عضویت

برندینگ BRANDING در صنعت کاشی و سرامیک ایران

کاشی و سرامیک
برندینگ در صنعت کاشی و سرامیک ایران

از آنجا که این شاخه از علم بازاریابی از سایر حوزه های ان بسیار جوانتر و عمری در حدود سی سال در ادبیات مدیریتی جهانی و عمری کمتر از یک دهه در ایران دارد و بخش های اصلی این علم در حوزه ی کسب و کارهای خدماتی و نه تولیدی رشد یافته است، بخش اصلی منظور نگارنده در توضیح این اصل بازاریابی است که امروزه در حکم ” آب حیات خضر” برای صنعت کاشی و سرامیک ایران برای بازگشت به بازارهای بین المللی و بهبود جایگاه در بازار داخلی دارد .
از نظر کلر(۲۰۰۲) ، یک برند چکیده ای است از هویت،اصالت، ویژگی و تفاوت در یک محصول یا خدمت. یک برند قدرتمند معانی همه ی اصطلاحات ذکر شده را در خود گنجانده است. اساسا یک برند، محصول نیست. منبع محصول، معنا و جهت آن است و هویت آن را در زمان و مکان تعریف می کند. محصولات نمی توانند در مورد خود صحبت کنند و دقیقا این برند آنهاست که می تواند به جای آنها در ذهن مشتری به برقراری ارتباطی گاها انسانی بپردازد.
برند سازی را به طور خلاصه میتوان در فرایند های بهم پیوسته ای که به درک بهتر از کارایی محصول، وفاداری بیشتر، آسیب پذیری کمتر در مقابل حملات بازاریابی رقبا و نیز حاشیه امنیت بیشتر در بحرانهای بازار و نیز کاهش حساسیت مصرف کنندگان به افزایش و کاهش قیمت (کشش قیمت) و افزایش تاثیر ارتباطات بازاریابی منجر می شود خلاصه کرد(لیم ۲۰۰۹). به عبارت دیگر برندینگ را میتوان شناخت ارزش های ذاتی سازمان و محصولاتش و بازشناسایی همان ارزش ها در نظر مشتریان دانست که برندینگ کمک میکند تا میزان ارزنده بودن و احترام و تمایز مثبت و هویت مشترک میان محصول یا نام تجاری در ذهن مشتریان ریشه ای و عمیقتر گردد و رابطه ای میان نام تجاری و ذهن و باور مشتری برای مدت طولانی تری برای تکرار تصمیم خرید آنها ایجاد کرد.

صنعت کاشی و سرامیک ایران و مدیریت بازاریابی و مدیریت برند

و حال در مقوله ی مدیریت بازاریابی موفق در صنعت کاشی و سرامیک ایران که با ذینفعان متعددی نظیر مالکان صنایع و کارخانجات، مدیران ارشد وعالی، متخصصان و کارشناسان بخش های بازاریابی و فروش و عاملان نمایندگی های فروش و نصابان کاشی و سرامیک و مصرف کنندگان نهایی در حال فعالیت است و از نظر نگارنده حلقه ی مفقوده ی موفقیت در بازارهای داخلی و بین المللی عدم هماهنگی و همگرایی درست سه اهرم برندسازی و بازاریابی و فروش در ایران است.
متاسفانه فضاهای ذهنی مناسبی از هیچ کدام از این اصطلاحات در این صنعت ساری و جاری نیست. بازار سنتی رفتارش همچنان انکارگونه به لزوم بهره گیری از هر سه این اصل در بازار است و بعضی اوقات این رفتار یادآور جمله ی معروف هنری فورد است که عقیده داشت “هر رنگ اتومبیل که مشتری بخواهد به او عرضه میکنیم به شرط انکه سیاه باشد”
واقعیت این است در گذشته تقاضا از عرضه بیشتر بود و بازارها انحصاری تر بودند در صنعت کاشی و سرامیک ،اما امروزه با افزایش عرضه و تنوع محصولات در مقایسه با با تقاضای داخلی ،دیگر عمر آنگونه تفکرات برای تولید و فروش محصولات کاشی و سرامیک و صنایع وابسته به سر آمده است و هر کسب و کاری از جمله بنگاههای تولیدی کاشی و سرامیک باید بازاریابی اصولی را به صورت سیستماتیک همراه با برند سازی عمیق نهادینه کند .
بنگاهها باید بدانند که بدون برنامه ریزی برای تعیین استراتژی های بازاریابی خود نمیتوانند به فکر نجات در بازار متلاطم بین المللی و داخلی باشند. تجزیه و تحلیل مزایای رقابتی و شناخت و ارزیابی فرصتها وتهدیدها در بازار برای داشتن برنامه ای استراتژیک کوتاه مدت و بلند مدت و مشخص کردن گروه هایی از بازار که یک بنگاه میتواند در مقایسه با رقبای خود به نحو بهتری به مشتریانش خدمت کند از الزامات حیاتی است .
 

  اگر در زمینه تولید یا مبادله کالا فعالیت می کنید، لازم است از فنون بازاریابی و فروش پیشرفته مطلع باشید!

 
علاوه بر تمرکز اساسی بر برنامه ریزی های بازاریابی، توجه و دقت فعالان این عرصه را به لزوم آغاز برند سازی برای محصولات کاشی و سرامیک تولید ایران جلب باید کرد.
باید تلاش اساسی کرد تا به معنای دقیق برندسازی که به نادرستی در ایران تنها به تولید نامهای تجاری ختم شده است و بیشتر شباهت به جنگل قارچها پیدا کرده است پرداخته شود، زیرا که در سالهای پیش رو جنگ کسب و کارها بر اختصاص سهم بازار بیشتر توسط ارتشی به نام “برند” در حال جریان خواهد بود. بنگاهی که برند قدرتمندی در بازار محسوب نشود مانند کشوری است که ارتش و سیستم و امنیتی ندارد، زیرا حریمش به سادگی قابل نفوذ است.
در صنعت کاشی و سرامیک ایران که در سالهای اخیر بازار صادرات خود را به میزان قابل توجهی از دست داده، روی آوردن به برندسازی موجب خواهد شد که بتواند با جانی تازه به تصاحب حق اصلی خود در بازارهای منقطه باز گردد.در مبحث برند توجه به چهار شاخص تمایز Deference , حل مشکل ارتباط Relevance و احترام Esteemو برند آگاهی Brand Knowledge که در خصوص محصولات کاشی و سرامیک ایرانی امتیاز هر کدام از این شاخصها به شرح زیر است:

۱- برند آگاهی به طور متوسط نمره ی ۷ از ۱۰
۲- احترام به طور متوسط نمره ی ۲ از ۱۰
۳- ارتباط با مخاطب به طور متوسط نمره ی ۴ از ۱۰
۴- تمایز به طور متوسط نمره ی صفر و حداکثر ۱ از ۱۰

در پایان و مخلص کلام اینکه، برای عبور از بحران رکود در صنعت کاشی و سرامیک در بازار داخل و عرصه بین الملل پیوند دوباره و اساسی دانشگاهیان و فعالان کسب و کار به شدت توصیه می شود تا شاید با دمیده شدن راه حلهای علمی و ازمون شده در کالبد این صنعت شاهد بازگشت ققنونس وار این صنعت باشیم.

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۱ رای
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *