عضویت

آسیب شناسی انتخاب رشته های دانشگاهی با نیازهای بازار کار دانش آموختگان نابلد

پس از گذراندن نزدیک به ۲۰ سال تحصیل و کسب مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد و طی نمودن شب ها و روزهای پراسترس امتحان، اینک پس از دریافت مدارک مذکور باید به دنبال کار و کاسبی مناسبی باشد.
هنگامی که با یک نگاهی عمیق و همه جانبه رشته تحصیلی اش را با نیاز امروز بازار کار مقایسه می کند تازه می فهمد رشته تحصیلی که قریب به ۲۰ سال برای کسب مدرک آن شبانه روز زحمت کشیده و ایام پردلهره ای را برای ادامه تحصیل گذرانده هیچگونه بازار کاری ندارد، بر وقت تلف شده و عمر هدر رفتأ خود افسوس می خورد، چرا که وقتی می بیند نه راه پس دارد و نه راه پیش، دلزده از درس و تحصیل، مدارک تحصیلی را در چمدان قدیمی خانه حبس می کند و تصمیم می گیرد به دنبال شغل نان و آب دار و آبرومندی باشد.
با این حال مشکل چنین افرادی یکی و دو تا نیست، بلکه از یک طرف در طول دوران تحصیل در آموزش و پرورش و سپس آموزش عالی با هیچگونه مهارتی در حوزه های فنی و حرفه ای آشنا نشده، نه در کسب و کار خاصی مهارت دارد و نه با شیوه های کار در رشته های مختلف آشناست.
از طرف دیگر هم داشتن مدرک تحصیلی کارشناسی و کارشناسی ارشد سطح توقع او از شغل و کار و کاسبی را بالا برده، به گونه ای که پرداختن به برخی کسب و کارها را نمی پسندد و در شأن خود نمی داند و همین مسئله خود مزید بر علتی شده تا از بسیاری فرصت های شغلی باز ماند.
در سالیان اخیر با بیکاری گسترده دانش آموختگان در مراکز آموزش عالی روبرو بوده ایم، که متناسب نبودن برخی از رشته های تحصیلی دانشگاهی با نیاز بازار کار و عدم گذراندن دوره های فنی و حرفه ای برای دانشجویان در مقاطع دانشگاهی و ناآشنایی دانشجویان با نیازهای روز بازار کار، همگی دست به دست هم داده تا قشر تحصیل کرده امروزی ما به دنبال مشاغلی باشند که هیچگونه ارتباطی با رشته تحصیلی آنها ندارد.
در این سلسله گزارش ها به واکاوی و آسیب شناسی این مسئله به نقل از دیدگاه های دانشجویان، اساتید دانشگاه و برخی از مسئولان خواهیم پرداخت.
منطبق نبودن رشته های تحصیلی با بازار کار
امروزه منطبق نبودن رشته های تحصیلی با نیاز بازار کار یکی از معضلات لاینحلی است که گریبان بسیاری از فارغ التحصیلان دانشگاهی را گرفته است.
«محمدرضا زمانی» که چند سالی است درس و تحصیل را رها کرده و پس از اخذ مدرک کارشناسی رشته بهداشت محیط به شغل آزاد روی آورده، می گوید: «پس از پایان تحصیلات به مراکز مختلفی برای کار مراجعه کردم و چون رشته تحصیلی ام بهدشت محیط است و بیشتر سر و کار این رشته با کارخانه های صنعتی است، از همین رو آمار فارغ التحصیلان این رشته بسیار بیشتر از تعداد مورد نیاز شرکت ها و کارخانه هاست من هم پس از پایان تحصیلات مدت ۲ سال بیکار بودم سپس به اتفاق یکی از دوستانم که او نیز فارغ التحصیل رشته علوم اجتماعی است مغازأ صوتی و تصویری در میدان امام خمینی(ره) دایر کرده و به این شغل اشتغال داریم.» وی که حدود هشت سال از مدت اخذ مدرک کارشناسی اش می گذرد در پاسخ به این سوال که آیا اگر الان به شما پیشنهاد کار در حوزه رشته تحصیلی ات بدهند می پذیرید، می گوید: «حدود ۸ سال پیش دورأ کارشناسی این رشته را طی کرده ام و امروز بیشتر درس ها و مباحث این رشته را فراموش کرده ام، ضمنا درآمد افرادی که در همین رشته مشغول به کار شده اند بسیار کمتر از درآمدی است که ما با شغل آزاد داریم،با این حال اگر شغل مناسبی در رابطه با رشتأ تحصیلی پیدا شود، فکر نمی کنم کفاف خرج و مخارج زندگی مرا بدهد و قطعا نمی توان با این رشته تحصیلی یک زندگی ایده آل را اداره کرد.»
دانشجویان و اهداف کار
زمانی که پشت کنکوری هستید و بعد از چند سال موفق به ورود به دانشگاه می شوید آیا رشته تحصیلی خود را براساس شغل آینده و نیاز بازار کار و اقتصاد کشور انتخاب می کنید، و آیا به راستی هنگامی که رشته های تحصیلی را با شور و شوق تمام در دفترچه های کنکور علامت می زنید، هیچ فکر کرده اید که پس از طی دوران تحصیل چه جایگاه اجتماعی و اقتصادی را در جامعه خواهید داشت و از همه مهمتر آیا با این رشته تحصیلی که شما در حال گذراندن ترم ها و واحدهای آن هستید می توانید وارد بازار کار شوید و این رشته از نیازهای جامعه امروز ماست؟ همین سؤالات را با برخی از دانشجویان در دانشگاه تهران، دانشگاه آزاد و علمی کاربردی در میان گذاشته ایم.
«سلطانی» از دانشجویان رشته مدیریت فرهنگی دانشگاه علمی کاربردی واحد ۱۴ تهران در پاسخ به سؤالم می گوید: «متاسفانه در ابتدای انتخاب رشته، معمولا دانشجویان هدف خاصی را دنبال نمی کنند بلکه بیشتر به فکر ادامه تحصیل هستند، یعنی به جرات می توان ادعا کرد که اغلب دانشجویان به فکر آینده شغلی خود در همان رشته تحصیلی نیستند، از همین رو پس از دوران تحصیل سرگردان به دنبال شغل مناسب می گردند.»
«حسین یارمحمدی» دانشجو دیگری که در رشته روابط عمومی به تحصیل اشتغال دارد می گوید: «این موضوع را باید از دو منظر مورد آسیب شناسی قرار داد. یکی اینکه سیستم آموزشی ما سؤال محور نیست و ذهن دانش آموز یا دانشجو را خلاق و پرسشگر تربیت نمی کند بلکه آنان را از خلاقیت و ابتکار و نوآوری باز می دارد، دومین بحث قابل ذکر در این باره به خود دانشجویان برمی گردد از اینکه دانشجویان بیشتر گرایش به مدرک گرایی دارند تا کسب مهارت برای ورود به بازار کار، به همین علت بیماری مزمن مدرک گرایی امروز در جامعه ما بسیار رواج پیدا کرده و اغلب به دنبال گرفتن مدرک تحصیلی هستند، ادامه این روند سبب می شود تا دانشجویان نه تنها از ذهنیتی خلاق و هوشمند و پرسشگر برخوردار نگردند بلکه بی هدف و سرگردان و بدون کسب هیچگونه مهارتی در بازار کار رها شوند.»
دانشجوی دیگری در این باره به سرویس گزارش روز کیهان می گوید: «امروز با یک واقعیت غیرقابل تردید روبرو هستیم و آن این است که نظام آموزشی ما در سطوح آموزش و پرورش و آموزش عالی بیمار است و باید مسئولان دولتی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی به فکر انقلابی در این نظام آموزشی باشند.»
وی می گوید: «متاسفانه هر سال می بینیم که شیوه های خاص و کتب تازه ای برای تدریس در مدارس و دانشگاه ها بخش نامه می شود و هر سال هم جنبه های عملی و کاربردی دروس حذف می شود و یا بسیار کمرنگ می گردد و بیشتر دروس جنبه حفظ کردن دارد، که باید گفت با چنین سیستم آموزشی نخواهیم توانست دانشجویان خلاقی را تحویل جامعه بدهیم.»
«زهرا قربانی نیا» دانشجوی ادبیات فارسی در دانشگاه تهران نیز در پاسخ به سؤالم به نقش مدیران در برنامه های آموزشی اشاره می کند و می گوید: «به عقیده من باید در سطح مدیران وزارتخانه ها و نمایندگان مجلس این مسئله مورد تجزیه و تحلیل و نقد و بررسی قرار گیرد و راهکاری را برای ورود مبانی کاربردی در دروس مختلف دانشگاه تعریف شود تا یک دانشجو پس از پایان دوران تحصیل حداقل در بخش فنی و حرفه ای مهارت خاصی را کسب کرده باشد.»
وی می گوید: «امروز در بازار کار ایران بسیاری از رشته ها اشباع شده و تا چند سال آینده هم با کمبود نیرو روبرو نیستیم که در این باره لازم است مسئولان طی بررسی های کارشناسانه چنین رشته هایی را شناسایی و از پذیرش دانشجو در آن رشته ها خودداری نمایند، در مقابل هم در بالا بردن ظرفیت پذیرش دانشجو در رشته هایی که نیاز روز بازار است اهتمام جدی داشته باشند.»
آفت مدرک گرایی
تعریف نشدن مبانی کاربردی و تحقیقاتی و کمرنگ شدن انجام کارهای آزمایشگاهی و عملی سبب شده تا در دوران کنونی که به عصر ارتباطات و دنیای اطلاعات شهرت دارد از قافله پیشرفت و تکنولوژی عقب بمانیم و لازم و ضروری به نظر می رسد تا بحث تحقیق و فعالیت های عملی و آزمایشگاهی در مدارس و دانشگاه ها به عنوان بخشی مهم و حساس به حساب آید.
«پورمرادیان» استاد دانشگاه و صاحب نظر در امور اجتماعی می گوید: «یکی از عمده ترین دلایل تنبلی دانشجوی امروزی و بی تفاوتی آنها با کارهای پژوهشی و تحقیقاتی وجود فضای مجازی و اینترنت است.»
وی در ادامه می گوید: «به عنوان مثال وقتی که به بچه های کلاس می گویم درباره موضوع خاصی به تحقیق بپردازند اما متأسفانه بسیاری از دانشجویان اصلاً به فکر ارایه یک تحقیق خوب و قوی نیستند بلکه بعضاً دیده ام که از یک سایت اینترنتی مطلبی را سرقت کرده و به نام خودشان ارایه کرده اند، یعنی وجود اینترنت سبب شده تا دانشجو یا دانش آموز ما برای پاسخ به هر پرسشی در هر زمان و مکانی به دنبال حقیقت امر نباشد و خود آستین همت را بالا نزند بلکه بسیار سهل و آسان همان موضوع را در اینترنت پیدا کند. این مسئله سبب تضعیف روحیه خلاقیت در دانش آموز و دانشجو می شود.»
این استاد دانشگاه در ادامه می گوید: «از جنبه دیگر اگر بخواهیم به سؤالات مطروحه شما پاسخ دهم باید بگویم که خود دانشجویان نیز به دنبال راه های میان بر و سهل الوصول برای تهیه کار تحقیق هستند و خودشان به دنبال کار تحقیق نیستند بلکه بیشتر هدفشان کسب مدرک و قبولی در واحدهای تحصیلی است، که این مسئله آفت بزرگی در عرصه دانش و پژوهش در ایران محسوب می شود.»

  • هدفمند شدن رشته های تحصیلی

امروز افرادی را می بینیم که به مشاغلی اشتغال دارند که هیچگونه سنخیتی با رشته تحصیلی شان ندارد.
دکتر «علی اکبر کریمی نیا» کارشناس جامعه شناسی و استاد دانشگاه در این باره می گوید: «برای حل معضلی که امروز با آن روبرو هستیم باید به فکر هدفمند نمودن رشته های تحصیلی باشیم، یعنی از همان بدو ورود دانشجو به دانشگاه ها بازار کار همان رشته را هم برایش تعریف و تبیین نماییم، از طرفی هم برخی رشته های دانشگاهی هم مورد نیاز جامعه ما نیست، که به حذف چنین رشته هایی مبادرت کنیم، اما از همه این موارد مهمتر این است که در اولین فرصت به فکر ایجاد پیوند میان فنی و حرفه ای و دانشگاه ها باشیم و این دو نهاد مهم آموزشی را بیشتر به هم نزدیک کنیم.»
این استاد دانشگاه گنجاندن دروس فنی و حرفه ای در دانشگاه ها را امری ضروری و حیاتی می داند و می گوید: «باید مسئولان تدابیری را بیندیشند تا دانشجویان ما در هنگام تحصیل از دوره های فنی و حرفه ای هم بهره مند شوند تا پس از پایان تحصیل حداقل در رشته ای خاص مهارت لازم را کسب کنند.»

  • افزایش بیکاری در میان فارغ التحصیلان دانشگاهی

اگر نگاهی به آمارهای اعلام شده از سوی وزارت کار و اموراجتماعی بیندازید خواهید دید که شاهد افزایش بیکاری در میان فارغ التحصیلان دانشگاهی در سال های اخیر بوده ایم.
«حمید حاجی عبدالوهاب» معاون وزیر کار در همایش مسئولان کارآفرینی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی آماری را اعلام کرده و می گوید: «بیکاری در جمعیت کلی جامعه از ۳.۱۱ درصد به ۵.۰۱درصد کاهش یافته است اما در بین جامعه زنان و فارغ التحصیلان دانشگاهی افزایش یافته است.»
معاون وزیر کار می گوید: «یکی از علل مهم افزایش بیکاری در بین فارغ التحصیلان متناسب نبودن رشته ها و آموزش های دانشگاهی با نیاز بازار کار است.»
این مقام مسئول می گوید: «انتزاعی بودن متون رسمی دانشگاه ها و تطبیق نداشتن آنها با واقعیت های اجتماعی علت دیگر است، البته در حوزه پزشکی این مشکلات کمتر است، الان در حوزه پزشکی با کمبود پزشک مواجه نیستیم و حتی اعزام به خار ج هم داریم در حالی که در اوایل انقلاب پزشکان هندی و بنگلادشی با دانش و مهارت پایین در حالی که مذهب و زبان آنها با ایرانیان متفاوت بود در اقصی نقاط کشور فعالیت می کردند، ادغام آموزش پزشکی با خدمات بهداشتی، درمانی تا حد زیادی مشکل تطابق نداشتن آموزش با نیاز بازار را حل کرده است.»
ایجاد دفاتر کارآفرینی در دانشگاه ها
به گفته معاون وزیر کار و امور اجتماعی ایجاد دفاتر کارآفرینی در دانشگاه ها یکی از اقداماتی بوده که قرار است در دانشگاه ها برای رفع مشکل اشتغال فارغ التحصیلان فعال شود، اما در مراکزی که ایجاد شده برخلاف برنامه فقط دانشجویان فعالند و استادان دانشگاه حضور ندارند.
دفاتر کارآفرینی دانشگاه ها می تواند پل ارتباط دانشگاه با فارغ التحصیلان باشد و مسایل آنان را تا سال ها پیگیری کند و در مواقع لازم از توان آنها برای کارآفرینی استفاده نماید.این روزها بازار تعیین رشته برای آزمون کنکور داغ است، جلسات شور و مشورت در مدارس، دانشگاه ها و جمع خانواده ها نیز برپا شده، به نحوی که در هر خانواده ای که جوانی پشت کنکوری وجود دارد و اینک به دنبال تعیین رشته می گردد، اغلب دوستان و اقوام می خواهند به نوعی او را در انتخاب رشته مناسب یاری کنند و از تجربیات خود و دیگران در اختیارش قرار می دهند، از طرفی داوطلبین نیز با استرس و دقت خاصی به دنبال گزینه مناسب و رشته مورد علاقه خود هستند.
اما در کنار این مسایل سوال اساسی که مطرح است این است که آیا داوطلبین ورود به مراکز آموزش عالی رشته های مورد علاقه منتخب خود را براساس نیاز بازار کار انتخاب می کنند و به راستی آیا داوطلبین ورود به دانشگاه از آینده شغلی رشته ای که انتخاب کرده اند، باخبرند و می دانند کارآمدی این رشته در سطح جامعه چگونه است؟
امروز با این واقعیت روبرو هستیم که بسیاری از رشته های تحصیلی دانشگاه منطبق با نیاز بازار کار نیست و چه بسا سالهاست که آن رشته در جامعه اشباع شده و فارغ التحصیلان آن رشته ها نیز یا در بیکاری بسر می برند و یا اینکه در مشاغلی خارج از رشته تحصیلی شان مشغول به کار شده اند.
در این میان لازم است تا مسئولان مربوطه و دستگاه های دولتی به اطلاع رسانی در این باره بپردازند و از پذیرش دانشجو در رشته هایی که جامعه نیازی به آنها ندارد خودداری نمایند، از طرفی هم داوطلبین ورود به مراکز آموزش عالی باید در انتخاب رشته سوای علایق شخصی، معیار نیازهای بازار کار را هم مدنظر قرار دهند.
شما چه رشته ای را انتخاب می کنید؟
معمولا در انتخاب رشته باید مشورت های لازم با افراد کاردان صورت گیرد، چرا که با یک انتخاب، آینده تحصیلی خود را رقم می زنید، آینده ای که در سایه رشته متناسب با خواست جامعه و علاقه افراد به تحصیل مشخص می شود.
این روزها گروهی از داوطلبین هنوز به گزینه مناسب در انتخاب رشته دست پیدا نکرده اند و نمی دانند چه رشته ای را انتخاب کنند، اما سوای موارد مذکور بایدگفت که درباره بسیاری از رشته های تحصیلی اطلاعاتی موثق از آینده شغلی در دست نیست و بعضا داوطلبین نمی دانند با انتخاب فلان رشته چه آینده ای در انتظار آنهاست.
«کریم مهرنیا» که یکی از داوطلبین ورود به مراکز آموزش عالی است، در گفتگو با سرویس گزارش روز کیهان می گوید: «یکی از مشکلاتی که برای انتخاب رشته پیش روی ما قرار دارد کمبود مراکز مشاوره ای است، یعنی الان ما به یک مشاور خوب نیاز داریم تا درباره تمامی جزییات رشته انتخابی توضیح دهد، این در حالی است که مراکز مشاوره ای در آموزشگاه های خصوصی وجود دارد و هزینه آن بسیار گران و سرسام آور است.»
وی می گوید: «بسیاری از خانواده ها به دلیل اینکه توانایی مالی برای گرفتن مشاور در انتخاب رشته را ندارند از طریق اقوام و بستگان به تحقیق درباره رشته انتخابی خود می پردازند که قطعا چنین تحقیقاتی نمی تواند کاملا مستند و واقعی باشد چرا که یک مشاور خود راهکارها را در تمامی زمینه ها بهتر می داند.»
«محسن قدوسی» که می خواهد رشته حقوق و علوم قضایی را انتخاب کند، درباره دلایل این انتخاب می گوید: «در وهله اول بسیار علاقمند به رشته حقوق و سپس علوم قضایی هستم، در ثانی متاسفانه هنوز مشخص نیست که چه تضمینی برای آینده شغلی ما پس از فارغ التحصیلی وجود دارد، یعنی ما که این رشته را با شور و شوق فراوان انتخاب کرده ایم هنوز نمی دانیم که در آینده آیا شغل مناسبی مرتبط با این رشته در جامعه وجود خواهد داشت؟»
«زهره آقایی» یکی از پشت کنکوری ها که در مرحله انتخاب رشته است، می گوید: «متاسفانه باید اذعان داشت که هنوز یک مرکز اطلاع رسانی در کشورمان وجود ندارد تا به داوطلبین و دانشگاه ها اعلام کند که چه رشته هایی تا ۴ سال آینده ظرفیت آنها در جامعه تکمیل خواهد شد و به چه رشته هایی نیازمندیم.»
وی می گوید: «با توجه به اینکه رشته روابط عمومی را انتخاب کرده ام اما نمی دانم در چهار سال آینده و پس از فارغ التحصیلی می توانم وارد بازار کار شوم یا خیر.»
نبود بانک اطلاعات
یکی از مسایلی که داوطلبین ورود به دانشگاه ها را با مشکلی جدی و اساسی روبرو کرده نبود بانک اطلاعات مشاغل در ایران است، به نحوی که یک داوطلب ورود به دانشگاه نمی داند چه رشته ای در حال حاضر و ظرف ۴ سال آینده نیاز جامعه است و در مقابل کدام رشته ها نیز اشباع شده و در صورت انتخاب آن رشته فرد دانشجو پس از دوران فارغ التحصیلی بیکار خواهد شد.
بسیاری از داوطلبین ورود به مراکز آموزش عالی و دانشجویانی که هم اکنون به تحصیل اشتغال دارند درگفتگو با سرویس گزارش روز کیهان از نبود چنین اطلاعاتی گله و شکایت دارند و معتقدند باید رشته های تحصیلی منطبق با نیاز جامعه باشد و به اصطلاح آینده شغلی داشته باشد.
دکتر «حمید ورجانی پور» کارشناس امور اجتماعی و استاد دانشگاه می گوید: «در بحث ورود به دانشگاه با مشکلات عدیده ای روبرو هستیم که سوای رقابت های موجود در امتحان کنکور باید این را هم اضافه کرد که هنوز یک داوطلب دانشگاهی نمی داند کشور ما به چه رشته های تحصیلی نیازمند است و چه رشته هایی نیز هیچگونه فرصت شغلی را ایجاد نخواهد کرد.»
این استاد دانشگاه برخی از رشته های دانشگاهی را در حال انقراض اعلام می کند و می گوید: «برخی از رشته ها در دانشگاه ها به دلیل فراوانی فارغ التحصیلان در حال انقراض هستند و داوطلبان کمتری جذب آن درس می شوند اما نکته حائز اهمیت این است که باید سیستمی را تعریف کنیم تا دانشجویان با آگاهی کامل به انتخاب رشته بپردازند و از آینده شغلی خود با خبر شوند.»
رشته های لوکس
برخی از رشته های تحصیلی متأسفانه در بازار کار کشورمان تعریف نشده اند و اصولاً مشخص نیست این فرد دانشجو فردا در کدام اداره و ارگان مورد پذیرش قرار خواهد گرفت و جامعه ما چه نیازی به این رشته تحصیلی دارد.
«دکتر محمد حسین ملکیان» کارشناس زبان و ادبیات فارسی و استاد دانشگاه می گوید: «برخی از رشته های تحصیلی دانشگاهی در کشورمان رشته های لوکس محسوب می شوند که هنوز برای آنها بازار کاری تعریف نشده، که ادامه چنین روندی قطعاً در بالا بردن نرخ بیکاری در میان فارغ التحصیلان بسیار مؤثر خواهد بود.»
وی می گوید: «باید در آینده برنامه هایی را طراحی و تدوین نماییم تا داوطلبین ورود به مراکز آموزش عالی همراه با انتخاب رشته همزمان آینده شغلی خود را ببینند، یعنی در کنار دفترچه های کنکور و در هنگام انتخاب رشته فرم هایی تهیه و در اختیار داوطلب نهاده شود تا براساس آن فرم، داوطلب آینده شغل و حرفه خود را بسنجد و ببیند که این رشته در ۴ سال آینده و هنگام فارغ التحصیلی در جامعه چه شأن و مرتبه ای دارد.»
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سؤال که چه رشته ای در کشورمان هنوز به مرحله اشباع نرسیده می گوید: «به نظر من رشته های علوم پزشکی و پرستاری هنوز به مرحله اشباع نرسیده، ضمناً دانشگاه علمی و کاربردی هم اعلام کرده که آینده شغلی و حرفه ای دانشجویان فارغ التحصیل را تضمین خواهد کرد.»
مشکلات اشتغال فارغ التحصیلان
یکی از مشکلات اشتغال در بین فارغ التحصیلان این است که تعداد معدودی شغل با شرح وظایف در کشور تعریف شده است و براساس قانون باید حداقل ۳ هزار شغل را با شرح وظایف آن در کشور تعریف کنیم.
به عنوان مثال در حال حاضر شرح وظایف پزشکی و پرستاری تدوین شده است اما برای بسیاری دیگر از مشاغل گروه پزشکی چنین تعریفی وجود ندارد.
بر همین اساس می بینیم که حضور فارغ التحصیلان در مراکز آموزش فنی و حرفه ای بالا رفته است، تا جایی که حسین باباییان مدیر کل فنی و حرفه ای خراسان شمالی می گوید:«حضور فارغ التحصیلان دانشگاهی جهت استفاده از کارگاه های آموزشی مراکز آموزش فنی و حرفه ای نسبت به پارسال ۴۰ درصد افزایش داشته که این امر ناشی از تأثیرگذاری آموزش های مهارتی در بازار کار است.»
این مقام مسئول با نادرست خواندن این برداشت که آموزش های فنی و حرفه ای در دوره های کوتاه مدت به اشتغال زایی ختم می شود، بر استمرار آموزش ها طی دوره های مختلف مهارتی تأکید می کند و می گوید: «براساس آمار به دست آمده ۳۶ درصد از آموزش های فنی و حرفه ای که عمدتاً در سطح مهارت های تکمیلی انجام شده به اشتغال زایی رسیده است.»
اما سوای موارد مذکور متأسفانه باید گفت که امروز مراکز دانشگاهی ما هیچگونه رابطه ا ی با مراکز فنی حرفه ای ندارند و بعضاً فعالیت های عملی و آزمایشگاهی به غیر از رشته هایی مثل پزشکی در سایر رشته ها بسیار کمرنگ است.
بحران هویت در جوانان پشت کنکوری
دکتر پرویز آزاد فلاح، روانشناس و استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس رقابت در کنکور را نابرابر می داند و می گوید: «در شهرهای بزرگ به دلیل وجود امکانات آموزشی ویژه شانس قبولی بیشتر است، البته حتی رقابت میان داوطلبان تهرانی هم نابرابر است، زیرا امکانات مادی آنها یکسان نیست و شایستگی های فردی داوطلبان در قبولی کنکور به درستی سنجیده نمی شود. چون بخشی از عدم شانس جوانان برای ورود به دانشگاه به صلاحیت هایی برمی گردد که در اختیار آنها نیست، که امکانات مادی از جمله آنهاست.»
این عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس با تاکید برای کاهش تب کنکور در جامعه به مهر می گوید: «یک سری دانشجویانی که وارد دانشگاه ها می شوند در رشته هایی که منطبق با شایستگی ها و توانایی هایشان است پذیرفته نشده و دچار بحران هویت می شوند و پس از گذشت مدتی از تحصیل هرگز احساس نشاط و شادابی که هنگام پذیرفته شدن داشته اند را ندارند بنابراین باید تلاش شود تا مسیر و رشته ای که انتخاب می کنند و قبول می شوند مناسب با توانایی هایشان باشد.»
دکتر آزاد فلاح به روند رو به رشد پذیرش دختران در دانشگاه اشاره می کند و آن را نشان دهنده چند واقعیت می داند و می گوید: «حقیقت این است که جامعه روز به روز شرایط مساعدتری را برای ادامه تحصیل دختران ایجاد می کند، اما یک واقعیت نیز این است که امروز پسران به دلیل اینکه مشاهده می کنند
فارغ التحصیلان دانشگاه ها فرصت های مناسب کاریابی ندارند، از همین رو با دغدغه معاش به دنبال راههایی غیر از دانشگاه هستند، از طرفی نیز دختران تحصیل را با اهداف دیگری دنبال می کنند.»
متأسفانه در جامعه امروز ما و در بین اقشار مختلف مردم قبولی در کنکور به یک ارزش برای خانواده ها مبدل شده، این در حالی است که قبولی در کنکور آنهم در رشته ای که آینده شغلی مناسبی ندارد و مورد علاقه و پسند داوطلبان نیست هیچگاه نمی تواند تضمین کننده خوشبختی های آینده باشد و باید این مهم برای خانواده ها تبیین شود.
کارورزی فارغ التحصیلان در شرکت های تعاونی
حمید قاسمی، مدیرکل دفتر تشکیل و توسعه تعاونی های وزارت تعاون از اجرای طرح کارورزی برای فارغ التحصیلان دانشگاه ها در شرکت های تعاونی خبر می دهد و می گوید: «وزارت تعاون اعتبار ویژه این طرح را تأمین کرده است که در قالب این طرح امسال برای ۶ هزار نفر از فارغ التحصیلان دانشگاه ها در رشته های مختلف در قالب طرح کارورزی در شرکت های تعاونی تولید شغل ایجاد می شود و حقوق این افراد براساس مصوبه شورای عالی اقتصاد پرداخت می شود.»
مدیر کل دفتر تشکیل و توسعه تعاونی های وزارت تعاون می گوید: «۵۰ درصد این حقوق برای کارورزان از سوی وزارت تعاون و ۵۰ درصد دیگر هم از سوی کارفرماها تأمین و پرداخت می شود.»
وی هدف از اجرای این طرح را ایجاد اشتغال برای فارغ التحصیلان دانشگاه ها و یادگیری مهارت های فنی برای جوانان جویای کار عنوان می کند.
در سالیان اخیر نظام آموزشی کشورمان در آموزش و پرورش و آموزش عالی به شیوه ای پیش رفته که فارغ التحصیلان از هرگونه مهارت های تخصصی در حوزه های فنی و حرفه ای بی بهره بوده اند.
عدم انطباق رشته های تحصیلی با نیاز روز بازار کار، جدی نبودن مبانی عملی و آزمایشگاهی و تئوری پردازی در تمامی دروس از جمله آفت هایی است که سبب ناآشنایی فارغ التحصیلان دانشگاهی از مهارت های فنی و حرفه ای در جامعه گردیده است.
به بیان دیگر باید گفت فارغ التحصیلی که حدود ۲۰ سال از عمر خود را صرف کسب مدرک کارشناسی یا کارشناسی ارشد کرده، پس از پایان تحصیل از یک طرف با منطبق نبودن رشته تحصیلی اش با نیازهای بازار کار روبروست و از طرف دیگر چون در طول دوران تحصیل فعالیت کاربردی و عملی نداشته با هیچگونه مهارتی آشنا نیست و سرگردان و بلاتکلیف در جامعه رها شده است.
بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران در دانشگاه ها بر این باورند که داوطلبین ورود به مراکز آموزش عالی باید در انتخاب رشته تحصیلی نهایت دقت را داشته باشند، چرا که این انتخاب سرنوشت حال و آینده آنها و بخشی از جامعه ای که قرار است در آن زندگی کنند را رقم می زند.
اما در این میان نقش مسئولان مربوطه بسیار حیاتی است، چون باید با گنجاندن دروس فنی و حرفه ای و تدریس جدی آن در مراکز آموزش عالی، بر انجام فعالیت های کاربردی در دانشگاه ها و مدارس اهتمام خاصی صورت بگیرد تا اگر فارغ التحصیلان با معضل بیکاری روبرو شدند حداقل با حرفه و شغلی خاص آشنا باشند.
سیستم های آموزشی
چرا فارغ التحصیلان دانشگاهی ما پس از پایان دوران تحصیل هیچگونه حرفه ای را نمی شناسند و چرا سیستم آموزشی کشورمان به شیوه ای طراحی شده که دانشجو و دانش آموز را با مبانی تئوری آشنا می کند و در پرداختن به مبانی عملی برنامه جامع و کاملی وجود ندارد؟
دکتر علی عباسپورتهرانی فرد، نماینده مردم تهران و رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در پاسخ به همین سؤالات به سرویس گزارش روز کیهان می گوید: «در وهله اول بنده با این سؤالاتی که مطرح کردید موافق نیستم و این بحث را قبول ندارم که دانش آموخته ما پس از فارغ التحصیلی، بیسواد است.»
رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در ادامه می گوید: «ما در دنیا دو نوع سیستم آموزشی داریم، اولی نظامی است که پایه های علمی بسیار قوی برای دانشجو تعریف می کند، مثل آمریکا که پس از دوره فارغ التحصیلی، دانشجویان را یک دوره ۳ تا ۶ ماه به کارآموزی می فرستند، به عنوان مثال وزارت انرژی در آمریکا یک مهندس که فارغ التحصیل همان رشته است را به کار دعوت می کند و در ابتدا به مدت ۳ الی ۶ ماه آنان را به صورت کارآموز در اختیار مهندسین کارآزموده و ماهر قرار می دهد، پس از طی دوران کوتاه کار آموزی آنها را به کار می گیرد و مسئولیت هایی را به آنان محول می کند. اما نوع دوم سیستم آموزشی که در کشوری مثل آلمان رایج است بدین گونه است که دانشجو طی دوران تحصیلی اش یک مقدار دوره کارآموزی می رود و در دوران تحصیل فرصت های کار عملی به آنها داده می شود که فارغ التحصیلان آنها نیز بعد از اتمام تحصیل نسبت به کار آشنا تر هستند، حال باید اذعان داشت که ما در کشور خودمان هر دو سیستم را داریم، دانشگاهی مثل صنعتی شریف که دانشجویان خوبی را تحویل جامعه داده همانند اولین سیستم آموزشی که عرض کردم پایه های علمی دانشجویان را قوی بار آورده، از طرفی هم دانشگاه جامع علمی کاربردی بر همین اساس که قرار بود نقش دانشگاه های نوع دوم سیستم آموزشی را ایفا کند تشکیل شده که البته نقد عملکرد چنین مراکز آموزشی نیاز به وقت و زمان کافی و مناسب و کارهای کارشناسی دارد و نمی توان بدون تحقیق کارنامه یک دانشگاه را مردود یا قبول اعلام کرد.»
از رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی می پرسم که ایراد کار نظام آموزشی ما کجاست و براستی چرا بسیاری از فارغ التحصیلان بیکارند و یا به مشاغلی روی می آورند که هیچگونه سنخیتی با رشته تحصیلی شان ندارد، دکتر عباسپور تهرانی فرد در پاسخ می گوید: «نقض اصلی و اساسی این مسئله در صنعت ما نهفته است که نمی داند از این فارغ التحصیل چگونه و با چه شیوه ای بهره برداری کند، اگر دقت کرده باشید خواهید دید که اغلب فن آوری های ما به سمت مونتاژ و واردات پیش می رود و واقعا دلارهای نفتی امروزه به معضلی برای ما مبدل شده است که صنعت و اقتصاد ما را به سمت واردات و مونتاژ پیش می برد.»
نماینده تهران در مجلس می گوید: «در بازدیدی که از جهاد دانشگاهی داشتیم دیدیم که کارهای بسیار ارزنده و ارزشمندی در آنجا صورت گرفته که لازم است مسئولان دولتی در بکارگیری نیروها تدابیر خاصی را اتخاذ کنند.»
از دکتر عباسپور تهرانی فرد می خواهم درباره اینکه دلارهای نفتی چگونه آفتی برای عرصه علم و دانش و اقتصاد ما محسوب می شود توضیح دهند، می گوید: «تجربه به ما ثابت کرده که هر کجا دست از دلارهای نفتی و خریدهای خارجی کشیده ایم و برای نیروهای کارآمد و متخصص خود برنامه ریزی کرده ایم جواب مثبت گرفته ایم، در حال حاضر سیستم آموزشی ما مشکلی ندارد و بسیار هم کارآمد است فقط مشکل ما در نحوه استفاده از فارغ التحصیلان و عدم برنامه ریزی برای آینده شغلی آنهاست.»
سالانه ۶ میلیون تومان هزینه هر دانشجوست
در حال حاضر در کشورمان حدود سه و نیم میلیون نفر دانشجو هستند که در دانشگاه های دولتی و غیردولتی به تحصیل اشتغال دارند، که حدود ۳۴۰ هزار نفر آنها در دانشگاه های تحت پوشش وزارت علوم و بیش از صدهزار نفر نیز در دانشگاه های وابسته به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به تحصیل اشتغال دارند که مجموعا کمتر از پانصد هزار نفر – حدود یک هفتم – دانشجو در مراکز دولتی و ماباقی نیز در مراکز غیر دولتی به تحصیل اشتغال دارند.
همچنین در دانشگاه های دولتی برای هر دانشجو سالانه ۶ میلیون تومان از سوی دولت هزینه می شود.
رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس می گوید: «امروز در دانشگاه های غیردولتی بازار تعیین کننده رشته های تحصیلی است، چون وقتی داوطلبی می داند بعد از پرداخت شهریه، رشته تحصیلی اش در آینده بازار کار ندارد مسلما در آن رشته به ادامه تحصیل نمی پردازد، حال باید در دانشگاه های دولتی مکانیزمی را تعریف کنیم که این دانشجویان برای رفع نیازهای کشور تعلیم ببینند و تربیت شوند، چرا که دانشجویان دانشگاه های دولتی حدود ۶ برابر بیشتر از دانشجویان غیردولتی برای دولت هزینه دارد.»
پایین بودن کیفیت آموزش
بسیاری از صاحب نظران و برخی از فارغ التحصیلان دانشگاه ها بر این باورند که در سالیان اخیر کیفیت آموزش ها در مراکز آموزش عالی پایین است و بعضا برخی از اساتید فاقد دانش فنی کافی برای تدریس هستند.
از طرفی هم بالا رفتن تدریجی تب مدرک گرایی و گذراندن واحدهای درسی، مشتاقان علم و دانشی را هم که برای کسب مهارت وارد برخی رشته های تخصصی شده اند را دلزده و مأیوس کرده، از همه مهمتر میان مراکز دانشگاهی و مرکز مهمی مثل سازمان فنی و حرفه ای تاکنون پیوند خوبی برقرار نبوده است.
حمید قاسم زادگان، کارشناس رشته هنر و استاد دانشگاه به سرویس گزارش روز کیهان می گوید: «متأسفانه میان آموزش عالی و آموزش فنی و حرفه ای تعامل خوبی برقرار نشده و حتی این عدم تعامل در آموزش و پرورش نیز دیده می شود، به عنوان نمونه دانش آموزان در ایام تابستان به کارورزی می روند و در این کارورزی به هر مغازه ای در هر جا و مکانی می توانند مراجعه کنند و دوره کارورزی خود را در آنجا سپری کنند، اما اگر به جای این کار، دانش آموزان فقط به مرکزی مثل فنی و حرفه ای مراجعه کنند قطعاً مثمرثمر و مفیدتر خواهد بود، چرا که در مباحث فنی و حرفه ای، تئوری بلافاصله به کاربردی تبدیل می شود، از همین رو دانش آموختگان زودتر و بهتر با حرفه ای خاص، آشنا می شوند.»
این استاد دانشگاه می گوید: «در سیستم آموزش عالی اهداف فنی و حرفه ای در دانشگاه علمی- کاربردی تعریف شده اما متأسفانه باید اذعان داشت مراکزی که در اختیار دانشگاه علمی کاربردی قرار دارد از نظر سطح امکانات بسیار نازل و ناچیز است و همین موضوع بخش کاربردی را کاملاً زیر سؤال می برد، حال شاید در برخی از رشته ها نهادی مثل ایران خودرو بخش هایی از مراکز علمی و کاربردی را مورد حمایت قرار دهد و دانشجویان به کاربردی دروس توجه بیشتری داشته باشند اما در بسیاری دیگر از رشته ها، این ایراد و اشکال همچنان باقی مانده است.»
اغلب دانشجویان دانشگاه علمی – کاربردی شاغل هستند
چند روز پیش رئیس دانشگاه جامع علمی- کاربردی همدان گفته بود که فارغ التحصیلان دانشگاه جامع علمی- کاربردی مشکل اشتغال ندارند چرا که خودکارآفرین هستند، آمیخته شدن مباحث کارآفرینی و اشتغال با نام این دانشگاه به اهمیت آن افزوده است، چرا که تمامی دانشجویان دانشگاه جامع علمی- کاربردی می توانند با حضور فعال خود در انجمن های علمی دانشجویی زمینه ایجاد اشتغال و کارآفرینی را پس از فراغت از تحصیل فراهم کنند.
از طرفی هم هزینه تحصیل در این دانشگاه به مراتب پایین تر از سایر مراکز آموزش عالی است، اما در این میان باید دقت کرد که اغلب دانشجویان آن قبل از ورود به دانشگاه و در هنگام ادامه تحصیل خود شاغل هستند.
قاسم زادگان می گوید: «به نظر من باید بحث کاربردی را در فرهنگ خودمان نهادینه کنیم، یعنی ابتدا از مهد کودک ها و آموزش و پرورش آغاز کنیم، اما متأسفانه باید اذعان داشت که در سیستم آموزشی کشورمان یک نوع پراکندگی و ناهماهنگی خاصی وجود دارد و اغلب فارغ التحصیلان دغدغه شغل و تأمین مخارج زندگی را دارند، به طور مثال هنرمندی که از دانشگاه هنرهای زیبا فارغ التحصیل شده، چون رشته تخصصی اش تعریف شغلی ندارد و حتی آن رشته اصلاً شغل به حساب نمی آید! این در حالی است که با نهادینه کردن فرهنگ تحصیل به اضافه کارآموزی می توان به آینده ای بهتر و امیدوار کننده تر برای فارغ التحصیلان دانشگاهی امیدوار بود.»
صدهزار دانش آموخته در طرح کارورزی
حمید حاجی عبدالوهاب، معاون توسعه اشتغال و کارآفرینی وزارت کار با اشاره به بالا بودن نرخ بیکاری در دانش آموختگان دانشگاهی نسبت به سایر افراد در مورد طرح های اشتغال آنها می گوید: «در راستای اجرای طرح کارورزی در سال جاری صد هزار فارغ التحصیل دانشگاهی با کمک همه دستگاه های اجرایی در این طرح ۱۱ ماهه شرکت می کنند، به همه دستگاه های دولتی اعلام شده است در طرح کارورزی مشارکت داشته باشند و فارغ التحصیلان را که به بخش خصوصی و تعاونی که متقاضی آن نیروها هستند، معرفی کنند.»
معاون توسعه و اشتغال و کارآفرینی وزارت کار در مورد سایر طرح های اشتغال دانش آموختگان به فارس می گوید: «طرح دیگر تأسیس و افتتاح دفاتر کارآفرینی دانشگاه ها است که دانشجویان را با بازار کسب و کار و افراد موفق کارآفرین آشنا کند و این افراد به دانشگاه ها دعوت شوند و دانشجو از راههای توفیق در کسب و کار مطلع شود که فرهنگ و زمینه پشت میزنشینی را تعدیل کند.»وی می گوید: «دانش آموختگان دانشگاهی باید بدانند تنها راه موفقیت پشت میز نشینی نیست و اولویت ما در طرح کارورزی حضور دانش آموخته در عرصه عمل و کارگاه است که بتواند از علم خود در کار تجربی استفاده کند و فضای طرح کارآفرین باشد.»
دفاتر کارآفرینی در اکثر دانشگاه های تحت پوشش وزارت علوم و مراکز عمده استان ها دایر شده است.
کارآفرینی مقوله جدیدی در کشور محسوب می شود که متأسفانه هنوز مسئولان کشورمان این موضوع را جدی نگرفته اند.
با تمام این تفاسیر لازم و ضروری است تا مقوله کاربردی و کارآفرینی را در آموزش و پرورش و آموزش عالی جدی بگیریم و دانش آموز و دانشجو را به این سمت سوق دهیم، مسئولان دولتی هم باید در هدایت دروس و هدفمند کردن آنها از مبانی تئوری و نظری به عملی و کاربردی هدایت کنند، مراکز آزمایشگاهی دانشگاه ها فعال تر شوند و فعالیت های تحقیقاتی و پژوهشی پررونق شود.
 
پیروز باشید

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۱ رای
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *