0
021284284

روابط بین الملل

روابط بین‌الملل

روابط بین‌الملل به مطالعه روابط میان کشورها، نقش کشورهای مستقل، سازمان‌های بین دولتی، سازمانهای غیردولتی بین‌المللی، سازمان‌های مردم نهاد و شرکت‌های چندملیتی، گفته می‌شود. روابط بین‌الملل یک رشته دانشگاهی است که چون سیاست خارجی یک دولت معین را تجزیه و تحلیل و تنظیم می‌کند، می‌تواند هنجاری و اثباتی باشد. روابط بین‌الملل به عنوان یک فعالیت سیاسی از زمان مورخ یونانی، توکودیدس، آغاز و در اوایل قرن بیستم، به یک رشته دانشگاهی مجزا در داخل علوم سیاسی، تبدیل شد. با این حال روابط بین‌الملل علمی، میان رشته‌ای محسوب می‌شود.
رشته روابط بین‌الملل همانند علوم سیاسی مواد فکری خود را از رشته‌های مهندسی، اقتصاد، تاریخ و حقوق بین‌الملل، فلسفه، جغرافیا، جامعه‌شناسی، انسان‌شناسی و جرم شناسی، روانشناسی و مطالعات جنسیت، مطالعات فرهنگی و فرهنگ‌شناسی، می‌گیرد. هدف روابط بین‌الملل، درک مسائلی همچون جهانی شدن، کشور مستقل، و امنیت بین‌المللی، پایداری زیست‌محیطی، گسترش سلاح‌های هسته‌ای، ملی‌گرایی، توسعه اقتصادی و مالیه جهانی، تروریسم و جرایم سازمان یافته، امنیت انسانی، مداخله خارجی و حقوق بشر، می‌باشد.

تاریخ

تاریخ روابط بین‌الملل به هزاران سال پیش بازمی‌گردد؛ بری بوزان و ریچار لیتل بر این باورند که تعاملات میان دولت شهرهای سومری در ۳۵۰۰ سال پیش از میلاد را می‌توان اولین نظام بین‌الملل دانست.


 

جهت ثبت نام در دوره آموزشی روابط بین الملل بر روی تصویر فوق کلیک نمایید

دوره غیر حضوری است و محتوای الکترونیکی در قالب CD یا DVD به آدرستان ارسال می گردد

پس از پایان گواهی و مدرک معتبر دوره آموزشی روابط بین الملل با قابلیت ترجمه رسمی دریافت می نمایید

مشاوره رایگان: ۰۲۱۲۸۴۲۸۴ و ۰۹۱۳۰۰۰۱۶۸۸ و ۰۹۳۳۰۰۲۲۲۸۴ و ۰۹۳۳۰۰۳۳۲۸۴ و ۰۹۳۳۰۰۸۸۲۸۴ و ۰۹۳۳۰۰۹۹۲۸۴

 


مطالعه روابط بین‌الملل

روابط بین‌الملل در جایگاه یک رشته مطالعاتی مجزا از دیگر علوم همانند تاریخ و سیاست، در ابتدا تقریباً تماماً بریتانیایی محور بود. روابط بین‌الملل به عنوان یک رشته دانشگاهی رسمی در سال ۱۹۱۹ با تأسیس اولین کرسی (استادی) در روابط بین‌الملل – کرسی وودرو ویلسون در ابریستویت، دانشگاه ولز (در حال حاضر دانشگاه ابریستویت) – تأسیس شد.
معرفت‌شناسی و نظریه روابط بین‌الملل
نظریه‌های روابط بین‌الملل را می‌توان در دو نحله معرفت‌شناسانه تقسیم شود: «اثبات گرایانه» و «پسااثبات گرایانه». هدف نظریه‌های اثبات گرایانه استفاده از روش‌های علوم طبیعی با تحلیل اثر نیروهای مادی می‌باشد. این نظریه‌ها معمولاً بر ویژگی‌های روابط بین‌الملل همانند تعاملات دولت، اندازه نیروهای نظامی، موازنه قوا و …، متمرکز هستند. معرفت‌شناسی پسااثبات گرایی این ایده که جهان اجتماعی را می‌توان با استفاده از روشی عینی و فارغ از ارزش مطالعه کرد را رد می‌کند. نظریه‌های پسااثبات گرا ایدهای اصلی نوواقع گرایی و لیبرالیسم همانند نظریه انتخاب عقلانی را رد می‌کند. بر این اساس که روش علمی نمی‌تواند در جهان اجتماعی استفاده شود و علم روابط بین‌الملل به معنای اثبات گرایانه آن غیرممکن است.

نظریه‌های اثبات گرایانه

واقع گرایی
واقع گرایی بیش از هر چیز بر قدرت و امنیت دولت متمرکز است. واقع گرایان معاصر همانند ای. اچ. کار و هانس جی. مورگنتا بر این عقیده‌اند که دولت‌ها در پی منافع خود هستند؛ آنها بازیگرانی عقلانی هستند که در پی افزایش قدرت و به حداکثر رساندن امنیت خود و شانس بقا می‌باشند. واقع گرایی یا واقع گرایی سیاسی نظریه غالب در مطالعات روابط بین‌الملل از آغاز تا کنون بوده‌است. این نظریه ادعا می‌کند که بر یک سنت فکری قدیمی که شامل نویسندگانی همانند توسیدید، ماکیاولی، و هابز می‌شود تکیه دارد. واقع گرایی اولیه را می‌توان واکنشی در برابر تفکر ایده‌آلیستی در سال‌های بین دو جنگ جهانی دانست. وقوع جنگ جهانی دوم توسط واقعگرایان به عنوان شواهدی بر نقص تفکر ایده‌آلیستی فرض می‌شود. تفکر واقع گرایانه در مطالعات روابط بین‌الملل دارای گرایش‌های فکری گوناگونی می‌باشد. با این حال دولت محوری (statism)، بقا (survival) و خودیاری (self-help) اصول اصلی این نظریه می‌باشد.
لیبرالیسم/ایده‌آلیسم/اینترناسیونالیسم لیبرال
نئولیبرالیسم

نظریه رژیم‌ها

نظریه رژیم‌ها (به انگلیسی: Regime Theory) نظریه‌ای در روابط بین‌الملل است که از سنت لیبرالی در روابط بین‌الملل مشتق شده که استدلال می‌کند نهادهای بین‌المللی یا رژیم‌ها بر رفتار دولت‌ها (و یا دیگر بازیگران بین‌المللی) تأثیر گذار است. ثبات نظام بین‌المللی و تغییر آن هسته اصلی نظریه رژیم‌ها را تشکیل می‌دهد. رژیم‌های بین‌المللی اولاً توسط صاحبان قدرت ایجاد می‌شوند اما به مرور زمان برای خود ایجاد رویه کرده و خود نیز در کنار دولت‌ها به عنوان بازیگر مطرح می‌شوند. دوما به عنوان مکانیزم‌های همکاری بین دولت‌ها ایجاد اعتماد و امنیت کرده و به ثبات نظام بین‌الملل کمک می‌کنند. سوماً رژیم‌ها به وسیله عوامل مختلف که مهم‌ترین آنها قدرت است تغییر می‌کنند
نظریه‌های پسااثباتگرایانه/بازاندیشی
نظریه جامعه بین‌المللی
برساخته انگاری
نظریه انتقادی
مارکسیسم
نظریه‌های رهبری
دیدگاه گروه ذی‌نفع
نظریه گروه ذی‌نفع یا ذی‌نفوذ بر این عقیده است که نیروی محرک در پشت رفتار دولت، گروه‌های ذی‌نفع می‌باشد. لابی‌های سیاسی، ارتش، و شرکت‌های بزرگ، نمونه‌هایی از گروه‌های ذی‌نفع هستند. نظریه گروه استدلال می‌کند که اگر چه گروه‌های ذی‌نفع تشکیل دهنده خود دولت می‌باشد، با این حال آنها همچنین نیروهای عامل در اعمال قدرت دولتی هستند.

دیدگاه راهبردی

مدل اعتقاد به ذات بد بشر در روابط بین‌الملل و روانشناسی سیاسی
نقشه پراکندگی تمدن‌های جهان.
نظریه‌های پساساختارگرایانه
نظریه‌های پساساختارگرایانه روابط بین‌الملل در دهه ۱۹۸۰ تحت تأثیر مطالعات پست مدرنیستی علوم سیاسی توسعه یافت. پساساختارگرایی به بررسی ساختارشکنی مفاهیمی همانند «قدرت» که به طور سنتی در روابط بین‌الملل مسئله نبودند می‌پردازد. پساساختارگرایی همچنین در پی سنجش این موضوع است که چگونه ساختار این مفاهیم، روابط بین‌الملل را شکل می‌دهند. بررسی «روایت» نقش مهمی در تجزیه و تحلیل پساساختارگرایانه دارد، به عنوان مثال کارهای پساساختارگرایانه فمینیستی نقشی که زنان در جامعه جهانی بر عهده دارند و همچنین این نکته که چگونه آنها را در جنگ به عنوان «بی گناه» و «غیرنظامی» دانسته می‌شوند را مورد بررسی قرار داده‌است.
مفاهیم در روابط بین‌الملل
مفاهیم سطح نظام/سیستم
به روابط بین‌الملل اغلب از منظر سطوح تحلیل نگریسته شده‌است. مفاهیم سطح نظام، مفاهیم گسترده‌ای هستند که یک محیط بین‌المللی را با توجه به آنارشی تعریف می‌کنند و به آن شکل می‌دهند.

حاکمیت
قدرت
منافع ملی

منافع ملی درجهت گیری سیاست خارجی نقشی مهمی دارد. به گفته مورگنتا که منافع ملی را ستاره ای راهنمایی سیاست خارجی عنوان نمود. یعنی اتحادها وهم سویی‌های دولت‌ها و دشمنی کشورها درعرصه بین‌الملل تابع از منافع ملی کشورها است. سازگاری و تداخل منافع ملی دویا چند کشور همکاری را درپی دارد. اما تعارض منافع ملی دشمنی و رقابت را درپی دارد.
بازیگران غیردولتی
بلوک‌های قدرت
قطبیت
وابستگی متقابل
وابستگی
ابزار سیستمیک روابط بین‌الملل
مفاهیم سطح واحد در روابط بین‌الملل
به عنوان یک سطح تحلیل، سطح واحد اغلب به سطح دولت اشاره دارد، به صورتی که تحلیل‌ها و توضیحات به جای اینکه در سطح نظام بین‌الملل انجام شود، در سطح دولت انجام می‌شود. بدین معنا که تحلیل به واحدهای نظام بین‌الملل که اغلب همان دولت‌ها محسوب می‌شوند، توجه دارد.

نوع رژیم

تجدیدنظرطلبی / وضع موجود
دین
مفاهیم سطح فرد یا فروواحد
سطح پایین‌تر از سطح واحد (دولت) می‌تواند برای توضیح فاکتورهایی در روابط بین‌الملل که نظریه‌های دیگر قادر به توضیح آن نیستند، مفید باشد. همچنین این سطح کمک می‌کند تا از نگاه صرفاً دولت محور به روابط بین‌الملل پرهیز شود.
عوامل روانی در روابط بین‌الملل
سیاست‌های بوروکراتیک – توجه به نقش بوروکراسی در تصمیم‌گیری و نگاه به تصمیم‌ها به عنوان نتیجه تعاملات بوروکراتیک و اینکه تصمیم‌ها با محدودیت‌های مختلفی شکل می‌گیرند.
گروه‌های مذهبی، قومی و تجزیه طلب
علم، فناوری و روابط بین‌الملل – چگونه علم و فناوری بر کسب و کار، محیط زیست، فناوری، توسعه و بهداشت جهانی اثر می‌گذارد.
اقتصاد سیاسی بین‌الملل، و عوامل اقتصادی در روابط بین‌الملل.
فرهنگ‌شناسی سیاسی بین‌الملل – به نحوه تأثیر فرهنگ و متغیرهای فرهنگی در روابط بین‌الملل می‌پردازد.
روابط شخصی میان رهبران.
نهادها در روابط بین‌الملل
نهادهای بین‌المللی بخش مهمی از روابط بین‌المللی معاصر را تشکیل می‌دهند. بیشتر تعاملات در سطح نظام بین‌الملل توسط آنها اداره می‌شود. آنها همچنین برخی از نهادها و رویه‌های روابط بین‌الملل، همانند استفاده از جنگ به صورت سنتی (به جز در موارد دفاع از خود) را غیرقانونی اعلام کردند.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *