زبان بدن مجموعه روش های غیرکلامی است که ما با آن نظرات و احساسات واقعی خود را نشان می دهیم.روش هایی مانند
طرز نشستن یا ایستادن، حالت چهره یا نوع تکان دادن سر و دست ها همگی از این قبیل هستند. البته لحن حرف زدن و تُن صدا هم بخشی از این زبان است.
زبان بدن یا Body Language یکی از اجزای ارتباطات غیر کلامی است که در برقراری ارتباطات روزمره ما جایگاه بسیار پررنگی دارد. زبان بدن در متن زندگی ما قرار دارد، از ارتباطات روزانه ی ساده تا مذاکرات پیشرفته زبان بدن نتایجی که ما به دست می آوریم را تحت تاثیر قرار می دهد.
ما می توانیم با یادگیری زبان پیام های بهتری را در روابط کاری و اجتماعی خود ارسال و دریافت کنیم، به بیان بهتر وقتی زبان بدن را یاد می گیریم می توانیم کنترل بیشتری روی پیامی که می خواهیم ارسال کنیم داشته باشیم و پیام ها و رفتارهای دیگران را بهتر شناسایی کنیم.
برای مثال می توانیم با یادگیریاین اصول و قواعد در هنگام صحبت با تکنیک های زبان بدن کلام خود را تایید کنیم که این کار در اثر بخشی کلام ما تاثیرگذار است.
یکی از متداول ترین اشتباهات خواندن زبان بدن این است که یک حرکت را جدا از سایر حرکات یا شرایط تعبیر کنید. مثلا خاراندن سر معانی متفاوتی مانند غرق ریختن عدم اطمینان، شوره موی سر، کک، فراموشکاری و دروغگویی دارد و فهمیدن اینکه کدام معنی در مورد کدام فرد صدق می کند بسته به سایر حرکات همزمان فرد دارد.
فقط هنگامی که یک واژه را با واژه دیگر در یک جمله قرار می دهید می توانید معنای آن را به طور کامل درک کنید. مجموعه حرکات و ژست های ما در قالب یک جمله قرار می گیرند و نگرش واقعی شخص را لو می دهند. یک مجموعه زبان بدن درست مثل یک جمله باید حداقل سه واژه داشته باشد تا دقیقا بتوان معنی هر واژه را تعبیر کرد. شخص شهودی کسی است که می تواند جملات زبان بدن را بخواند و آنها را با رفتار فرد مطابقت دهد.
تحقیقات نشان می دهد که تاثیر نشانه های غیر کلامی تقریبا پنج برابر کلام است، به عنوان مثال اگر ببنید سیاستمداری برای شما سخنرانی می کند و به شما می گوید که نظرات: جوانان را با آغوش باز می پذیرد در حالیکه دست به سینه ایستاده و چانه اش پایین است. آیا حرفش را باور می کنید؟
حالا اگر در حالیکه ضربات کوتاه و تندی روی میز میزند سعی کند متقاعدتان کند که فرد دلسوزی ست چطور؟ زمانی زیگموند فروید گفت که یکی از مراجعانش از ازدواجش اظهار رضایت کرد در حالیکه با حلقه ازدواجش بازی می کرد آن را از انگشتش خارج می کرد دوباره به انگشت می کرد. فروید متوجه شد که او دروغ می گوید و در واقع در زندگی اش مشکل دارد.
همه حرکات باید در چارچوبی که رخ می دهند تعبیر شوند. مثلا اگر فردی در یک روز سرد برفی دست به سینه در حالیکه پاهایش را محکم روی هم انداخته و چانه اش هم رو به پایین است به احتمال قوی به این معناست که سردش شده و معنای واکنش دافعی نمی دهد. اما اگر همان شخص با همان حالات سر میز فروش روبروی شما نشسته باشد به درستی می توان حرکت او را به این معنا دانست که نسبت به پیشنهاد شما احساس منفی دارد.
زبان بدن مانند هر زبان دیگری دارای واژه، جمله و نقطه گذاری ست. هر حرکت مثل یک واژه تنهاست و هر واژه معانی متفاوت و متعددی دارد. مثلا در زبان انگلیسی واژه “dressing” ده معنی متفاوت دارد که شامل لباس پوشیدن، چاشنی غذا، مایه داخل شکم مرغ، مرهم زخم، کود و مهتری اسب است.
ما در بنیاد آموزش مجازی ایرانیان امکان ثبت نام در دوره آموزش مجازی PBA فنون مذاکره و زبان بدن و اخذ مدرک معتبر PBA فنون مذاکره و زبان بدن را به صورت کاملا غیر حضوری فراهم آورده ایم.
مذاکره بحثی است استراتژیک با هدف یافتن راهی برای حل مساله ای مشخص به روشی که برای هر دو طرف آن قابل قبول باشد. طی یک مذاکره دو طرف سعی می کنند تا طرف دیگر را ترغیب کنند که با دیدگاه آنها موافقت کند. زمانی که افراد وارد مذاکره می شوند در اصل تلاش می کنند تا از بحث و درگیری جلوگیری کنند و بتوانند بر سر موضوع مورد بحث با یکدیگر سازش نمایند.
در اصل می توان گفت که در مذاکرات نوعی داد و ستد وجود دارد. یعنی یکی از طرفین در صدر مذاکرات قرار می گیرد و طرف مقابل در قبال دریافت امتیازاتی با خواسته های آن موافقت می کند. طرفین مذاکرات می توانند تغییر کنند. برای مثال ممکن است یک مذاکره میان خریدار و فروشنده صورت بگیرد اما مذاکره دیگر میان کارفرما و کارمند شکل بگیرد. گاهی نیز مذاکرات در سطح دولتی و میان دو یا چند کشور اتفاق می افتد.
مذاکرات متشکل از دو یا چند طرف مستقل است که برای رسیدن به یک هدف نهایی از طریق مصالحه یا ارائه قطعنامه ای که مورد قبول همگان است گرد هم جمع می شوند. طی آن یکی از طرفین مواضع خود را مطرح می کند و طرف دیگر ممکن است شرایط عنوان شده را بپذیرد یا آن را رد کند. این روند تا زمان شکل گیری یک توافق میان طرفین و ارائه یک قطعنامه مشترک ادامه خواهد داشت.
شرکت کنندگان باید قبل از مذاکره تا حد امکان درباره مواضع طرف مقابل خود اطلاعات کسب کنند. این اطلاعات شامل نقاط قوت و ضعف طرف مقابل می باشد. همچنین باید برای دفاع از مواضع خود و پاسخ های احتمالی طرف مقابل نیز آمادگی لازم را پیدا کنند.
مدت زمان مذاکرات نیز به موقعیت بستگی دارد. مذاکرات می توانند از چند دقیقه تا چندین روز برای موقعیت های پیچیده زمان ببرند. به عنوان مثال، یک خریدار و فروشنده ممکن است برای معامله کردن یک ماشین بین چند دقیقه تا چند ساعت با یکدیگر مذاکره کنند. اما مذاکره میان دولت های دو یا چند کشور ممکن است ماه ها یا سال ها زمان ببرد تا توافقی حاصل شود.
تکنولوژی در تجارت جهانی امروز به سرعت در حال پیشرفت است. با این وجود برخی چیزها همواره ثابت خواهند بود. هنر مذاکره به اندازه داشتن مهارت در کسب و کار مهم است و هیچ وقت نیاز به آن از بین نمی رود. اما سوال اینجاست که چرا واقعا هنر مذاکره مهم است؟ داشتن مهارت مذاکره قوی می تواند میان یک مصالحه موثر و یک ضرر عظیم تفاوت ایجاد کند. به همین دلیل است داشتن مهارت مذاکره برای موفقیت در تجارت از اهمیت بالایی برخوردار است و می تواند موفقیت شما را سبب شود. اما مهارت های مهم در مذاکره چیست و چرا داشتن این مهارت ها از اهمیت بالایی برخوردار است؟
7 عنصر مهم مذاکره:
اکثر انسان ها، استعداد مذاکره خدادادی ندارند. اما خبر خوب این است که تحقیقات نشان می دهند که افراد می توانند به شکل قابل توجهی این مهارت را با آموزش، آماده شدن و تمرین در خودشان بهبود بخشند. اعضای پروژه مذاکره “هاروراد” چارچوبی را برای کمک به افراد به منظور آماده شدن موثر برای داشتن مذاکرت بهتر تهیه نموده اند. این چارچوب 7 مورد از اصلی ترین مهارت های لازم برای شناخت اهداف، آماده شدن برای پیشامدها و استفاده از فرصت ها در مذاکره را به شکلی موثر معرفی کرده اند. تمامی این موارد در کتاب “راهنمای حل اختلافات” پاتون معرفی شده اند. این هفت عنصر عبارتند از:
محرکهای اساسی مذاکره، سود و منفعتی است که از آن مذاکره عاید افراد میشود. با وجود اینکه در مذاکرات از آنها سخنی بیان نمیشود اما آنها انگیزه ما، برای آنچه که انجام میدهیم و آنچه که میگوییم را میسازد. به همین جهت است که مذاکره کنندگان با تجربه، مواضع همتایان خود را بررسی میکنند تا منافع آنها را بهتر درک کنند.
اگر ما یک معامله عادلانه داشته باشیم، بسیاری از تصمیمات ما در مذاکرات اجرایی خواهدشد. تصور کنید کسی در معاملهای احساس کند که طرف مقابل قصد سواستفاده از وی را دارد، آنگاه رد شدن پیشنهاد طرف مقابل غیرقابل باور نخواهد بود. پس برای موفقیت در مذاکره، باید پیشنهاداتی را طرح کنیم که دیگران آن را منصفانه بدانند.
پس از مذاکره، ارتباط خود را با طرف مقابل خود حفظ کنید و بر این باور نباشید که دیگر او را ملاقات نخواهید کرد. کسبوکار آینده، شهرت و بسیاری از فاکتورهای کاری شما وابسته به روابطی خواهد بود که با دیگران داشتهاید لذا بسیار اهمیت دارد که روابط خود را تقویت کنید.
ما با شرکت در مذاکرات در صدد اجرایی کردن اهداف خود برمیآییم و از هیچ تلاشی برای محقق کردن آنها فروگذار نخواهیم کرد اما باید گزینههای جایگزین را هم مد نظر داشته باشیم تا در صورت محقق نشدن اهدافمان، چه چارهای بیندیشیم و دست به چه اقداماتی بزنیم.
به هر انتخابی که طرفین برای دستیابی به منافع و اهداف خود در مذاکره در نظر میگیرند، گزینه گفته میشود. عموما افراد با سرمایهگذاری روی شباهتها و تفاوتهای خود، سعی در به وجود آوردن یک معامله دو سر برد دارند که این موضوع سبب ارزش بخشیدن به مذاکره میشود و نتیجهای جز بهبود رضایتشان نخواهد داشت.
تعهد در مذاکره صورتهای گوناگون دارد. میتواند به صورت توافق، تقاضا، پیشنهاد و یا حتی قول یک یا چند طرف تعریف شود. تعهد میتواند شامل توافقی برای ملاقات در زمان و مکان خاصی یا یک پیشنهاد رسمی و قراردادی امضا شده باشد.
مذاکره با هر روشی باشد، چه آنلاین چه تلفنی یا رو در رو، شما با فرد یا افراد دیگر در ارتباط خواهید بود. موفقیت در مذاکره به انتخاب ارتباطات شما بستگی دارد. یعنی چه گزینههایی را مطرح کنید و چه نوع پیشنهاداتی را رد یا قبول کنید. برای موفقیت در مذاکره میتوانید با طرح سوالات مربوط و تجزیه و تحلیل، موضوع را عمیقتر بررسی کنید.
[wp-rss-aggregator sources=”88622″]
برای هماهنگی ثبت نام چه اقدامی باید انجام بدم؟
لطفا با کارشناسان مشاوره ما تماس حاصل فرمایید یا از طریق وب سایت ثبت نام کنید.
من گام ۱ که ثبت نام هست رو کلیک میکنم ولی هیچ اتفاقی نمیفته. در صورت امکان راهنمایی بفرمایید. آدرس جیمیل را دادم. شماره تماسم ****