آیین نگارش
چنانکه بیان شد، محقق باید ابعاد سه گانه محتوایی، ساختاری و نگارشی مقاله را مورد توجه قرار دهد. آنچه تاکنون بیان شد، خلاصه ای از اصول محتوایی و ساختاری یک مقاله علمی بود. اکنون به بررسی اصول کلی آیین نگارش که رعایت آن در تحریر مقاله علمی ضروری به نظر میرسد، میپردازیم.
الف) متن علمی تا حدّ ممکن باید مختصر و مفید باشد. به همین جهت لازم است از آوردن نقل قولهای غیرضروری و حجم افزا، تفننهای شاعرانه و ذوقی، بیانهای عاطفی واحساسی و گزافه نویسی اجتناب شود.
ب) از آوردن عبارتهای مبهم، مغلق و پیچیده و واژههای نامأنوس باید احتراز گردد.
ج) باید از ذکر بندهای طولانی و جمله های بلند خودداری شود.
د) مطالب باید ساده، روان، جذاب و به گونهای صریح و روشن بیان گردد.
ر) در نقل مطالب، ضروری است امانتداری را با ذکر مشخصات دقیق منبع رعایت نمود. هر چند در این باب نباید به دام افراط و تفریط – که حمل بر فضل فروشی یا سهل انگاری است- افتاد.
ش) هر بخش از نوشته که شامل یک اندیشه و مطلب خاصی است، باید در یک بند (پاراگراف) آورده شود.
ص) باید از به کاربردن کلمات مترادف به جهت افزایش حجم اجتناب شود.
ط) باید از به کاربردن افراطی حروف اضافه و حروف ربط در متن پرهیز گردد.
ع) باید از به کاربردن تعبیرهای نامناسب و عامیانه و استعمال الفاظ ناروا، رکیک و غیراخلاقی احتراز شود.
دونکته را در آیین نگارش باید به صورت مجزا بررسید: یکی رسمالخط فارسی و دیگری آیین نشانه گذاری است که مختصرا به آنها اشاره میشود:
1. 5. رسمالخط فارسی
خط، چهره مکتوب زبان است و همانند زبان، از مجموعه اصول و قواعدی پیروی میکند. از آنجا که خط نقش مهمی در اصالت و غنای فرهنگ یک جامعه دارد، نباید شیوهای را برگزید که نسلهای جدید در استفاده از منابع کهن و ذخایر فرهنگی خود، دچار مشکل جدی شوند. بنابراین نباید چهره خط فارسی به صورتی تغییر کند که مشابهت خود را با ذخایر فرهنگی قدیمی از دست بدهد.
فرهنگستان زبان وادب فارسی که یک نهاد رسمی است و طبق قانون، وظیفه نظارت، تدوین، تنظیم و تصویب قواعد و ضوابط خط فارسی را به عهده دارد، اصول و قوانینی را در این باره تصویب کرده است که ما در این بخش از مقاله، با عنایت به مصوبات این فرهنگستان، نکات رسمالخطی را به اختصار بیان میکنیم.
1. 1. 5. قواعد املایی برخی واژهها(26)
الف) واژههایی که همواره به صورت جدا نوشته میشود، عبارتاند از «ای»، مانند: ای خدا؛ «همین» و «همان» مانند: همین جا، همان کتاب؛ «هیچ»: مانند: هیچ یک؛ «می» و «همی»، مانند: میرود و همی گوید.
ب) واژههایی که همواره جدا نوشته میشود، اما استثناء دارند:
«این» و «آن» همواره جدا نوشته میشوند، مگر در: آنچه، آنکه، اینکه، اینها، آنها، اینجا، آنجا، وانگهی.
«چه» همواره جدا نوشته میشود، مگر در: چرا، چگونه، چقدر، چطور، چنان.
«بی» همواره جدا نوشته میشود، مگر آنکه کلمه، بسیطگونه باشد، مثل: بیهوده، بیخود، بیراه، بیچاره، بینوا، بیجا.
«هم» از کلمه پس از خود جدا نوشه میشود، مگر در:
1. کلمه، بسیطگونه باشد، مثل: همشهری، همشیره، همسایه، همدیگر، همچنین، همچنان، همین، همان.
2. جزء دوم، تک هجایی باشد، مثل: همدرس، همسنگ، همکار، همراه.
3. جزء دوم با حرف مصوّت «آ» شروع شود، مثل: همایش، هماورد، هماهنگ.
«به» همواره جدا نوشته میشود، مگر در:
1. وقتی بر سر فعل یا مصدر بیاید (بای زینت)، مثل: بگفتم، بروم، بنماید، بگفتن.
2. به صورت بدین، بدان، بدور، بدیشان به کار رود.
3. هرگاه صفت بسازد: بخرد، بشکوه، بهنجار، بنام.
ج) واژههایی که همواره جدا نوشته میشود، اما استثنا دارند:
«که» همواره جدا از کلمه قبل نوشته میشود، مگر در: بلکه، آنکه، اینکه.
«چه» از کلمه پیش از خود جدا نوشته میشود، مگر در: آنچه، چنانچه.
«را» همواره جدا نوشته میشود، مگر در: چرا، مرا.
«تر»، «ترین» همواره جدا نوشته میشود، مگر در: بهتر، مهمتر، کمتر، بیشتر.
د) واژههایی که همواره به ماقبل متصل میشوند، اما استثنا دارند:
«ها» همواره به کلمه ماقبل میچسبد، مگر در:
1. بخواهیم صورت مفرد کلمه مشخص شود، مثل: کتابها، درسها.
2. کلمه به «ه» غیرملفوظ ختم شود، مثل: میوهها، خانهها.
2. 1. 5. علایم همزه
الف) اگر حرف پیش از آن مفتوح باشد، روی کرسیِ «ا» نوشته میشود، مگر آنکه پس از آن مصوّت
«ای»، «او» یا «ب» باشد که در این صورت روی کرسی «ی » نوشته میشود:
رأفت، تأسف، مأنوس، شأن و خلأ، ملأ، مبدأ، منشأ.
رئیس، لئیم، رئوف، مئونت، مطمئن، مشمئز.
ب) اگر حرفِ پیش از آن مضموم باشد، روی کرسی «و» نوشته میشود، مگر آنکه پس از آن مصوّتِ «او» باشد که در این صورت روی کرسی «ی» نوشته میشود:
رؤیا، رؤسا، مؤسسه، مؤذّن، مؤثر، مؤانست، لؤلؤ، تلألؤ، شئون، رئوس.
ج) اگر حرفِ پیش از آن مکسور باشد، یا ساکن ولی در وسط کلمه قرار داشته باشد، روی کرسی «ی» نوشته میشود و همچنین کلمات دخیل فرنگی همواره با کرسی «ی » نوشته میشوند:
لئام، رئالیست، سئول، نئون، مسئله، جرئت، هیئت، و در توأم استثنا است.
د) اگر حرفِ پیش از آن مکسور و در آخر کلمه باشد، روی کرسی (ی ) نوشته میشود: متلألیء.
ر) اگر حرفِ پیش از آن ساکن و یا یکی از مصوّتهای بلندِ «آ»، «او» یا «ای» بوده و در آخر کلمه نوشته شود، بدون کرسی نوشته میشود: جزء، سوء، شیء، بطء، سماء، ماء، املاء، انشاء.
س) در صورتی که همزه پایانی ماقبل ساکن (بدون کرسی) یا همزه پایانی ماقبل مفتوح (با کرسی «ا») و یا همزه پایانی ماقبل مضموم (با کرسی «و»)به یای وحدت یا نکره متصل شود، کرسی«ی» میگیرد و کرسی قبلی آن نیز حفظ شود:
جزئی، شیئی، منشائی، مائی، لؤلؤئی.
ص) اگر حرفِ پیش از آن مفتوح یا ساکن و پس از آن حرف «آ» باشد، به صورت ـآ و آ نوشته میشود:
مآخذ، لآلی، قرآن، مرآت.
الف) نشانه کسره اضافه در خط فارسی آورده نمیشود، مگر برای رفع ابهام در کلماتی که دشواری ایجاد میکند: اسبِ سواری/ اسب سواری.
ب) برای کلمات مختوم به های بیان حرکت، در حالتِ مضاف، از علامت «ء» (ی کوتاه شده شبیه همزه) استفاده میشود: خانه من، نامه من، نوشته او.
ج) «ی» در کلمههای عربیِ مختوم به «ی» (که «آ» تلفظ میشود) دراضافه به کلمه بعد از خود به «الف» تبدیل میشود: عیسای مسیح، موسای کلیم، هوای نفس، کبرای قیاس.
4. 1. 5. واژهها و عبارات مأخوذ از عربی
الف) «ة» در عبارات مأخوذ از عربی به چند صورت میآید:
1) اگر در آخر کلمه تلفظ شود، به صورت «ت» نوشته میشود: رحمت، جهت، قضات، برائت، مراقبت.
2) اگر در آخر کلمه تلفظ نشود، به صورت «ه» یا «ـه» نوشته میشود: علاقه، معاینه، مراقبه، نظاره، آتیه.
3) در ترکیبات عربی رایج در فارسی به صوت «ة» یا «ـة» نوشته میشود:لیلةالقدر، ثقةالاسلام، خاتمةالامر، دایرةالمعارف؛ استثنا در کلمات حجت الاسلام، آیت اللّه.
ب) «و» که در برخی از کلمههای عربی بهصورت «آ» تلفظ میشود. در فارسی به صورت «الف» نوشته میشود، مگر در مواردی که رسمالخط قرآنی آن مراد است: زکات، حیات، مشکات.
ج) «الف کوتاه» همیشه به صورت «الف، نوشته میشود، مگر در برخی حروف اضافه و اسامی خاصی که «الف» در آخر کلمه میآید و ترکیباتی که عینا از عربی گرفته شده است: شورا، مولا، تقوا، اسماعیل، رحمان، هارون، یاسین.
الی، حتی، عیسی، یحیی، مرتضی، اعلامالهدی، بدرالدّجی، سدرةالمنتهی، طوبیلک.
5. 1. 5. تنوین
آوردن تنوین (در صورتی که تلفظ شود) در نوشتههای رسمی و نیز در متون آموزشی الزامی است و به صورتهای زیر نوشته میشود:
الف) تنوین نصب همیشه به صورت «ا / ـا» نوشته میشود و اگر کلمه مختوم به همزه باشد، همزه آنها روی کرسی «ی » میآید و سپس تنوین روی «الف» بعد از آن قرار میگیرد:
نسبتا، واقعا، موقتا، عجالتا، طبیعتا، عمدا، جزئا، استثنائا، ابتدائا.
ب) تنوین رفع و جر در همه جا به صورت « ــٌ » و « ــٍ » نوشته میشود و فقط در ترکیبات مأخوذ از عربی که در زبان فارسی رایج است، به کار میرود: مشارٌالیه، مضافٌالیه، منقولٌعنه، مختلفٌفیه، متفقٌعلیه، بعبارةٍاُخری، اینحوٍکان.
آوردن تنوین در کلمههای فارسی اشتباه است: گاها، زبانا.
6. 1. 5. ترکیبات
مراد در اینجا کلمات مرکب و مشتق میباشد که به صورت زیر آورده میشود:
1. 6. 1. 5. کلمات مرکبی که الزاما پیوسته نوشته میشوند:
الف) مرکبهایی که بسیط گونهاند:
آبرو، الفبا، آبشار، نیشکر، رختخواب، یکشنبه، سیصد، یکتا، بیستگانه.
ب) جزء دوم با «آ» آغاز شود و تک هجایی باشد:
گلاب، پساب، خوشاب، دستاس.
ج) هرگاه کاهش یا افزایش واجی یا ابدال یا ادغام یا جابهجایی آوایی در داخل آنها روی داده باشد:
چند، هشیار: ولنگاری، شاهسپرم، نستعلیق، سکنجبین.
د) مرکبی که دست کم یک جزء آن، کاربرد مستقل نداشته باشد: غمخوار: رنگرز، کهربا.
ر) مرکبهایی که جدانوشتن آنها التباس یا ابهام معنایی ایجاد میکند: بهیار (به یار)، بهروز (به روز)، بهنام (به نام).
س) کلمه های مرکبی که جزء دوم آنها تک هجایی باشد و صورت رسمی یا نیمه رسمی یا جنبه سازمانی، اداری و صنفی یافته باشد: استاندار، بخشدار، کتابدار، قالیشو، آشپز.
2. 6. 1. 5. کلمات مرکبی که الزاما جدا نوشته میشود:
الف) ترکیبهای اضافی (شامل موصوف و صفت یا مضاف و مضاف الیه)
ب) جزء دوم با «الف» آغاز شود: دلانگیز، عقبافتادگی، کماحساس.
ج) حرف پایانی جزء اول با حرف آغازی جزء دوم، همانند یا هم مخرج باشد:
آییننامه، پاککن، کممصرف، چوببری، چوبپرده، نظاممند.
د) مرکبهای اتباعی و نیز مرکبهای متشکل از دو جزء مکرر: سنگینرنگین، پولمول، تکتک، هقهق.
ر) مصدر مرکب و فعل مرکب: سخنگفتن، نگاهداشتن.
س) مرکبهایی که یک جزء آنها کلمه دخیل فرنگی باشد: خوشپز، شیکپوش: پاگوندار.
ص) عبارتهای عربی که شامل چند جزء باشد: معذلک، منبعد، علیهذا، انشاءاللّه، باریتعالی، علیایّحال.
ط) یک جزء از واژههای مرکب، عدد باشد: پنجتن، هفتگنبد، هشتبهشت، نهفلک، دهچرخه.
ع) کلمههای مرکبی که جزء اول آنها به «های» بیان حرکت ختم شود؛ مگر اینکه در ترکیب، «ها» حذف شده به جای آن، «گ» میانجی بیاید: بهانهگیر، پایهدار، کنارهگیر، تشنگان، خفتگان، هفتگی، بچگی.
ف) کلمه با پیوستهنویسی، طولانی یا نامأنوس یا پردندانه شود: عافیتطلبی، مصلحتبین، پاکضمیر، حقیقتجو.
ق) یک جزء کلمه مرکب، صفت مفعولی یا صفت فاعلی باشد: اجلرسیده، نمکپرورده، اخلالکننده، پاککننده.
ک) یک جزء آن اسم خاص باشد: سعدیصفت، عیسیدم، عیسیرشته، مریمبافته.
ل) جزء آغازی یا پایانی آن بسامد زیاد داشته باشد: نیکبخت، هفتپیکر، شاهنشین، سیهچشم.
م) هرگاه با پیوستهنویسی، اجزای ترکیب معلوم نشود و احیانا ابهام معنایی پدید آید: پاکنام، پاکدامن، پاکرأی.
3. 6. 1. 5. کلمات مرکبی که به دو صورت نوشته میشود:
به جز کلماتی که الزاما پیوسته یا جدا نوشته شود، کلمات مرکب دیگر تابع قاعده خاصی نیست و به دو صورت نوشته میشود که به برخی از آنها اشاره میشود:
الف) پسوند «وار» در برخی کلمات جدا و در برخی دیگر پیوسته نوشته میشود: طوطیوار، فردوسیوار، طاووسوار، بزرگوار، سوگوار، خانوار.
ب) نوشتن کلمه «باسمهتعالی» و «بسمهتعالی» به هر دو صورت جایز است.
ج) اگر واژه مرکب، عدد یک داشته باشد، نوشتن آن به هر دو صورت جایز است: یکسویه، یک سویه؛ یکشنبه، یک شنبه؛ یکسره، یکسره؛ یکپارچه، یکپارچه.
7. 1. 5. نکات تکمیلی در رسمالخط
الف) جمع واژههای فارسی با «ات» غلط میباشد، مانند گزارشات، پیشنهادات، که صحیح آن گزارشها، پیشنهادها میباشد.
ب) کلمه عربی با علامت عربی جمع بسته میشود، مانند: اطلاعات، وجوه، سطوح
ج) پسوند «یت» مصدرساز عربی، برای کلمات فارسی به کار نمیرود؛ مثل: رهبریت، شهریت که صحیح آن رهبری و شهری بودن است.
2. 5. نشانهگذاریها(27)
از آنجا که در جملات مکتوب، عواملی همچون مکث، تکیه، آهنگ و لحن کلام یا اشارهها -که در سخنگفتن استفاده میشود- وجود ندارند تا گوینده را در انتقال مقصودش یاری دهند، برای رفع ابهام و روشنترکردن مقصود نویسنده و روان خواندن نوشته، از علایم نقطهگذاری استفاه میشود. استفاده از علایم ویرایش، بیشتر تابع لحن کلام و سبک نویسنده است، با وجود این، گاهی از اصول و قواعدی پیروی میکند که سعی میشود موارد مهم آنها بیان گردد.
1. 2. 5 ویرگول (، )
ویرگول نشانه مکث کوتاه است که با توجه به نوع متن و نوع مخاطب، برای درست و روان خواندن نوشته، در حد اعتدال به کار برده میشود. در برخی موارد استفاده از آن ضرورت دارد که به برخی از آنها اشاره میگردد:
الف) در بین دو کلمه که احتمال دارد خواننده آنها را به هم اضافه کند:
امام، امت اسلام را زنده کرد.
ب) در دو طرف عطف بیان و بدل نیز معمولاً به کار میرود:
شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان، درباره مسائل جاری گفت…
ج) بین چند کلمه یا گروه که در کنار هم بیایند و از نظر دستوری دارای یک نقش باشند، از ویرگول استفاده میشود و دو واحد آخری با «و» به هم عطف میشوند:
مردی مؤدب، فروتن، مهربان و نیکوکار بود.
د) میان عبارتها و جملههای غیرمستقل یا وابسته:
معمولاً پیش مردم ظاهربین، دانشمند واقعی کسی است که…
ر) برای جداکردن اجزای آدرسها:
قم، بلوارامین، روبروی راهنمایی و رانندگی، مؤسسه پژوهشی حوزه و دانشگاه.
س) برای جداکردن ارقام در جمله:
به این موضوع در صفحههای 70، 95، 115 و 420 اشاره شده است.
ص) بعد از کلمهها و عبارتهای ربطی مانند:
با این همه، به هر حال و… و قیدی، مانند: اولاً، ثانیا، بلی، خیر و…
2. 2. 5. نقطهویرگول (؛)
نقطه ویرگول برای مکثهای طولانیتر و حدّفاصل بین ویرگول و نقطه است و به نقطه نزدیکتر است که موارد کاربرد آن به شرح زیر است:
الف) قبل از کلمهها و عبارتهای توضیحی مانند: (مثلاً، یعنی، اما و… ) اگر به مفهوم جمله قبل برگردد:
شیخالرئیس گفته است که: «از گاو میترسم؛ برای اینکه گاو شاخ دارد و عقل ندارد»؛ یعنی اینکه از قدرتمند کم عقل باید گریخت.
ب) اجزای وابسته به یک موضوع کلّی، هرگاه به صورت جملههای متعددِ ظاهرا مستقل بیان شود:
فراق، کوه را هامون کند؛ هامون را جیحون کند؛ جیحون را پرخون کند؛ پس با این دل ضعیف چون کند؟
ج) هرگاه در بین اجزای قسمتهای مختلف یک جمله، ویرگولهای متعدد به کار رفته باشد، نقطه ویرگول برای جدا کردن مجموعه آن قسمتها از یکدیگر به کار میرود:
محمد، احمد، حسن؛ علی و محمود را زدند.
د) هرگاه موضوع یک جمله کامل، فهرستوار دستهبندی شده باشد، پس از پایان هر دسته، نقطه ویرگول، و در آخرین دسته، نقطه میآید؛ مانند:
ساختمان واژههای فارسی، چند صورت است:
1) ساده: گل، دل، خرد؛
2) پیشوندی: همدل، بینوا، نادان؛
3) پسوندی: کارگر، شنونده؛
4) مرکب: گلخانه، دلنواز، سخنگو؛
5) گروهی: بی دست و پا، آب از سرگذشته.
3. 2. 5. نقطه (. )
نشانه مکث کامل است که در پایان جملههای خبری و امری میآید و موارد کاربرد آن به شرح زیر است:
الف) پس از توضیحات پاورقیها، جدولها، نمودارها.
ب) در پایان جمله و پس از ذکر مشخصات منابع که در متن استناد شده است؛ مانند:
(مطهری، 1377، ص 25).
ج) برای مشخص کردن حرفهای اختصاری، لازم است پس از هر حرف (به جز حرف آخر) نقطه گذاشته شود؛مانند:
ه. ق (هجری قمری)، ق. م (قبل از میلاد)
4. 2. 5. دونقطه (:)
نشانه توضیح است و به جای کلمهها و عبارتهای توضیحی (نظیر، مانند، مثل، ازقبیل و… ) به کار میرود، بدین معنی که آنچه بعد از دونقطه آمده توضیح مثالِ قبل است؛ مانند:
تنها ره سعادت: ایمان، جهاد، شهادت.
الف) قبل از نقل قولها دو ْنقطه میآید:
او در کتاب خود گفته است: «شما بودید که رفتید… ».
ب) برای جداکردن رقمهای جزئی از کلی نیز از دونقطه استفاده میکنند (در متنهای فارسی رقم کلی در سمت راست و رقم جزئی سمت چپ میآید)، مثلاً جلد سوم صفحه چهل و یک، را به صورت، «3 :41» نشان میدهند.
ج) گذاشتن دونقطه پس از عنوانهای کتاب، مقاله، عنوان اصلی، فرعی و امثال آن لازم نیست.
2. 5. علامت سؤال (؟)
در پایان جملههای پرسشی مستقیم، علامت سؤال میآید؛ همچنین موارد دیگر استفاده از علامت
سؤال عبارت است از:
الف) پس از جملههای استفهام انکاری:
چه کسی میداند چه خواهد شد؟
ب) بعد از کلمهها یا عبارتهایی که به جای جمله پرسشی بیایند:
کدام بهتر است: علم یا ثروت؟
ج) برای بیان مفهوم تردید یا استهزا این علامت در داخل پرانتز (؟) استفاده میگردد:
آقای محمدی، استاد نمونه دانشگاه تهران (؟) به مشهد رفته است.
د) هرگاه چند جمله سؤالی پشت سر هم قرار گیرند، معمولاً در پایان تک تک آنها نشانه پرسش میآید:
هیچ معلوم نیست از کجا آمدهاند؟ چه آوردهاند؟ به کجا میروند؟
ر) اگر در ضمن جلمه خبری، جملهای پرسشی نقل شود، باید جمله پرسشی حتما در داخل گیومه قرار گیرد:
طفیلی را پرسیدند که «اشتها داری؟»؛ گفت: منِ بیچاره در جهان همین متاع دارم.
6. 2. 5. گیومه «»
نشانهای است که برای «مشخص کردن» در موارد زیر به کار میرود:
الف) هرگاه عین عبارت نویسنده یا گویندهای نقل شده باشد:
او پرسید «آیا کتابخانه ملی را دیدهای؟»
ب) هرگاه برای تأکید یا به دلیل دیگر خواسته شود کلمه یا عبارتی در متن مشخص و متمایز شود مانند:
گفتم «کتاب» را بیاور.
ج) آوردن عنوان مقالهها، سخنرانیها، فصلها، مجلهها، اشخاص، کتابها و… در متن- جایی که در چاپ حروف کج (ایرانیک) به کار نرفته- در داخل گیومه میآید.
7. 2. 5. پرانتز ()
برای جداکردن توضیحهای نسبتا اضافی به کار میرود؛ توضیح هایی از قبیل:
الف) عبارتهای تکمیلکننده و توضیحدهنده:
امامان معصوم(ع) احکام دینی را گاهی از راه الهام (نه وحی که خاص پیغمبر است) میگرفتند.
ب) معنای لغتها و کلمهها:
جلد پنجم و ششم فرهنگ معین به اعلام (اسمهای خاص) اختصاص دارد.
ج) تاریخها:
صائب (986-1081 ه ق) از برجستهترین شاعران سبک هندی است.
د) ذکر مثالها:
روشهای تحقیق به کار گرفته شده (مثل پیمایشی) در متن…
ر) ارجاعها و ذکر منابع در متن:
(جوادی آملی، 1377، ص 54).
س) برای آوردن علایم اختصاری در متن:
(ق. م)؛ (ره)
8. 2. 5. خط فاصله (-)
نشانه جداسازی است و بیشتر در دو طرف جمله یا عبارت معترضه میآید تا آن را از متن اصلی جمله جدا کند، خط فاصله در جداکردن، از ویرگول قویتر و از پرانتز ضعیفتر است؛ به این معنی که خواننده حتما مطلب بین دو ویرگول را باید بخواند، ولی مطلب دو خط فاصله را میتواند نخواند. تفاوت آن با پرانتز در این است که عبارت بین دو خط فاصله، جزء جمله به شمار میرود و در روال طبیعی جمله میتوانیم آن را بخوانیم، ولی عبارت داخل پرانتز، توضیحی زاید بر متن است و ممکن است از نظر ترتیب کلمات به گونهای نباشد که بتوانیم آن را بخوانیم (غلامحسینزاده، 1372، ص 50):
نهضت بیداری مسلمانها در بسیاری از کشورهای اسلامی -برخلاف آنچه که تصور و تبلیغ میشود- فرزند انقلاب نیست، برادر آن است.
الف) در آغاز بندهای کوتاه فرعی که بدون شمارهگذاری یا دسته بندی عددی و حرفی بعد از دو نقطه قرار میگیرند: کارمند خوب کسی است که:
– اهداف کارش را بداند؛
– نیازهایش را بشناسد و…
ب) برای پیونددادن یک ترکیب دو وجهی:
فرهنگ ایرانی-اسلامی؛ قطار تهران-مشهد
ج) به معنی «تا» در بین دو عدد:
ساعت 9-8 درس دارم.
6. تایپ مقاله
امروزه تقریبا اکثر مجلات علمی، مقالات خود را به صورت تایپ شده میپذیرند، بدین روی و برای تکمیل شدن بحث، برای آشنایی مؤلفان محترم، برخی از اصول تایپ، بیان میگردد.
الف) عنوان مقاله در وسط سطر و با فاصله چهار سانتیمتر از بالا با قلم یاقوت، شماره شانزده تایپ میگردد.
ب) نام مؤلف در زیر عنوان و در وسط سطر و با فاصله 5/1 سانتی متر، با قلم ترافیک، شماره ده تایپ میشود.
ج) رتبه علمی و محل خدمت مؤلف یا مؤلفان با علامت ستاره () یا شماره در پاورقی همان صفحه و با قلم لوتوس نازک شماره دوازده که متناسب با قلم پاورقی است، تایپ میگردد.
د) عناوین فرعی مقاله با شمارههای تفکیککننده مانند: 1. ، 2. ، 3. ، و… ، با قلم لوتوس سیاه، شماره چهارده تایپ میگردد.
ر) عناوین فرعیتر با شمارههای تفکیک کننده 1. 1، 2. 1 و… با قلم لوتوس سیاه، شماره سیزده تایپ میگردد.
س) متن مقاله با قلم لوتوس نازک، شماره چهارده تایپ شده و ابتدای هر پاراگراف یا بند با کمی تورفتگی (اشپون) با فاصله 5/0 سانتی متر آغاز میگردد.
ص) فاصله بین سطرهای متن 5/1 سانتی متر و فاصله آنها از عنوانهای فرعی دو سانتی متر است.
ط) فاصله حاشیه صفحهها از هر طرف دو سانتی متر و از بالا و پایین نیز دو سانتی متر است و فاصله آخرین سطر با پاورقی یک سانتی متر است.
ع) نقل قولهای مستقیم در داخل گیومه با قلم لوتوس نازک، شماره دوازده تایپ میگردد.
ف) شماره صفحات در گوشه سمت چپ و بالای صفحه تایپ میگردد.
ق) مقاله فقط بر یک طرف صفحه تایپ میشود.
ک) باید در تایپ مقاله از به کاربردن قلمهای متنوع و متفاوت اجتناب شود.
ل) قلم انگلیسی لازم برای تایپ پاورقی، Times Mediumبا شماره هشت است و همین قلم برای انگلیسی در متن و منابع با شماره ده استفاده میشود.
7. ویرایش متن
ویرایش متن بر عهده ویراستار است که باید طبق قوانین مربوط به نشر و ضوابط علمی صورت دهد. هرچند ویرایش، وظیفه محقق نیست، برای آشنایی محققان، به توضیحی اجمالی در این رابطه میپردازیم:
هر اثر تحقیقی دو نوع ویرایش میشود: ویرایش فنی و ویرایش محتوایی.
1. 7. ویرایش فنی
در ویرایش فنی مسائلی از قبیل به دست دادن ضبط لاتینی نامها یا معادل فرنگی اصطلاحات فنی، تعیین محل تصاویر، اشکال و جدولها، مراعات شیوه مناسب برای معرفی مشخصات کتابشناسی، تهیه فهرست مندرجات، فهرست تفصیلی، واژهنامه، فهارس دیگر، تنظیم صفحه عنوان و صفحه حقوق، اعراب گذاریهای لازم، تبدیل مقیاسها و سنوات، توضیح لازم برای برخی از اصطلاحات، معرفی اجمالی بعضی از اعلام در صورت نیاز انجام میشود.
2. 7. ویرایش محتوایی
هر نوع کاستی و نادرستی نحوی و زبانی در این ویرایش اصلاح میشود. اگر اثر تحقیقی، متن تصحیح شده باشد، به بدخوانیهای مصحح توجه و با مراجعه به منابع – در صورت همکاری مصحح و در اختیار قرار دادن منابع- از درستی واعتبار توضیحات و تعلیقات وی اطمینان حاصل میشود. در مورد آثار ترجمه شده مطابقت تمام وکمال ترجمه با متن اصلی لازم است (دهنوی، 1377، ص 100).
8. پیوستها
اگر مقاله علمی دارای مطالبی باشد که در گزارش پژوهش علمی ضروری نیست، مؤلف آن را در پیوستها، ضمیمه مقاله مینماید. بهطور کلی آنچه پرسشنامه را در درک، ارزشیابی و تکرار پژوهش یاری میکند، مانند نسخه کاملی از آزمونها یا پرسش نامه های چاپ نشده و شاخصهای آماری آنهاو… ، میتواند در پیوست آورده شود.
————————————————————————-
پیروز باشید