینی
– تعلیم و تربیت
هاری، فعالیتهای کارآفرینی را به دو دسته اجرایی و رابطهایی تقسیم میکند. از نظر او کارآفرین باید سعی نماید تا حامل پیام دوستی، اعتماد، صداقت به مشتریان و موجب تداوم روابط و همچنین موفقیت باشد.
کارآفرینی از دیدگاه دانشمندان مدیریت
هاربینسون و مایرز، کارآفرین را در داخل سازمان، به عنوان ” اساس مدیریت” تشخیص داده و معتقد بودند که کارآفرین کسی است که نمیتوان او را از سازمانش جدا کرد.
کی یولوف، سه وظیفه اساسی را برای همه کارآفرینان موفق، تغییر کرده است. این وظایف عبارتند از: نوآوری، سرمایه گذاری و مدیریت.
استیونسون، معتقد است که شرکتها قادرند جایگاه کارآفرینی را در فرهنگ خود تقویت یا تضعیف نمایند.
پیتردراکر، معتقد است که کارآفرین کسی است که فعالیت اقتصادی کوچک و جدیدی را با سرمایه خود شروع میکند.
آمیت، معتقد است که کارآفرینان، افرادی هستند که نوآوری میکنند. فرصتهای تجاری را شناسایی و خلق و ترکیبات جدیدی از منابع را ارایه میکنند تا در محیط عدم قطعیت از این نوآوریها سود کسب کنند.
دیدگاههای مختلف نسبت به کارآفرینی
نقش کارکردی : معامله گر، هماهنگ کننده، مالک محصول، نوآور، تصمیم گیرنده و واسطه
ویژگیهای مشترکی که رویکردها به کارآفرینان نسبت میدهند عبارتند از:
مک کله لند: توفیق طلبی
روتر: مرکز کنترل داخلی
رایلز- بروکهاوس: تمایل به پذیریش مخاطره های معتدل
باون، سکستون ، اسکایر: استقلال طلبی
سکستون: پرانرژی، با انگیزه،متعهد
فصل دوم: کارآفرینی در نظریه های اقتصادی
– سوداگران: اعتقاد داشتند که هر جامعه ای که در جمع آوری و اندوختن طلا و نقره موفق تر عمل نماید، جامعه ثروتمندتری تلقی میگردد.
– فیزیوکراتها: آنها منشاء ایجاد ثروت را زمین می دانستند فعالیت کشاورزی را ارجح به شماره می آوردند و عامل اصلی ایجاد ثروت در جامعه را زراعت می دانستند.
کلاسیک: آنها معتقد بودند که سرچشمه حقیقی ثروت هر ملتی، کار سالانه اوست. کار سالانه هر ملت مایه اصلی و اساسی تامین تمام اشیاء مورد نیاز و مفید میباشد.
– تئوکلاسیکها : معتقدند که سرمایه داری از طریق عملیات پیچیده بازار ،عرضه و تقاضا را به وسیله تغییر قیمتها تعدیل میکند.
مکتب نهادیون: معتقد بودند که اقتصاد باید مانند یک سازمان یا مجموعه کامل و واحد، که تمامی اجزای آن با یکدیگر ارتباط دارند، مورد بررسی قرار گیرد.
بررسی نظریه های اقتصادی کارآفرینی نشان می دهد که سه دوره متمایز وجود دارد .
دوره اول: ارایه فرایند کارآفرینی در اقتصاد و اوج گیری آن
دوره دوم: کم رنگ شدن این موضوع
دوره سوم: طرح مجدد آن از سوی بعضی از صاحبنظران
فصل سوم: کارآفرینی در دیدگاه های غیر اقتصادی
مک کله لند، معتقد است: افرادی که دارای جوهره کارآفرینی می باشند، کارآفرین میشوند و افرادی که دارای اینگونه ویژگیهای طبیعی و شخصیتی نباشند؛ به هیچ وجه کارآفرین نخواهند بود.
محققین فهرستهای متعددی از انواع ویژگیهای شخصیتی را ارایه نمودهاند از جمله:
نیاز به توفیق : عبارت است از تمایل به انجام کار در استانداردهای عالی جهت موفقیت در موقعیتهای رقابتی.
تمایل به مخاطره پذیری: پذیرش مخاطرههای معتدل که میتوانند از طریق تلاشهای شخصی مهار شوند.
نیاز به استقلال : کنترل داشتن بر سرنوشت خود
خلاقیت: توانایی خلق ایدههای جدید که ممکن است به محصولات یا خدمات جدید نیز منجر گردد.
تحمل ابهام: پذیرفتن عدم قطیعت به عنوان بخشی از زندگی و توانایی ادامه حیات با دانشی ناقص درباره محیط.
رویکرد رفتاری برخلاف رویکرد روانشناختی که بر ویژگیهای شخصیتی فرد تأکید دارد، بر فعالیتهای کارآفرین تأکید دارد.
عواملی که در کارآفرین شدن افراد موثرند؛ عبارتند از : تجربه کاری- نارضایتی از شغل قبلی- الگوی نقش خانواده و دوستان – شرایط کودکی – تحصیلات – سن – پایگاه اجتماعی و …
مدلهای کارآفرینی
۱ – مدلهای محتوایی: کلیه تلاشها و مطالعات در مورد شناسایی خصوصیات فردی و شخصیتی افراد در این مدل قرار میگیرد.
۲- مدلهای فرآیندی : الف)رویدادی ( مدل رویدادی آلبرت شاپیرو – مدل رویدادی فرای – مدل رویدادی ویلیام با یگریو)
ب) فرآیند چند بعدی ( مدل فرآیندی خبری تیمونز – مدل چند بعدی ویلیام کارتنر – مدل فرآیندی چل و هاورس- مدل فرآیندی استیونسون – مدل یکپارچه کارآفرینی نیاولی و فونکل).
فصل چهارم: بررسی تحقیقات کارآفرینی
تحقیقات در سال ۱۹۸۵
۱- تحقیق ماکس ورتمن: وی علاوه بر ارائه یک چارچوب یکپارچه در خصوص کارآفرینی و شرکتهای کوچک، روشهای تحقیقی در هر دو زمینه و همچنین مطالعات پیمایشی در خصوص کارآفرینی را بررسی نمود. او براساس این نوع شناسی و براساس نوع سازمان، اندازه، شیوه مطالعه، شیوه آماری، مطالب ارایه شده و محتوای تحقیقات، مطالعه انجام شده را تلخیص نمود.
۲ – چرچیل و لونیس : آنها ۲۹۸ مقاله را خلاصه کردند و جداول تحقیقی خود را براساس چهار موضوع، روش تحقیق، عنوان از تحقیق و کانون همگرایی تقسیم بندی کردند.
۳ – کارس رود ا دی والم: وی معتقد بود که عدم ارایه تعریفی فراگیر از کار آفرینی، سبب شده است تا سیر تحقیقات در مسیرهای مختلفی منحرف شود. به همین جهت آنها مطالعه انواع متغیرها، پارادایم یکپارچه برای هدایت تحقیقات کارآفرینانه ارایه نمودند.
در نظر بسیاری از افراد،کارآفرینی، موتور تحقیقات اجتماعی است که باعث ایجاد شغل، استفاده اثر بخش از منابع و تجدید حیات ملی میشود.
برخی به کارآفرینی به عنوان عنصری جدید و جذاب در آزمون و توسعه مفاهیم مینگرند و هدف آنها، شناخت کاربرد اطلاعات و چگونگی توسعه مفاهیم در تأسیس و نوآوری شرکتهایی با رشد سریع است.
فصل پنجم: مدلهای نظری کارآفرینی
مدل پیشنهادی : محققین این مدل را به صورتی ارایه کرده اند که دارای یکسری ورودی فرآیند پردازش و خروجی است.
ورودی: توانایی های فردی- عوامل درون سازمانی – عوامل محیطی
این مدل شامل چند مرحله است:
الف) شکل گیری بصیرت کارآفرین
ب) شناسایی و ارزیابی فرصت
ج) تصمیم به اقدام کارآفرینانه
– مرحله تدوین برنامه فعالیت کاری
الف) تدوین برنامه کاری مستقل (ساختار فعالیت- منابع- استراتژیها)
ب) تدوین برنامه کاری در سازمان( مهندسی مجدد تفکر سازمانی – استراتژیها – بسیج منابع)
ج) مرحله اجرایی تفکر (تأمین منابع – غلبه بر منابع)
خروجی: خروجی این فرآیند، موفقیت است. نوآوری در محصول، فرآیند تولید، توزیع و فروش، استراتژی موسسه تولیدی و …
مدیریت کسب و کار
فصل اول: مبانی کارآفرینی
کارآفرینی، شخصی است که یک فعالیت بازرگانی جدید را در مواجهه با ریسک و عدم اطمینان و با هدف کسب سود و رشد از طریق شناسایی فرصتهای مهم و تأمین منابع لازم برای سرمایه گذاری فراهم می کند.
سیمای کارآفرینان:
۱- میل به پذیرش مسوولیت
۲- میل به ریسک متوسط
۳- اعتماد به توانایی خود برای موفقیت
۴- تمایل به دریافت بازخوردآنی
۵- سطح بالای انرژی
۶- آینده مداری
۷- مهارت در سازماندهی
۸- اولویت موفقیت نسبت به پول
۹- درجه بالای تعهد
۱۰- تحمل ابهام
۱۱- انعطاف پذیری
۱۲- ثبات رأی
مزایایی کارآفرینی
۱– فرصت تعیین سرنوشت
۲ – فرصتی برای تمایز
۳– فرصتی برای کسب حداکثر توانایی بالقوه
۴– فرصت بهره مندی از منافع قابل توجه
۵- فرصت مشارکت در امور جامعه
۶- فرصت انجام چیزی که از آن لذت می بریم
نقاط ضعف بالقوه کارآفرینی
۱- عدم اطمینان نسبت به درآمد
۲- خطر از دست دادن کل سرمایه گذاری
۳- ساعات کار طولانی و سخت
۴- کیفیت پایین زندگی تا اینکه کسب و کار جا بیافتد
۵- سطح بالای استرس
۶- مسولیت کامل
۷- دلسرد شدن
تنوع فرهنگی کارآفرینی: تقریباٌ همه افراد، توانایی بالقوه برای تبدیل شدن به یک کارآفرین را دارند، مانند: کارآفرینان جوان- زنان کارآفرین- کارآفرینان اقلیت– کارآفرینان مهاجر- کارآفرینان پاره وقت کسب و کارهای خانگی– هم آفرینها( زوج های کارآفرین)- اخراجی های شرکت – کسانی که شرکت را رها کرده اند – کارآفرینان اجتماعی.
ده اشتباه مهلک کارآفرین
۱– اشتباهات مدیریتی
۲ – فقدان تجربه
۳- کنترل مالی ضعیف
۴- تلاشهای بازاریابی ضعیف
۵- ناکامی در تهیه یک طرح استراتژیک
۶- رشد کنترل نشده
۷- مکان نامناسب
۸- کنترل موجودی نامناسب
۹- قیمت گذاری غلط
۱۰- ناتوانی در طی دوره گذار کارآفرینی
چگونه میتوان از اشتباهات اجتناب نمود؟
۱– شناخت عمیق کسب و کار خود
۲- تهیه یک طرح کسب و کار منسجم
۳- مدیریت منابع مالی
۴- شناختن صورتهای مالی
۵- یادگیری نحوه مدیریت موثر انسانها
۶- هماهنگ با خود
فصل دوم : درون ذهن کارآفرین
یکی از اصول کارآفرینی، توانایی ایجاد ایدههای جدید و مفیدی است. انسانها دو دسته اند: دسته اول افرادی خلاق ،خوش فکر، دارای روح آزاد وکارآفرین بوده و دسته دوم فاقد این ویژگی ها هستند.
موانع خلاقیت:
۱) جستجو برای یافتن پاسخ صحیح
۲) تمرکز بر منطقی بودن
۳) تبعیت کورکورانه از قواعد
۴) عملگرایی دائمی
۵) نگریستن به بازی به عنوان یک امر پوچ و بیهوده
۶) تخصصی شدن بیش از حد
۷) اجتناب از ابهام
۸) ترس از دیوانه به نظر رسیدن
۹) ترس از اشتباه و شکست
۱۰) اعتقاد به اینکه من خلاق نیستم
فرآیند خلاق: این فرآیند شامل هفت مرحله است
۱ ) آماده سازی ۲) بررسی ۳) تبدیل
۴) پرورش ۵) رفع ابهامات مساله ۶) تصدیق ۷) اجرا
تکنیکهای بهبود فرآیندی خلاق
۱) طوفان فکری
۲) نقشه ذهنی
۳) الگوسازی سریع
با ماکلیت معنوی،علایم تجاری، حق نشر از ایده خود محافظت کنید.
۱ ) حق الاختراع ۲) فرآیند ثبت حق الاختراع ۳) اثبات نو بودن نوآوری
فصل سوم: طراحی یک مدل کسب و کار
سرمایه فکری یک شرکت احتمالا یکی از منابع مزیت رقابتی آن در بازار است. سرمایه فکری شامل سه عنصر است: ۱) سرمایه انسانی ۲) سرمایه ساختاری ۳) سرمایه مشتری
هدف از تهیه طرح استراتژیک، ایجاد یک مزیت رقابتی برای شرکت کوچک و تجمع عواملی است که در کنار یکدیگر میتوانند یک موسسه بازرگانی کوچک را از رقبا متمایز کرده و جایگاه منحصر بفردی در بازار به آن بدهند که بالاتر از رقباست.
مدیریت استراتژیک میتواند اثر بخشی یک شرکت کوچک را افزایش دهد، ولی کارآفرینان باید فرآیندی را در اختیار داشته باشند که برای برآورده کردن نیازها و ویژگیهای خاص موسسه بازرگانی طراحی شده است.
فرآیند مدیریت استراتژیک برای یک موسسه بازرگانی کوچک
– استفاده از یک افق برنامهریزی نسبتاٌ کوتاه( دو ساله یا کمتر)
– داشتن یک رویکرد غیررسمی
– تشویق و مشارکت کارکنان برای ایجاد خلاقیت در طرحها
– عدم هدف گذاری گسترده
– حفظ انعطاف پذیری
– تمرکز بر تفکر حفظ ارتباط اهداف بلند با عملیات روزمره
– در نظر گرفتن برنامهریزی به عنوان یک فرآیند مستمر
فرآیند مدیریت استراتژیک
۱) تعریف یک بینش شفاف و تبدیل آن به یک بیانیه مأموریت با معنی
۲) ارزیابی نقاط قوت و ضعف شرکت
۳) بررسی محیطی برای یافتن فرصتها و تهدیدهای مهمی که شرکت با آن مواجه میشود.
۴) شناسایی عوامل کلیدی موفقیت در کسب و کار
۵) تجزیه و تحلیل رقابت
۶) تعریف اهداف بلند مدت و میان مدت
۷) تدوین گزینه های استراتژیک و انتخاب استراتژیهای مناسب
۸) عملی کردن طرح های استراتژیک
۹) اعمال کنترلهای دقیق
استراتژی، یک نقشه راه از اقداماتی است که یک کارآفرین برای تحقق ماموریت، اهداف بلند مدت و میان مدت شرکت را ترسیم نموده است. به عبارتی اهداف بلند مدت و میان مدت، تعیین کننده مقصد بوده و استراتژی، ابزار تحقق آن را مهیا میکند.
گزینه های استراتژی سه گانه
محورهای عمده استراتژیهای سه گانه عبارتند از: رهبری هزینه، تنوع، تمرکز
فصل چهارم: امکان سنجی تهیه یک طرح کسب و کار موفق
تجزیه تحلیل و امکان سنجی شامل سه عنصر به هم مرتبط است. تجزیه و تحلیل امکان سنجی، امکان سنجی صنعت و بازار ، تجزیه و تحلیل امکان سنجی کالا یا خدمات و تجزیه و تحلیل امکان سنجی مالی.
تجزیه و تحلیل امکان سنجی بازار :
کانون توجه بر دو چیز است؛ ۱- تعین اینکه یک مرکز یک کسب و کار جدید تا چه حد جذاب است.
۲- شناسایی حوزه های تخصصی ممکن، که یک موسسه بازرگانی کوچک میتواند به شکل سودآوری آنها را از آن خود کند.
تعامل نیروهای پنج گانه زیر تعیین کننده جایگاه رقابتی شرکت ها و میزان جذابیت صنعت است:
۱) رقابت بین شرکت های رقیب در صنعت
۲) قدرت چانه زنی عرضه کنندگان در صنعت
۳) قدرت چانه زنی خریداران
۴) تهدید ورود رقبای جدید به صنعت
۵) تهدید کالاها یا خدمات جانشین
زمانی صنعت یا بازاری از جذابیت بیشتری برخوردار خواهد بودکه شرایط زیر برقرار باشد.
۱) وجود عرضه کنندگان زیاد
۲) وجود کالاهای جانشین
۳) وجود انعطاف و تغییر بین محصولات و جایگزینی آنها
۴) کالای مورد نظر بخش کوچکی از بهای تمام شده کالا را در برداشته باشد.
تجزیه و تحلیل امکان سنجی کالا یا خدمت
این بخش به دو سوال پاسخ میدهد: ۱) آیا مشتریان مایل به خرید کالاها یا خدمات هستند.
۲) آیا میتوان کالای مزبور را با در نظر گرفتن یک سود منطقی به مشتریان عرضه کرد؟
تجزیه و تحلیل امکان سنجی مالی
در این مرحله یک تجزیه و تحلیل کلی مالی کفایت میکند. عناصر اصلی در این فرآیند شامل نیازمندی اولیه به سرمایه، درآمدهای تخمین زده شده و بازگشت سرمایه حاصله است.
عناصر یک طرح کسب و کار
۱ ) صفحه عنوان و فهرست ۲ ) خلاصه اجرایی
۳) بینش و بیانیه مأموریت ۴) تاریخچه شرکت
۵) سیمای موسسه بازرگانی و صفت ۶) استراتژی کسب و کار
۷) توصیف کالاها یا خدمات شرکت ۸) استراتژی بازاریابی (مستندسازی خواسته های بازار اندازه بازار و روند آن، مکان، قیمت گذاری، تبلیغات و شناسایی مشتریان)
۹) تجزیه و تحلیل رقبا ۱۰) توصیف تیم مدیریتی
۱۱) طرح عملیات ۱۲) صورتهای مالی اولیه
۱۴) پیشنهاد وام یا سرمایه گذاری
فصل پنجم: اشکال مالکیت بازرگانی
انواع مالکیت بازرگانی بر حسب موارد زیر شکل میگیرد:
۱)درصد تعداد موسسات بازرگانی (مشخص، شرکتهایی با مسولیت محدود، شرکتهای سهامی، شرکتهای تضامنی یا انفرادی)
۲) درصد فروش (تضامنی”۹%” – انفرادی”۵%” – سهامی” ۸۴%” – مسولیت محدود “۲%”
فصل ششم: قرارداد واگذاری امتیاز
انواع قراردادهای واگذار امتیاز:
۱ ) قرارداد واگذاری امتیاز نام تجاری ۲) واگذاری امتیاز توزیع محصول
۳) قرارداد واگذاری خالص
مزایای خرید امتیاز
۱– آموزش و پشیبانی مدیریتی ۲- جذابیت نام تجاری
۳- کیفیت استاندارد کالاها و خدمات ۴- برنامههای تبلیغاتی ملی
۵- کمکهای مالی ۶- محصولات و فعالیتهای بازرگانی اثبات شده
۷- قدرت خرید متمرکز ۸- انتخاب مکان و حفظ قلمرو
۹- شانس موفقیت بالاتر
معایب خرید امتیاز
۱ ) قیمت امتیاز و حق الامتیازهای بعدی
۲- انطباق کامل با عملیات استاندارد
۳- محدودیتهای مربوط به خرید
۴- خط محصول محدود
۵- شرایط قرارداد و تجدید آن
۶- برنامههای آموزشی ناکافی
۷- اشباع بازار
۸- آزادی کمتر
شیوه صحیح خرید امتیاز
۱ – خودتان را ارزیابی کنید.
۲- درباره بازار تحقیق کنید.
۳- گزینههای قرارداد امتیازی را در نظر بگیرید.
۴- یک کپی از ufoc واگذار کننده امتیاز دریافت کنید.
۵- با دارندگان فعلی امتیاز صحبت کنید.
۶- از واگذارکنندگان سوالات دشواری بپرسید.
۷- تصمیم نهایی بگیرید.
روندهای موثر برقراردادهای واگذاری امتیاز:
۱- وجهه در حال تغییر خریداران امتیاز
۲- نمایندگی باشعبات متعدد
۳- فرصتهای بینالمللی
۴- مکانهای کوچک و مدرن
۵- امتیاز نمایندگی فروش تبدیل
۶- قرارداد واگذاری امتیاز ویژه
۷- سیستم مکمل
۸- خدمت رسانی به زوجهای پر مشعله و جمعیت پا به سن گذاشته
فصل هفتم: خرید یک کسب و کار موجود
مزایای خرید یک کسب و کار موجود
۱ – کسب و کار موفق همچنان به موفقیت ادامه می دهد.
۲- کارکنان دارای سابقه هستند.
۳- بهترین مکان را دارد.
۴- تجهیزات به صورت نصب شده وجود دارند.
۵- موجودی انبار وجود دارد و اعتبار تجاری برقرار است.
۶- مالک دید موسسه بلافاصله قادر به انجام کار است.
معایب خرید کسب و کارهای موجود
۱ – مالک قبلی ممکن است تخم بدگمانی را کاشته باشد.
۲- کارکنان قبلی ممکن است مناسب نباشند.
۳- مکان ممکن است مناسب نباشد.
۴- ممکن تجهیزات کهنه و ناکار آمده باشند.
۵- تغییر و نوآوری مشکل است.
۶- موجودی قدیمی و کهنه است.
۷- حسابهای دریافتی ممکن است کمتر از ارزش اسمی آنها ارزش داشته باشند.
مراحل خرید یک شرکت
۱- تجزیه و تحلیل مهارتها و تواناییهای خود
۲- تهیه لیستی از کاندیدها
۳- بررسی شرکتهای مربوطه و ارزیابی بهترینها
۴- بررسی گزینههای مالی
روشهای تعیین ارزش یک شرکت
۱- تکنیکهای ترازنامه
۲- رویکرد درآمدی
۳- روش بازار
۴- درک وضعیت فروشنده
فصل هشتم: تهیه یک طرح بازاریابی قدرتمند
۱- تهیه یک طرح بازاریابی پارتیزانی
۲- تعیین بازار هدف
۳- تعیین نیازها و خواسته های مشتریان از طریق تحقیقات بازار
۴- تهیه یک استراتژی بازاریابی (چگونه میتوان یک مزیت رقابتی ایجاد نمود)
۵- بازاریابی در اینترنت
۶- آینده بازاریابی (محصول- مکان- قیمت- پیشبرد “ترویج”)
فصل نهم: تجارت الکترونیک و کارآفرین
مزایای فروش از طریق اینترنت: فرصت افزایش درآمد، توسعه دسترسی به بازارهای جهانی، توانایی کار۲۴ ساعت در هفته، استفاده از ماهیت تعاملی اینترنت، توان آموزش و اطلاع رسانی، توان کاهش هزینه انجام فعالیتهای بازرگانی، یافتن فرصتهای جدید کسب و کار، توانایی رشد سریعتر و قدرت پیگیری نتایج فروش.
توهمات دوازده گانه تجارت الکترونیک
۱- راه اندازی کسب و کار در اینترنت آسان و ارزان است
۲- با راه اندازی سایت، مشتریان به سوی ما هجوم خواهند آورد.
۳- پولسازی از طریق اینترنت آسان است.
۴- محرمانه ماندن اطلاعات موضوع مهمی در اینترنت نیست.
۵- تکنولوژی، مهم ترین بخش تلاشهای صورت گرفته در زمینه تجارت الکترونیکی است.
۶- نیازی به داشتن استراتژی نیست.
۷- در اینترنت، خدمات مشتریان به اندازه فروشگاههای خرده فروشی سنتی اهمیت ندارد.
۸- نور و زرق و برق باعث بهتر شدن سایت می شود.
۹- ظاهر در درجه اول اهمیت قرار دارد.
۱۰- تجارت الکترونیک سبب ناپدید شدن فروشگاههای سنتی می شود.
۱۱- بیشترین فرصتهای تجارت الکترونیک در بخش خرده فروشی وجود دارد.
۱۲- دیگر برای ورود به اینترنت خیلی دیر شده است.
استراتژیهای برای موفقیت الکترونیکی
۱- تمرکز بر یک حوزه تخصصی بازار
۲- ایجاد یک جامعه
۳- جذب بازدیدکنندگان با چیزهای جهانی
۴- استفاده از نامه های الکترونیکی
۵- اطمینان از اعتبار وب سایت خود
۶- در نظر داشتن ایجاد همکاریهای استرتژیک
۷- استفاده از حداکثر قدرت دسترسی جهانی به اینترنت
۸- تهیه وب سایت هم به صورت آنلاین و هم آفلاین
۹- تهیه یک استراتژی موثر در زمینه بهینه سازی موتور جستجو (SEO)
فصل دهم: استراتژی های قیمت گذاری
نیروهای بالقوه سه گانه: وجهه، رقابت، ارزش
۱- قیمت،انعکاسی از وجهه است
۲- رقابت و قیمت گذاری
۳- تمرکز بر ارزش
استراتژی و تاکتیکهای قیمت گذاری عبارتند از:
۱- معرفی یک محصول جدید
۲- قیمت گذاری برای کالاها و خدمات موجود
فصل یازدهم: تهیه یک طرح مالی فوق
صورتهای مالی اساسی : ترازنامه- صورتحساب سود و زیان- صورتحساب جریان نقدی
تجزیه و تحلیل نسبتها
نسبتهای کلیدی (نسبتهای نقدینگی، نسبتهای اهرمی، نسبتهای عملیاتی، نسبتهای سودمحوری)
– مکان یک منبع مزیت رقابتی :
۱) انتخاب ناحیه
۲) انتخاب استان
۳) انتخاب شهر
۴) انتخاب مکان
– معیارهای تعیین مکان برای موسسات خدماتی
۱) اندازه ناحیه تجاری
۲) انطباق فروشگاه با نیازهای محلی
۳) شاخص اشباع خرده فروشی
۴) درجه رقابت
۵) شبکه حمل و نقل
۶) موانع فیزیکی، نژادی یا عاطفی
۷) موانع سیاسی
۸) ترافیک مشتری
۹) پارکینک کافی
۱۰) شهرت
۱۱) امکان توسعه
۱۲) در معرض دید بودن
مطالعات مربوط به چیدمان و طراحی
اندازه– ساختمان و نمای بیرونی– ورودیها– فراهم آوردن شرایط برای معلولها– علایم و تابلوها– دکوراسیون داخلی– نور و رایحه
استراتژی های جهانی شدن
۱- حضور در اینترنت
۲- واسطه های تجاری
۳- سرمایه گذاری های مشترک
۴- موافقتنامه فعالیت تحت لیسانس خارجی
۵- استفاده از پروانه فعالیت یا قرارداد واگذاری امتیاز بین المللی
۶- بیع متقابل و معاملات تهاتری
۷- صادرات
ایجاد یک تیم کارآفرینی
۱) استخدام کارکنان مناسب
۲) اجتناب از اشتباهات استخدامی
۳) ایجاد یک فرهنگ سازمانی
استراتژیهای خروجی
۱) فروش به افراد خارج از شرکت ۲) فروش به افراد درون سازمانی
فرصت شناسی در کارآفرینی
کارآفرینی نوعی رفتار مدیریتی است که وجه مشخصه آن، توجه به منابع، استفاده از منابع جدید استفاده از روشهای جدیدی برای ترکیب منابع، کاوش و جستجو،کشف وشناسایی و پیگیری فرصتها است. شناسایی فرصت یکی از مولفههای کلیدی فرآیند کارآفرینی است.
بسیاری از تعاریف پرکاربرد کارآفرینی، فرصت را کلید فهم و مولفه اصلی فرآیند کارآفرینی دانستهاند.
به دو گونه می توان فرصت را شناسایی کرد: ۱) تحریک عوامل بیرونی ۲) تحریک عوامل درونی
اهمیت و ضرورت فرصت در کارآفرینی
کارآفرینی، راه حلی برای مشکلات اقتصادی امروز است. امروزه اقتصاد با تغییرات سریع مواجه است و در این حالت کشورهایی موفق خواهند شد که قابلیت تطبیق با این تغییرات را داشته باشند.
تعاریف و مفاهیم کارآفرینی
هر علمی باید مرزهای خود را با سایر علوم مشخص سازد. به باور بسیاری از محققان، آنچه که تحقیقات کارآفرینی را از سایر مطالعات متمایز میسازد، توجه و تاکید بر پژوهش در خصوص فرصتهای کشف شده توسط کارآفرینان است.
۱- کارآفرین : فردی است که فرصت ارایه یک محصول، خدمت، روش و سیاست جدید یا راه تفکری جدید برای یک مشکل قدیمی را می یابد. کارآفرین یعنی ترکیب تفکر با مجری.
۲- فرصت: عبارت است از امکان پذیری تاسیس یک شرکت جدید و یا بهبود موقعیت یک شرکت موجود.
۳- نوآوری: یعنی بکارگیری نظرها و فکرهای حاصل از خلاقیت. نظیر ارایه محصولات،خدمات و راههای جدید برای انجام کارها.
۴- مزیت رقابتی: سازمانها باید برای خلق محصولات، خدمات و فرآیندهای جدید پیوسته دست به نوآوری بزنند. مزیت رقابتی شامل عواملی است که سبب ترخیص سازمان بر رقیب توسط مشتری می شود.
ادبیات تحقیق
فرصت جویی هوشمندانه رکنی از کارآفرینی است . برای تعیین جایگاه کارآفرینی در رفتار مدیریتی دو دیدگاه وجود دارد: ۱) دیدگاه منایع گرا ۲) دیدگاه فعالیت گرا
دیدگاه منابع گرا به سازمان به صورت مجموعه ای از منابع محسوس و غیر محسوس نگاه میکند که بدست آوردن برخی از این منابع هزینه بالایی در بردارد. در این دیدگاه در اختیار داشتن منابعی که قابلیت ایجاد یک ارزش را دارند و به راحتی قابل انتقال نیستند، عامل ایجاد کننده یک مزیت رقابتی می باشد. دیدگاه فعالیت گرا، سازمان را یک زنجیره ارزش میداند. مفهوم زنجیره ارزش برسیستمی دلالت دارد که در آن با تغییر شکل و تبدیل مجموعهای از ورودیها به مجموعهای از خروجیهای مطلوبتر ایجاد میشود.
منابع فرصت
منابع ایجاد فرصت ها را میتوان به هفت گروه تقسیم کرد:
نیازهای فرآیند، تغییرات بازار یا صفت، اتفاقات غیر منتظره، عدم تناسب تغییرات جمعیتی، تغییر در بینش ها و دانش جدید. چهار مورد اول داخل حوزه یک صفت خاص قرار میگیرند و سه مورد آخر جنبه کاملاٌ کلی دارند و به صفت یا زمینه خاصی مربوط نیستند.
ویژگیهای شخصیتی
مخاطره را با عدم قطعیت ارتباط میدهد – عرضه کننده سرمایه مالی است – مبتکر است – تصمیم گیرنده است – رهبر صنعتی است – مدیر است – سازمان دهنده منابع اقتصادی است- مالک شرکت تجاری است – بکار گیرنده عوامل است – پیمانکار است – حاکم است .
ویژگی های دیگری را نیز می توان به شمرد مانند: دانش قلبی- تجربه – شبکه اجتماعی– عوامل فکری و رفتاری.
نظریه ها، قضایا و مدل ها
در مورد اینکه چه افرادی و در چه شرایطی، فرصتهای بازار از تهدیدات تشخیص داده میشود. سه رویکرد نظری وجود دارد. در رویکرد اول، فرصت ماهیتی عینی دارد که باید توسط کارآفرین کشف شود.
در رویکرد دوم؛ فرصت ماهیت توامان عینی- ذهنی دارد.
در رویکرد سوم؛ فرصت ماهیتی ذهنی دارد که بایستی توسط کارآفرین عینیت یابد.
شناسایی فرصت: تصادف ،تشخیص یا جستجو و تحلیل
دیدگاه کشف فرصت: در واقع کارآفرینی یعنی آگاهی از فرصتهای سودآور و کشف نشده
دیدگاه خلق فرصت: این دیدگاه بر خلاقیت و کارآفرینی براساس چارچوبی از اقتصاد اتریشی تاکید دارد.
نظریههای فرصت: دو دیدگاه مطرح است:
۱) معتقد است که فرصتها، رویدادهای طبیعی هستند که در جهان وجود دارند و توسط کارآفرینان کشف میشوند.
۲) معتقد است که فرصت را باید مانند اندیشه در مفاهیمی در نظر گرفت که کارآفرینان به دنبال خلق مخاطرات در جهانی هستند که اصولا بستگی به ذهنیت و عمل آنها جهت توسعه دارد.
عوامل موثر بر شناسایی فرصت ها
تشخیص فرصت میتواند به عنوان یک فرآیند شناختی مد نظر قرار بگیرد که در آن افراد به شناسایی فرصت دست مییابند. فرض اول این است که فرصتها از درون الگوهای پیچیده و شانس و اقبال ظاهر میشوند. فرض دوم گویای این مساله است که شناخت فرصتها بستگی به حالات ساختارهای شناختی افراد دارد.
الف) الگوی گروهونز و همکاران
در این الگو معیارهای متعددی برای ارزیابی فرصت و ایده کارآفرینی در نظر گرفته شدهاند که قابل طبقه بندی در شش دسته به شرح زیر می باشد.
۱- بازار ۲- مزیت رقابتی ۳- درجه کنترل ۴- موانع ورود ۵- تیم مدیریتی ۶- مخاطرات
ب) الگوی بلتنر
او معتقد است که مدل ساختاری پیچیده ذهنی، هر دو جنبه توانایی پاسخ و عمل موفق در افراد و سازمان را افزایش میدهد. گروههای دارای پیچیدگی شناختی بیشتر، علاقه مندی بیشتری به تعریف جامع و خلاقانهای از محیط رقابتی پیرامونشان دارند.
ج) مدل آرد چویلی
او معتقد است که فرآیند شناسایی و توسعه فرصت از توصیف کننده هایی سود می برد که به ادراک کشف یا خلق فرصت کمک میکنند.
د) طبقه بندی چاندلی
این طبقه بندی شامل چهار مدل کشف فرصت است: الگوی جستجوی فعال، الگوی جستجوی غیرفعال، الگوی کشف تصادفی و الگوی خلق فرصت.
ذ) طبقه بندی برگلاند
وی الگوها و نظریههای فرصت را در دو دسته طبقه بندی میکنند:
ا) الگوی کشف فرصت ۲) الگوی خلق فرصت
در الگوی کشف فرصت به میزانی که بتوان آینده را پیش بینی کرد، میتوان برآن کنترل اعمال نمود. در الگوی خلق فرصت، مادام که نسبت به کنترل آینده، اطمینان وجود داشته باشد، نیازی به پیش بینی نخواهد بود.
مدل شناخت فرصت
۱- الگوی جستجوی فعال(فرصتها به صورت عینی در محیط وجود دارند)
۲- الگوی جستجوی غیر فعال (این جستجو برخلاف جستجوی فعال از نظر دامنه جستجو متمرکزتر و محدودتر است )
۳- کشف تصادفی (فرصتها توسط کسانی کشف میشوند که نسبت به تغییرات محیطی هوشیار باشند)
۴- خلق فرصت ( ابتدا کارآفرین فرصت را در ذهن خود ایجاد کرده و سپس مشتریان را متقاعد به استفاده از ایده میکند.
رفتار سازمانی
رفتار سازمانی دانشی میان رشتهای است که از یافتههای روانشناسی، اجتماعی، مردم شناسی، روانشناسی بالینی، مهندسی صنعتی و علم سیاست ،اقتصاد و تاریخ بهره میگیرد.
این دانش، مطالعه رفتار فرد،گروه و سازمان را برعهده دارد.
روانشناسی سازمان و صنعتی
عوامل مربوط به شرایط کاری، خستگی، بیحوصلگی، کارآموزی، عوامل انگیزشی، رضایت شغلی – ارزیابی عملکرد، فنون گزینش کارکنان..
جامعه شناسان: افراد را در رابطه با دیگران مطالعه میکنند. بررسی سیستم احتماعی که در آن افراد نقشهای گوناگونی ایفا میکنند.
مطالعه رفتار گروه در سازمان – سازمانهای رسمی و پیچیده مثل پویایی گروه، فرهنگ سازمانی، ارتباطات، بوروکراسی، قدرت تضاد و رفتار میان گروهی.
روانشناسی اجتماعی
بر تأثیر رفتار افراد بر یکدیگر تمرکز دارد؛ بر چگونگی ایجاد تغییر و کاهش موانع برای پذیرش آن کار میکنند؛ مانند تغییر نگرشها، الگوهای ارتباطی، فراگردهای تصمیم گیری گروهی.
مردم شناسان
برای شناخت انسانها و فعالیتهای آنها، جوامع را بررسی میکنند؛ تا تفاوت در ارزشهای اساسی، نگرشها و رفتار میان افراد کشورهای گوناگون و در سازمان های مختلف را بشناسند.
علم سیاست
رفتار افراد و گروهها را در محیط سیاسی مطالعه میکنند. مانند مدیریت تضاد، توزیع قدرت و سوء استفاده از آن.
نظریه های علوم رفتاری
روانشناسان یادگیری را تغییر در رفتار میدانند؛ ولی در مطالعه یا مشاهده دیگران، تغییر در سطح دانش یا طرز تلقی است.
مرحله اول یادگیری: خروج از انجماد (احساس ضعف و ناراحتی)
روش تشخیص در مطالعه رفتار سازمانی
– به کار گیری دانش و مهارت شناسایی یک وضعیت واقعی را تشخیص مینامند.
– چند بعدی نگاه کردن برای شناخت کاملتر یک وضعیت و افزایش دقت تشخیص، یکی از ویژگیهای مهم روش تشخیص است.
گام اول: تشریح وضعیت رفتار یا نگرش
گام دوم: مشخص شدن علتهای بروز رفتار یا نگرش
گام سوم: تجویز (شناسایی، بازنگری و ارزیابی راه حلهای مطلوب)
گام چهارم: اقدام( اجرای راه حلهای پیشنهادی)
تشریح = تشخیص = تجویز = اقدام
سطوح تجزیه تحلیل در رفتار سازمانی
۱) فردی ۲) گروهی ۳) سازمانی
برای شناخت رفتار در محیطهای سازمانی هر سه سطح لازم است.
۱ – فراگردهای فردی: نگرش، ادراک، انگیزه
۲ – فراگردهای گروهی: ارتباطات، نفوذ، هنجارهای رسمی و غیر رسمی
۳ – فراگردهای سازمانی: فرهنگ سازمانی، ارزشها، ساختار سیاستهای سازمانی
هدف درس رفتار سازمانی، دستیابی به اثر بخشی سازمانی است و مدیران، مسوول کسب اثر بخشی سازمانی به روش کار با دیگران است.
جلسه دوم: معنا و مفهوم کار
کار: فعالیتی است که برای سایر افراد تولید ارزش میکند و رابطه انسان را با دنیای واقعی برقرار میکند.
کار برای افراد، معانی گوناگونی دارد و نقشهای متنوعی را در زندگی ایفا میکند.
– کارکردهای کار از دیدگاه افراد مختلف
۱) ایجاد امنیت اقتصادی برای افراد
۲) تعیین هدفهای عمومی زندگی
۳) دادن وجهه و اعتبار شخصی و هویت به فرد
۴) الزامی کردن فعالیت هدفمند
۵) تحمیل یک ساختار زمانی بر فعالیتهای آدمی
۶) فراهم آوردن حس کارگروهی و همکاری
۷) تسهیل ارتباطات اجتماعی با دیگران در خارج از خانواده
اخلاق کار: بیانگر حد یا قدر و منزلتی است که فرد برای کار دارد. اخلاق کار قوی با بهره وری، ابتکار، رضایت شغلی، درآمد بیشتر و نگرها و باورهای محافظه کارانه بیشتری همراه است.
تعامل رضایت شغلی و رضایت از زندگی
محققان علوم رفتاری، سه فرضیه برای تشریح تعامل پویا میان رضایت شغلی و رضایت از زندگی ارایه کرده اند که عبارتند از: “اثرجبران، مدل بخشی و مدل هم پوشی”
اثرجبران: رضایت شغلی و رضایت زندگی با هم ارتباط معکوس دارند.
مدل بخشی: رضایت شغلی و رضایت از زندگی مستقل از یکدیگر بوده و بر هم اثری ندارند.
مدل هم پوشی: رضایت یا عدم رضایت شغل بر زندگی فرد اثر دارد و برعکس.
جلسه سوم: ادراک
فراگرد ادراکی از سه بخش عمده احساس، توجه و ادراک تشکیل شده است.
فراگرد دسته بندی محرکهای محیطی در الگوهای قابل تشخیص را “سازمان ادراکی” گویند. برخی از اصولی که شخص در ادراکاتش به کار می برد عبارتند از: زمینه، مشابهت، تکمیل، نزدیکی یا مجاورت.
ویژگیهای عمدهای که بر ادراک اجتماعی موثر است عبارتند از:
۱- ویژگیهای ادراک شونده
۲- ویژگیهای وضعیت
۳- ویژگی های ادراک کننده
خطاهای ادراکی عبارتند از: برخوردی کلیشهای، خطای هالهای، دفاع ادراکی، ادراک انتخابی، نظریههای ضمنی شخصیت، فرافکنی، اثر اولین برخوردها
کامیابی فراخود
کاربردهای نظریه ادراک در دو بخش کامیابی فراخود و نظریه اسناد تشریح میشود. کامیابی فراخود چگونگی انتقال آشکار انتظارات ذهنی یک فرد را درباره چگونگی رفتار با دیگران به شیوه های گوناگون به آنها نشان میدهد تا به راستی مطابق انتظار وی رفتار کنند.
لازمه پدیده ” کامیابی فراخود، این است که؛
۱- انتظارات فرد، تاثیر ویژه ای بر رفتارش داشته باشد.
۲- رفتار فرد به نوبه خود بر رفتار شخص دیگری تأثیر داشته باشد.
۳- رفتار دیگری، انتظارات فرد را تحکیم بخشد.
۴- فرد رفتار دیگری را به عنوان شاهد آشکاری بداند که تمامی انتظاراتش درست بوده است.
تعریف یادگیری: یادگیری تغییر نسبتاٌ پایدار در رفتار یا رفتار بالقوه است که از تجربه مستقیم یا غیر مستقیم ناشی میشود.
راههای معرفت پذیری : مشاهده، بینش یا فراست، دانش، استقرا و قیاس
نظریات یادگیری
۱- نظریه رفتارگرایی: نظریه پردازان این مکتب کار خود را با تحقیق بر حیوانات آغاز کردند و بر رابطه میان کنش و واکنش تاکید دارند.
۲- روش شرطی کردن موثر: در شرطی کردن موثر، هنوز کنش موجب واکنش میشود و آنچه پس از واکنش رخ میدهد، نتیجه مطلوب یا نامطلوب تعیین کننده تکرار واکنش مذبور خواهد بود.
۳- یادگیری شناختی: این نظریه پردازان به اهمیت شناخت انتظارات و حالتهای محیطی توجه دارند.
مقایسه انگیزه و هدف
انگیزه یا نیاز، یک حالت درونی است؛ در حالی که هدفها بیرون از افراد قرار دارند. انگیزهها و هدفها روی هم اثر متقابل دارند.
ناکامی،حاصل عدم ارضای نیاز شدید برای مدت طولانی است و حالتهای زیر را بوجود میآورد:
۱) پرخاشگری
۲) دلیل تراشی
۳) برگشت به گذشته
۴) تثبت یا خودگرفتگی
۵) تسلیم، لاقیدی یا بی تفاوتی
طبقه بندی فعالیتها
رفتارها مجموعهای از فعالیتها هستند. فعالیتها را میتوان به دو دسته طبقه بندی کرد:
۱) فعالیتهای در جهت هدف ۲) فعالیتها هدف
تفاوت این دو دسته در تأثیرشان بر شدت نیاز است. در فعالیتهای در جهت هدف، شدت نیاز افزایش مییابد؛ اما در فعالیتهای هدف از شدت نیاز کاسته میشود.
مدیریت قاطع و موثر
یکی از وظایف مدیر، پرورش نیروی کار موفق است. نیروی کاری که زاینده، خلاق و متعهد به اهداف سازمان باشد. برخی از صاحب نظران، یک اقدام پنج مرحلهای را برای پرورش نیروی کار موفق لازم میدانند.
۱) کار زاینده و روشن
۲) هدف گذاری موثر
۳) شناخت تفاوتهای انگیزشی
۴) ارایه پاداش با ارزش
۵) تذکر، تنبیه و پوزش
انواع مراودات میان مردم
۱) مراودات باز(مکمل) ۲) مراودات بسته (متقاطع)
تقسیم بندی ارزشها:
۱) نظری ۴) اجتماعی
۲) اقتصادی ۵) سیاسی
۳) زیباشناسی ۶) دینی
غرایز: برخی از صاحب نظران غرایز انسانی را به سه نوع تقسیم می کنند:
۱- پرورش ۲- نگاهدارنده ۳- تخدیر کننده
انواع گروههای رسمی و غیر رسمی
در حالت کلی: گرداننده، کار، گروه ضربت پروژه ها و شوراها
گروه دوستی – گروه ذی نفع – گروه مرجع
اثربخشی گروه: موفقیت سازمان تا حد زیادی به چگونگی عملکرد گروه بستگی دارد. یک گروه میتواند به عنوان یک سیستم باز عمل کند و برای تبدیل منابع ورودی به خروجی با محیط خود تعامل برقرار نماید.
ترکیب جمعیت شناختی و روان شناختی گروه
۱) سازگاریهای میان فردی
۲) همانندی اعضای گروه
۳) رعایت شأن اعضای گروه
گروه های رسمی دو کارکرد دارند: سازمانی و فردی
نقشهای افراد در گروه در سه نوع عمده از هم تفکیک شده است: نقشهای کارگرا، نقشهای نگاه دارنده و نقشهای خود محورانه