دپارتمان آموزش مجازی شرکت جهت علاقه مندان به این دوره ی آموزشی توضیحاتی در این رابطه ارائه داده است. جهت ثبت نام در این دوره کوتاه مدت آموزشی و دریافت گواهینامه آموزشی معتبر در این زمینه به قسمت ( ثبت نام دوره ) مراجعه فرمائید. باتشكر
معرفی رشته مهندسی صنایع
مهندسی صنايع یکی از شاخههای مهندسی میباشد که با طراحی، پياده سازی و بهبود سيستمهای يکپارچه ای از انسان (human)، سرمایه، مواد (material)، اطلاعات (information)، تجهيزات (instrument) و انرژی (energy)مرتبط میباشد . اين رشته بر پايه دانش تخصصی در علوم رياضی، طبيعی، اجتماعی و نيز قوانين و روشهای تجزيه و تحليل مهندسی و طراحی بنا شده است بهمنظور تعیین پیش بینی و ارزیابی نتايج حاصل از سيستمهای يکپارچه بپردازد .
در سیستمهای تولید ناب و بدون خطا (Lean Manufacturing)، مهندسی صنایع در جهت حذف و کاهش منابع تلف شده از قبیل زمان، پول، ماده و انرژی نقش کلیدی دارد.
همچنین علم مهندسی صنایع راجع به مدیریت عملیات، مهندسی سیستمها، مهندسی تولید و مهندسی ساخت یا مهندسی سیستمهای ساخت آگاهی میدهد؛ وجه تمایز مهندسی صنایع به شرکت داشتن نقطه نظرات دانش آموختگان آن در کارشان باز میگردد. این رشته عموماً بهعنوان مهندسی مدیریت یا مدیریت مهندسی، یا حتی مهندسی سیستمهای سالم مطرح است. (در یک جمله هزینه و زمان کمتر برای بازده و راندمان بالاتر)
اهداف و ويژگيهاي مهندسي صنايع:
نخستين نكتهاي كه كه بايد بدان توجه كرد ، پويايي پنهانيست كه در ذات تعاريف فوق نهفته است ؛ اين جملات بيانگر حركتي مداوم و هميشگي هستند ، حركتي در جهت آنچه كه بهتر است يعني بهبود مستمر ، حركتي كه هيچگاه متوقف نميشود . شما برنامهريزي ميكنيد ، تصميم ميگيريد ، به اجرا درميآوريد ، تجزيهوتحليل مينماييد و آنگاه از نتايج حاصل جهت برنامهريزيهاي آتي بهره ميبريد ؛ اين چرخهايست كه هيچگاه از حركت باز نخواهد ايستاد و همواره رو به سوي بهبود دارد ، چرا كه ايستايي يعني مرگ و مجموعههاي پويايي چون واحدهاي صنعتي – خدماتي هيچگاه به مرگ تمايل ندارند .
نكته دوم آنكه هيچيك از تعاريف فوق بهتنهايي قادر به بيان آنچه مهندسي صنايع ادعا ميكند نيستند ، بلكه ايندو مكمل يكديگرند . گفتهايم كه ويژگي بارز مهندسي صنايع در تفكر بهبود مستمر وضعيت موجود بوده و هرگز از وضعيت موجود راضي نيست و تلاش مينمايد تا به سوي وضعيتي مطلوبتر حركت نمايد . در وهله اول ، تصميمگيري و برنامهريزي لازم است كه حركتيست به سوي هدف ، اما در گام بعدي بهكارگيري و اجراي برنامه يا تصميم و سپس تجزيهوتحليل نتايج ، تضمينكننده صحت آن ميباشند . گرايش توليد صنعتي به نگرش نظاممند ، منظم و علمي گرايش برنامهريزي و تحليل سيستمها نيازمند است و در نقطه مقابل ، برنامهريزي و تحليل نيز به نگرش اجرايي ، كاربردي و تجربي توليد صنعتي نياز دارد .
نكته سوم ، ديدگاه انجامدهي و هماهنگسازي است ، چراكه مهندسي صنايع گاه بايد عوامل متضادي چون نيروي انساني ، ماشينآلات ، زمان ، تجهيزات ، سرمايه ، ساختمان و مواد را در قالب يك مجموعه صنعتي – خدماتي آنچنان هماهنگ سازد تا مطلوبيت لازم در كيفيت و كميت توليد را بدست آورد . اين مساله ، ويژگي ديگري را يادآور ميشود كه همانا تفكر كلگرا ، جامع و نظاممند مهندسي صنايع ميباشد . وي در هنگام برخورد با هر مجموعه ، پيش از آنكه به جزئيات بپردازد ، آنرا به صورت كلي مشاهده مينمايد و به تعبيري از بالا يا بيرون نگاه ميكند ؛ او اجازه نميدهد تا يك بخش كوچك از آن مجموعه چنان مجذوبش نمايد كه از ساير قسمتها غافل گردد و ارتباط بخشهاي ديگر را با آن جزء نبيند . وي ميداند كه همكاري تمام آن مجموعه است كه كارايي كل را بدست ميدهد و انتظاري كه از مجموعه ميرود با هماهنگي تمام اجزا برآورده ميگردد . گفته شد كه مهندسي صنايع با مجموعههاي پويايي چون واحدهاي صنعتي – خدماتي روبروست .
هر مجموعه پويا داراي يكسري داشتهها يا وروديها ، يكسري ستادهها يا خروجيها و همچنين فراينديست كه اين داشتهها را به ستادهها تبديل نمايد . ويژگي مهندسي صنايع ، مشاهده همزمان اين سه عامل است و اين مساله خود موجب درك ارتباط بين مجموعهها و عوامل مختلف و اقدام در جهت هماهنگسازي و انجام آنها ميشود . يك مهندس صنايع چنانچه بتواند وروديها و خروجيها را اعم از فيزيكي و غيرفيزيكي در ذهن خود تصوير نمايد و همچنين پردازشها و فرايندهاي تبديل اين وروديها به خروجيها را مرور كند ، آنگاه به يقين خواهد توانست سازمان را به بهترين نحو اداره نمايد .
نكته چهارم ، اصل بيشينهسازي كلي است كه بهطور ذاتي در اين تعاريف به چشم ميخورد ؛ اگر شما يك مجموعه را بصورت جامع و نظاممند مشاهده كرديد ، درست نيست كه تنها سعي نماييد يك جزء آن را در مطلوبترين وضعيت و سطح ممكن نگه داريد و از ساير اجزا غافل بمانيد ؛ مهندسي صنايع ميگويد كل اين مجموعه ، يعني تمامي اجزاي آن در ارتباط با هم و به صورت هماهنگ بايد در يك سطح مطلوب قرار گيرند تا مطلوبيت كل مجموعه در بالاترين سطح قرار گيرد.
نكته پنجم واژه موثر در تعريف ذكر شده ، است ؛ اصولا در مهندسي صنايع مفهوم بهرهوري كاربرد فراواني دارد ؛ بهرهوري خود انواع مختلف دارد و عموما به صورت نسبت خروجيها (ستادهها) به وروديها (دادهها) تعريف ميگردد . دو ركن اساسي در افزايش بهرهوري هر مجموعه ، كارايي و اثربخشي ميباشند . كارايي نشاندهنده ميزان كل فعاليت ميباشد حال با هر مقصودي كه ميخواهد انجام شده باشد ، اما اثربخشي مبين آن قسمت از فعاليت است كه در راستاي رسيدن به هدف مجموعه انجام شده است ؛ بهكارگيري واژه موثر نيز به همين معنا ميباشد.
نكته ششم آن است مهندسي صنايع از روشهاي علمي جهت انجام كارهايش استفاده مينمايد . روشهاي علمي روشهايي هستند كه كه در موارد متعدد از بوته آزمايش و تجربه گذشتهاند و به بيان بهتر استاندارد گرديدهاند و اين دلمشغولي مهندسي صنايع است كه سعي ميكند در هر چرخه برنامهريزي ، اجرا و تجزيهوتحليل ، روشهاي مستند و استانداردي را در امور مختلف طراحي كند ، آنها را از حالت تجربهنشده خارج نمايد و وارد ذات فرايند داخلي آن مجموعه نمايد . دانش مهندسي صنايع سعي مينمايد براي تمامي شرايط ، روشهاي علمي خاصي را طراحي كند تا در موارد مشخص ، اين روشها را به عنوان ابزاري در اختيار مدير قرار دهد .
دانش پایه ای مهندسی صنایع:
دانشهای ریاضی،آمار و کامپیوتر نقش اساسی را ایفا می کنند.ابزارهایی نظیر بهینه سازی،فرآیندهای تصادفی و شبیه سازی در مهندسی صنایع حرف اول را می زنند.در دوره لیسانس مهندسی صنایع و به طور کل در دوره های این رشته،هدف این است که با تمرکز روی این دانش های پایه ای،به تحلیل های اقتصادی،برنامه ریزی و کنترل،طراحی تاسیسات،سیستم های تولیدی و تحلیل مشاغل برسیم.لازم به توضیح است دانش استفاده شده در مهندسی صنایع،بر اساس متغیرهای گسسته است ،در حالی که در سایر رشته ها بر اساس متغیرهای پیوسته می باشد.یعنی در مهندسی صنایع بیشتر،جبر خطی استفاده می شود و این دقیقا نوعی از دانش ریاضی است که در سایر رشته ها کمتر مورد تاکید قرار می گیرد.دلیل تاکید بیش از حد مهندسی صنایع بر این نوع دانش ریاضی،این است که ما با چیدمان محصولات،دسته بندی آنها،طراحی لی اوت کارخانه و … سر و کار داریم.می توان گفت فرهنگ ریاضی متفاوتی بین این رشته و رشته های دیگر وجود دارد.
اما چرا آمار مهم است؟موضوعاتی مانند کنترل کیفیت،شبیه سازی و فرآیندهای تصادفی همه وهمه با آمار سر و کار دارند.ارزیابی ریسک،برنامه ریزی تولید و به طور کلی مطالعه ی سیستم ها همه به آمار نیاز دارند و اینها همه کارهای مهندسین صنایع است.
تواناییهای مورد نیاز و قابل توصیه رشته مهندسی صنایع
● زمینه های فعالیت مهندسی صنایع
با پیشرفت و تحول سریع علوم و فنون و پیچیدگیهای روز افزودن آن، بالطبع نظامهای تولیدی و خدماتی نیز گسترش یافته اند که در این میان اداره صحیح و مناسب این گونه واحدها مستلزم بکارگیری تکنیکهای علمی و پیشرفته جهت پیش بینی مدلسازی، برنامه ریزی، تأمین و تدارک، اجرا و نظارت و ارزیابی نتایج حاصله در راستای وظایف مدیریتی است. همانطوری که می دانیم فعالیت هر نظام اعم از تولیدی یا خدماتی با اتکا بر فناوری خاص آن امکان تداوم و استمرار دارد و صرف نظر از ماهیت فنی و صنعتی امر، فناوری دارای چهار جز اصلی یعنی شامل ۱) تجهیزات، امکانات تولیدی و خدماتی ۲) مدیریت و سازمان ۳) نیروی انسانی ۴) دانش فنی است. از آنجا که رشته های مهندسی مرسوم نظیر مهندسی مکانیک، برق، ساختمان و … بیشتر به ابعاد فنی صنعت (مورد ۱ و ۴) توجه دارند.
در فرایند کسب و کار رقابتی به تنهایی پاسخگوی مسائل پیچیده خدمات مهندسی و مدیریتی مدرن امروزی که بصورت سیستماتیک تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و باورهای انسانی را در چرخه حیات سیستمهای مورد توجه خود لحاظ نمی نمایند نیستند. لذا برای رفع چنین کمبودهایی در قرن حاضر بویژه طی چند دهه اخیر، رشته جدیدی تحت عنوان مهندسی صنایع با بهره گیری از علوم ریاضی، فیزیکی، اجتماعی، اقتصادی و تکنیکها و فنون مهندسی بوجود آمده است. با توجه به مراتب فوق شاید مناسب بود این رشته با عنوان مهندسی مدیریت معرفی میشد، چرا که کاربردهای آن محدود به صنعت نیست و هر موسسه انتفاعی و غیر انتفاعی با جنبه صنعتی یا خدماتی میتواند از فنون و تکنیکهای مهندسی صنایع بهره گیرد. مبحث صرف منابع و حصول حداکثر نتیجه از منابع مصروفی چیزی نیست که منحصر به صنعت یا بنگاه خاصی باشد و امروزه با توجه به کمبود ارتقاع سطح بهره وری امری ضروری و حیاتی محسوب میشود که نشانگر بستر گسترده برای فعالیتهای مهندسی صنایع نفتی میشود . مهندسی صنایع در حرفه ها و مشاغلی همچون، بانکداری، خدمات مشاورهای، صنعت بیمه، شرکتهای هواپیمایی، کشتیرانی، بیمارستانها، کارخانجات، کشت و صنعت، خدمات شهری، استادیومهای ورزشی و یا هر مکان دیگری که نیاز به برنامهریزی، هدایت و مدیریت و ارتقا بهره وری میباشد کاربرد دارد.
● برخی از زمینه های کاری مشخص مهندسی صنایع در بازار کسب و کار عبارتند از:
▪ برنامه ریزی استراتژیک و عملیاتی سازمان
▪ مدیریت تولید
▪ مدیریت مهندسی
▪ مدیریت پروژه
▪ مهندسی لجستیک
▪ سیستمهای تولیدی
▪ مهندسی سیستمهای کیفیت
▪ مهندسی سیستمهای اطلاعاتی
▪ مهندسی مالی
▪ مهندسی ارزش
▪ مهندسی سیستمهای بهره وری
▪ طراحی فرایندها و ساختارهای سازمانی
آینده ی شغلی مهندسی صنایع در ایران
بررسی وضعیت مهندسی صنایع در ایران:
يکی از پيش نيازهای ايجاد هر گونه بهبود در حوزه صنفی و آموزشی مهندسی صنايع، کسب شناخت از وضعيت مهندسی صنايع در کشور است. در حال حاضر متاسفانه هيچ آمار دقيقی از وضعيت مهندسين صنايع در کشور وجود ندارد. تعداد دانشجويان، تعداد فارغ¬التحصيلان، زمينه های کاری مهندسی صنايع در کشور و عواملی از اين دست مشخص نيست. در نتيجه در برنامه ريزی آموزشی مهندسان صنايع، تعيين سيلابس آموزشی مناسب دانشگاهی، ارائه خدمات آموزشی پس از فارغ¬التحصيلی، نمي¬توان واقعيات و نياز موجود جامعه را مد نظر داشت.
در حال حاضر موقعیت کاری مهندسین صنایع در ایران با توجه به در حال رشد بودن صنعت و پروژه ها بسیار خوب است.
طبق آمار گرفته شده از يك منبع اطلاعاتي بزرگ در زمينه ي بازار كار براي مهندسين ، از ميان حدود 9000فرصت شغلي براي مهندسين تمامي رشته ها در سطح كشور،در تابستان 1386 ، تعداد 1918 فرصت شغلي براي مهندسين مكانيك ،1883 فرصت شغلي براي مهندسين عمران و 1273فرصت شغلي براي مهندسين برق مي باشد؛ تعداد 2604 فرصت شغلي براي مهندسين صنايع در تابستان 86 مي تواند نشان دهنده ي اين امر باشد كه صنعت كشور و مديراني كه در راس دولت قرار دارند، به اهميت وجود مهندسي صنايع پي برده و در صدد پرورش و استفاده ي بيش از پيش از علوم اين مهندسي مي باشند.
یک نکته هم مهم است. مهندسان صنایع در ایران عمدتا کار مهندسی صنایعی نمی کنند و در حوزه کار مدیریت وارد شده اند. بین مهندسی صنایع و مدیریت مرزهای مشخصی وجود دارد. اولا مهندسان صنایع عمدتا باید به مسایل مدیریت عملیات (مثل برنامه ریزی تولید) بپردازند. ثانیا ابزارهای مهندسان صنایع عمدتا ریاضی و کمی و ابزارهای مدیریت عمدتا کیفی و رفتاری است. به نظر می رسد چون کار کردن در حوزه اول سخت است مهندسان صنایع کارهای سهل و ممتنعی مثل برنامه ریزی استراتژیک، سازماندهی و سیستم های اطلاعات را ترجیح می دهند و علاقه ای به کارهای تحقیق در عملیاتی و آماری که قلب تخصصی مهندسی صنایع است ندارند.
در این میان در بازار کار مشکلات روزمرگی برای مهندسین صنایع هم پیش می آید:
1)عدم امنيت شغلی: وقتی شما يک کار ثابت (مانند وارد کردن يک سری اعداد در اکسل) را انجام میدهيد و اين کار به صورت روزمره و بدون کوچکترين تغييری انجام شود، ممکن است مديريت شرکت يک ديپلمه و يا حتی پايينتر از آن را به جای شما استخدام کند. در واقع حق با اوست. بسياری از مهندسان صنايع در ايران، کارهايی را در شرکت انجام میدهند که يک فرد عادی بدون داشتن تحصيلات دانشگاهی، به راحتی میتواند از پس آن ها برايد.
2)بهروز نبودن و عقب ماندن از پيشرفتهای علمی و ابداعات جديد: شرايطی را تصور کنيد که يک مهندس صنايع در بخش برنامهريزی توليد يک شرکت مشغول به کار است. وظيفه او تهيه گزارش توليد، برنامه توليد روزانه و روزهای آينده و… است. او هر روز اين کارها را انجام میدهد و فشردگی کارها به حدی است که ديگر فرصت مطالعه ندارد. بعد از يک يا پنج سال چه اتفاقی میافتد؟ مشخص است که او از پيشرفتها و موضوعات جديد در حوزهی کاری خود بیاطلاع خواهد بود.
3)احساس نارضايتی از کار و خوشحال نبودن: اين موضوع بيشتر به مسائل روحی و روانی برمیگردد. اصولاً ساختار احساس انسان به گونهايی است که تکرار را دوست ندارد و حالا چه فيلم تکراری باشد يا يک کار تکراری. همچنين بعضی از افراد ذاتاً تحولخواه و به دنبال تنوع هستند و در صورتی که گرفتار چرخه روزمرگی شوند، به شدت از کار خود احساس نارضايتی میکنند و اين موضوع هم سبب اصلی بسياری از مشکلات ديگر است.
4)کند و تنبل شدن ذهن، روح و حتی جسم: ذهن هم مانند بدن احتياج به تمرين دارد. همانطور که بدن انسان در صورت عدم تحرک و ورزش دچار سستی، رخوت و در نهايت ضعف میگردد، ذهن و مغز نيز در صورت استفاده نشدن تنبل و ضعيف میشود. به عبارتی آکبند ماندن مغز اصلاً خوب نيست! افرادی که کارهای مشابه را در روزهای پیدرپی انجام میدهند، ديگر احتياجی به تحليل و استنتاج ندارند و به مرور قدرت تحليلگری خود را از دست میدهند که اين موضوع برای يک مهندس صنايع، فاجعه محسوب میشود.
-بايد توجه داشت که افرادی که در بعضی از شاخههای مهندسی صنايع کار میکنند، هرگز دچاز روزمرگی نمیشوند و اين موضوع به دليل ماهيت کار آنهاست. به عنوان مثال کار کردن در زمينه کنترل پروژه، ذاتاً متنوع است. هنگامی که يک پروژه تمام میشود و پروژهی ديگر آغاز میگردد، همه چيز جديد، نو و تازه خواهد بود. البته اگر شما در بعضی از پروژههای طولانی و پايان ناپذير که در ايران هم تعداد آنها کم نيست کار میکنيد، در معرض خطر روزمرگی قرار داريد! افرادی که در واحدهای برنامهريزی توليد، نت، کنترل کيفيت و مشابه آن کار میکنند، بيش از ساير مهندسان صنايع مبتلا به بيماری روزمرگی هستند. اما افرادی که در شرکتهای مشاوره کار میکنند، تقريباً هيچ وقت به اين آفت مبتلا نمیشوند.
در پايان بايد بگويم که خروج از روزمرگی کار سختی نيست. شما میتوانيد يک برنامه برای خود طراحی کنيد که مثلاً هر سال در چند دورهی آموزشی مربوط به کارتان شرکت کنيد. يا هر روز زمان ثابتی را به مطالعه منابع مربوط به کارتان اختصاص دهيد. جستجو و مطالعه در اينترنت، شرکت در سمينارهای مختلف، انجام مشاوره و کار به صورت پروژهايی در بيرون از شرکت و حتی ايجاد تغييرات جزئی در کار روزانهتان و از همه مهمتر توجه به اصول بهبود مستمر، راههای خوبی برای فرار از روزمرگی است.
مهندسی صنایع در دانشگاه ها
مهندسي صنايع در مقطع كارشناسي در چهار گرايش تقسيمبندي ميشود :
1. توليد صنعتي
2. برنامهريزي و تحليل سيستمها
3. تكنولوژي صنعتي
4. ايمني صنعتي
دو گرايش توليد صنعتي و تحليل سيستمها در قياس با گرايشهاي ايمني صنعتي و تكنولوژي صنعتي ، به دليل حوزه مفاهيم پيچيدهتر ، گستردهتر و كاربرديتر ، داراي برجستگي چشمگيري در سطح دانايي و توانايي ميباشند ، دانشجوياني با سطح علمي بالاتري را به خود ميپذيرند و به همين دليل گرايشهاي اصلي مهندسي صنايع به شمار ميآيند . از اين رو پيرامون اين دو گرايش در گامهاي آتي شرح كاملتري بيان خواهيم نمود .
دوره دكتراي مهندسي صنايع مجموعهاي هماهنگ از فعاليتهاي پژوهشي و آموزشي است كه موجب احاطه و دستيابي دانشجو به آثار علمي در زمينه مهندسي صنايع و توانايي در تهيه متون تحقيقاتي ، نوآوري ، كمك به پيشرفت و گسترش مرزهاي دانش در اين رشته خواهد شد . دوره دكترا نيز شامل سه گرايش زير است :
1. مهندسي صنايع
2. سيستمهاي اقتصادي – اجتماعي
3. مديريت سيستم و بهرهوري
توليد صنعتي فن بهكارگيري مهارتهاي تكنيكي – اقتصادي و استفاده موثر و نظاميافته از نيروي انساني سازمان ، ماشينآلات ، تجهيزات ، سرمايه ، ساختمان و مواد به منظور توليد كالا با كيفيت و كميت مطلوب ميباشد .
برنامهريزي و تحليل سيستمها فن بهكارگيري روشهاي علمي جهت حل مسائل تصميمگيري و برنامهريزي در واحدهاي صنعتي – خدماتي ، شامل جمعآوري اطلاعات ، تجزيهوتحليل دادهها ، مدلبندي و حل مساله.
نکته: هيچيك از گرايشهاي برنامهريزي و تحليل سيستمها و توليد صنعتي به تنهايي تمام مهندسي صنايع نيستند و تنها با حضور در كنار يكديگر ميتوان انتظار داشت مهندسي صنايع به اهداف خود نائل گردد .
اينك به سراغ دو گرايش ديگر ميرويم كه اگرچه در جايگاه توجه پايينتري در قياس با توليد صنعتي و برنامهريزي و تحليل سيستمها قرار دارند اما خود از جمله رشتههاي كاربردي صنعت و خدمات بهشمار ميآيند و چهبسا كاركردهايي داشته باشند كه ساير رشتههاي فني و مهندسي از آنها بيبهرهاند .
با تكنولوژي صنعتي آغاز ميكنيم :
در تعريف تكنولوژي صنعتي ميتوان گفت : فن بهكارگيري مهارتهاي اجرايي و ذكاوتهاي فني در جهت طراحي تجهيزات و تسهيلات مورد استفاده در بخش توليد و خدمات و تعيين تدابير لازم براي ساختوساز آنان ميباشد . (بهينهسازي در ساختوساز)
تكنولوژي صنعتي گرايشيست با بينشي فنيتر از دو گرايش توليد صنعتي و برنامهريزي و تحليل سيستمها كه مشابه كارشناسي ساخت و توليد در مهندسي مكانيك بوده اما مجهز به توانايي بهينهسازي ، آگاه به مسائل بهينهسازي ساخت و ساز فرآوردههاي صنعتي و نيز نگهداشت و راهاندازي فني واحدهاي اجرايي ميباشد . داراي توانايي انتقال و مديريت تكنولوژيست و نيز حفظ و حراست از آن كه به مدد امكانات سختافزاري و نرمافزاري در جهت حفظ و نگهداري نظام فني و اجرايي گام بر ميدارد ؛
با مديريت تكنولوژيهاي در دسترس يا مواردي كه در قالب انتقال تكنولوژي دادوستد ميشوند ، در جهت افزودن كميت و كيفيت فرآوردهها و نيز بهرهبرداري اثربخش از امكانات در دسترس ، اقدامات موثري انجام ميدهد . با استفاده از تجهيزات كامپيوتري و مدارهاي منطقي قادر است طيف وسيعي از خواستههاي اجرايي بشر را كه به دليل محدوديتهاي انساني به سهولت قابل تحقق نميباشند ، عينيت بخشد . مباحث اجرايي و مهارتي ساخت و توليد فرآوردههاي صنعتي ، طراحي قالب ، قيدوبستهاي صنعتي ، عمليات حرارتي و مباحث انتقال تكنولوژي را ميتوان در زمره ديگر زمينههاي تخصصي اين گرايش ذكر نمود . كارشناس تكنولوژي صنعتي از مرحله طراحي يك ايده و نمونهسازي آن گرفته تا مرحله ساخت و تدارك امكانات توليد ، همينطور مديريت مراحل اجرايي ، توان خدمترساني دارد ؛ علاوه بر آن ، ضايعات و عوامل بروز آنها را شناسايي كرده و تاثيرات گوناگوني كه برجاي ميگذارند را ، مورد سنجش و ارزيابي قرار ميدهد .
حال به سراغ ايمني صنعتي ميرويم :
در تعريف ايمني صنعتي ميتوان گفت : فن بهكارگيري تدابير ويژه مهندسي در جهت ايمنسازي نظامهاي گوناگون كاري در مواجهه با گونههاي مختلف ريسك رودرروي آنان ميباشد .
نقش و توانایی یا کارایی
مشاغلی که فارغ التحصیلان این دوره می توانند احراز نمایند عبارتند از :
– واحد طرح و برنامه موسسات تولیدی بزرگ (بیش از 500 شاغل) در واحد طرح وبرنامه، خط مشی عمومی موسسه بوسیله کارشناسان این دوره در مقاطع میان مدت و بلند مدت برنامه ریزی می گردد. مسائل تصمیم گیری در سطح واحد تولیدی توسط کارشناسان این مجموعه به فرم کمی مورد تجریه و تحلیل قرار گرفته و بهترین راه حل جهت تصمیم گیری نهائی به مدیریت واحد ارائه می گردد.
– واحد طرح وبرنامه وزارتخانه و موسسات تابعه
مسائل تصمیم گیری در سطح وزارتخانه موسسات تابعه فارغ التحصیلان این دوره بصورت کمی مورد تجریه و تحلیل قرار گرفته و راه حل مناسب جهت تصمیم گیری نهائی تدوین می گردد.
– کارشناسان برنامه ریزی در موسسات خدماتی
مسائل خدماتی موسسات مختلف از قبیل توزیع کالا، توزیع آب، انرژی و… حمل و نقل، ترافیک شهری، ترافیک هوائی، بررسی سطح قابل ارائه خدمات بنادر، بررسی سطح قابل ارائه خدمات در بیمارستانها و…
– کارشناسان برنامه ریزی در سازمان برنامه و بودجه
مسائل برنامه ریزی و تخصیص بودجه در سطوح مختلف مملکتی، بخشی ، استانی و…
– کارشناسان برنامه ریزی در سطوح مختلف نظام برنامه ریزی کشور
با مراجعه به نظام برنامه ریزی کشور مصوبه شورای اقتصاد ملاحظه می گردد که عده کثیری کارشناس در سطوح مختلف وزارتخانه ، استانداریها، فرمانداریها و… مورد نیاز میباشد.
– تحقیقات و آموزش در موسسات عالی
فارغ التحصیلان این مجموعه می توانند پس از طی دوره های تخصصی (تحقیق و تربیت مدرس) به خدمات آموزشی و پژوهشی در موسسات عالی کشور بپردازند.
ضرورت و توانایی
ابعاد فعالیتهای صنعتی و خدماتی آن چنان گسترده است که حل مسائل تصمیم گیری و برنامه ریزی در سطح اینگونه واحد را بدون بهره گیری از روش علمی غیر ممکن ساخته است لذا مدیریت موسسات تولیدی و خدماتی نیاز مبرمی می برد وجود کارشناسی متبحر در ادامه برنامه ریزی ارائه می باشدحل جمع آوری اطلاعات ، تجزیه و تحلیل داده های، طبقه بندی و حل ومسئله بوسیله کارشناس برنامه ریز انجام می شود. جواب یا جوابهای مسئله ارائه می گردد و سپس بهترین جواب توسط مدیر انتخاب می شود. ارائه بهترین جواب بدون بهره گیری از روشهای علمی غیرممکن است به دلایل فوق الذکر و نیز نیاز کشور به متخصصین برنامه ریز در بخش صنایع لازم و اهمیت این دوره روش می شود.
زمینههای اشتغال
رشته مهندسی صنایع به این دلیل که زمینههای گوناگون فعالیتهای تولیدی و خدماتی را با دید کلی نگر مورد توجه قرار میدهد در افزایش بهره وری و بهبود فرآیندها نقش موثری را میتواند ایفا کند. با گذشت زمان صاحبان صنایع و سیاستگذاران امور اقتصادی به این نکته پی برده اند و همین امر باعث افزایش توجه به مهندسی صنایع به عنوان ابزاری در جهت انجام بهتر کارها گشته است.
از آنجا که ایران جزو کشورهای در حال توسعه است از سویی با افزایش مصرف داخلی نیاز به توسعه ابزارهای تولید و یا بهبود روشهای تولید و افزایش بهرهوری به منظور استفاده مناسبتر از منابع تولید به شدت احساس میشود و از سوی دیگر کشور وارد عرصههایی از خدمات میگردد که تاکنون تجربه آن را نداشته است. (به عنوان مثال میتوان به تجارت الکترونیک، بانکداری الکترونیکی و… اشاره کرد) در هر دو زمینه مهندسی صنایع و سیستم نقش موثری ایفا میکنند و بنابراین نیاز کشور به این رشته هم اکنون بسیار زیاد بوده و در آینده نیز همچنان ادامه و افزایش خواهد داشت. از لحاظ زمینه کلی کار صرف نظر از برخی کارهای ویژه تفاوت چشمگیری میان مهندسین صنایع و سیستم در بازار داخلی کشور وجود ندارد.
از آنجا که وظیفه اصلی مهندسین صنایع بهبود روشها و افزایش بهرهوری جهت استفاده بهتر از منابع و نیز مدرن کردن و اتوماسیون فرایندهای تولید و طراحی فرایندهای خدماتی و به نحوی کارا است و با توجه به وضعیت کنونی صنایع و ارگانهای خدماتی کشور زمینههای خدمت زیادی برای دانش آموختگان این رشته مهیا است.