عضویت

آموزش تحلیلگری بنیادی-فاندامنتال: دوره های آموزش مجازی و مقاله های آموزشی تحلیلگری بنیادی-فاندامنتال

تحلیل گری بنیادی (فاندامنتال)شایستگی از حوزه خدمات ،گروه شغلی امورمالی وبازرگانی است و شامل کارهای: تجزیه و تحلیل اقتصادی ملی و جهانی- تجزیه و تحلیل صنعت- تجزیه و تحلیل شرکت- تحلیل نسبت های مالی و سودآوری شرکت- پیش بینی جریانات نقدی و بررسی سیاستهای تقسیم سود- تحلیل حساسیت (EPS) -ارزش گذاری ابزارهای مالی- تحلیل وقایع آتی رویدادهای غیر معمول روش های حسابداری و نوآوری در سود شرکت میباشد و با مشاغل حوزه بازار سرمایه درارتباط میباشد.

آموزش مجازی تحلیلگری بنیادی-فاندامنتال : امکان ثبت نام در دوره مجازی​

ما در بنیاد آموزش مجازی ایرانیان امکان ثبت نام در دوره آموزش مجازی تحلیلگری بنیادی-فاندامنتال و اخذ مدرک معتبر ر را به صورت کاملا غیر حضوری فراهم آورده ایم.

5/5
تحلیلگری بنیادی-فاندامنتال

علم ارزیابی متغیرهای اقتصادی، مالی و دیگر موارد تغییرپذیر درباره یک دارایی است که باعث می‌شود بتوان ارزش حقیقی فعلی و احتمالی آن در آینده را تعیین کرد.

رسیدن به قیمتی است که سرمایه‌گذار بتواند آن را با قیمت فعلی اوراق بهادار مقایسه کند و مطلع شود که آیا اوراق بهادار کمتر از مقدار منصفانه ارزش‌گذاری شده یا بیشتر از آن.

دوره آموزش مجازی تحلیلگری بنیادی-فاندامنتال برای شما توسط بنیاد آموزش مجازی ایرانیان تهیه شده، تا به آسانی اینترنتی ثبت نام کنید.

بنیاد آموزش مجازی ایرانیان با اعتبار بسیار بالا برای شما شرایطی فراهم آورده که در مدت زمان کوتاه میتوانید مدرک تحلیلگری بنیادی-فاندامنتال را اخذ نمایید.

تحلیل فاندامنتال چیست؟

«تحلیل فاندامنتال» یا «تحلیل بنیادی» (Fundamental Analysis) روشی برای اندازه‌گیری ارزش ذاتی اوراق بهادار با بررسی عوامل اقتصادی و مالی مرتبط با آن است. تحلیلگران بنیادی هر آنچه را که می‌تواند بر ارزش سهام تأثیر بگذارد، مطالعه می‌کنند؛ از عوامل اقتصاد کلان مانند وضعیت اقتصادی و شرایط صنعت گرفته تا عوامل اقتصاد خرد مانند اثربخشی مدیریت شرکت.

هدف نهایی تحلیل فاندامنتال، رسیدن به قیمتی است که سرمایه‌گذار بتواند آن را با قیمت فعلی اوراق بهادار مقایسه کند و مطلع شود که آیا اوراق بهادار کمتر از مقدار منصفانه ارزش‌گذاری شده یا بیشتر از آن. تحلیل فاندامنتال معمولاً از منظر کلان تا خرد برای شناسایی اوراق بهاداری انجام می‌شود که قیمت درستی از آن‌ها در بازار وجود ندارد.

تحلیل بنیادی از داده‌های عمومی برای ارزیابی ارزش سهام یا هر نوع دیگر از اوراق بهادار استفاده می‌کند. به عنوان مثال، یک سرمایه‌گذار می‌تواند با بررسی عوامل اقتصادی مانند نرخ بهره و وضعیت کلی اقتصاد، تحلیل فاندامنتال را برای تعیین ارزش اوراق قرضه انجام دهد.

چرا باید از تحلیل فاندامنتال استفاده کنیم؟

درک تحلیل فاندامنتال برای تعیین ارزش‌گذاری صحیح سهام در بازار ضروری است. تحلیلگران معمولاً عوامل کلان و خرد را برای شناسایی سهام‌هایی که با قیمت‌های بالاتر و پایین‌تر از ارزش واقعی معامله می‌شوند، بررسی می‌کنند.

اگر یک سهام به درستی قیمت‌گذاری نشود، می‌تواند ارزش پولی بیشتری داشته باشد و سود بالاتری کسب کند. این امر به ویژه در مواردی که ارزش سهام زیر قیمت منصفانه ارزش‌گذاری شده باشد، صادق است.

تحلیلگران تصویر کلان را می‌بینند و وقتی صحبت از تحلیل فاندامنتال می‌شود، به جزئیات می‌پردازند. آن‌ها علاقه دارند وضعیت اقتصاد را به طور کلی ارزیابی کنند و سپس به بررسی صنعت خاص مربوط به سهام بپردازند. البته عکس این ترتیب نیز ممکن است انجام شود.

تحلیلگران بنیادی عوامل جزئی مانند عملکرد فروش شرکت را بررسی می‌کنند. از طریق این تحقیقات است که تحلیلگر می‌تواند ارزش منصفانه بازار را برای یک سهام خاص مشخص کند. این تحلیلگر فاندامنتال است که با مطالعه عوامل اقتصادی مانند نرخ بهره و عملکرد ناشر اوراق قرضه (مانند تغییرات گذشته رتبه‌بندی اعتبار) ارزش اوراق قرضه را تعیین می‌کند.

تحلیل بنیادی سهام از سود، رشد در آینده، درآمد، بازده حقوق صاحبان سهام، حاشیه سود و انواع داده‌های دیگر برای مشاهده عملکرد و ارزش‌گذاری شرکت بهره می‌گیرد. این امر عمدتاً شامل بررسی صورت‌های مالی مربوط به چند ماه یا سال یک شرکت است.

اغلبِ تحلیلگران از عوامل بنیادی برای ارزیابی اوراق بهادار استفاده می‌کنند. اگر تصویر گسترده‌تری از اقتصاد و صنعت را می‌بینید و منابع مالی شرکت را بررسی می‌کنید، در واقع، یک تحلیل فاندامنتال انجام داده‌اید.

هدف تحلیل بنیادی یا فاندامنتال

هدف نهایی از بررسی و تحلیل به این روش این است که برای دارایی مورد نظر (سهام، ارز، ارزدیجیتال یا …) بتوانیم ارزش کمی تعریف کنیم تا با مقایسه با قیمت فعلی بتوانیم نتیجه بگیریم این دارایی مناسب خرید و فروش یا مناسب برای سرمایه گذاری هست یا خیر. در واقع شما با دانستن ارزش واقعی و ذاتی یک دارایی به راحتی می توانید با ارزش فعلی مقایسه کنید و متوجه شوید که ارزش آن بالاتر می رود یا پایین تر خواهد آمد. معمولا از این نوع تحلیل برای معاملات میان مدت و بلند مدت استفاده می شود.

تحلیل فاندامنتال کمّی و کیفی چیستند؟

مشکلی که در تعریف کلمه فاندامنتال یا بنیاد وجود دارد این است که این کلمه می‌تواند هر آنچه را که مربوط به وجوه اقتصادی یک شرکت است، پوشش دهد. عوامل زیادی در بنیادهایی که باید تحلیل شود، نقش دارند. در واقع، تحلیل فاندامنتال می‌تواند به معنای هر چیزی باشد که مربوط به شرایط اقتصادی پیرامون یک شرکت است.

بدیهی است که اعدادی مانند درآمد و سود نیز شامل این بنیادها می‌شوند. همچنین عواملی از سهم بازار یک شرکت تا کیفیت مدیریت نیز بنیادهای یک سهم هستند. عوامل بنیادی مختلف را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: کمی و کیفی.

تحلیل فاندامنتال کمّی

«تحلیل فاندامنتال کمّی» (Quantitative Fundamental Analysis) مربوط به اطلاعاتی است که می‌توان آن‌ها را در قالب اعداد و مقادیر کمی بیان کرد. بنیادهای کمّی ویژگی‌های قابل اندازه‌گیری یک کسب و کار هستند. به همین دلیل، بزرگترین منبع داده‌های کمّی صورت‌های مالی است. درآمد، سود، دارایی و موارد دیگر را می‌توان با دقت زیادی اندازه‌گیری کرد.

صورت‌ مالی واسطه‌ای است که توسط آن شرکت اطلاعات مربوط به عملکرد مالی خود را افشا می‌کند. تحلیلگران بنیادی از اطلاعات کمّی صورت‌های مالی برای تصمیم‌گیری در مورد سرمایه‌گذاری استفاده می‌کنند. سه صورت مهم مالی عبارتند از: صورت سود و زیان، ترازنامه و صورت جریان وجوه نقد. پارامترهای مهم تحلیل فاندامنتال کمّی را در ادامه معرفی خواهیم کرد.

تحلیل فاندامنتال کیفی

«تحلیل فاندامنتال کیفی» (Qualitative Fundamental Analysis) مربوط به ماهیت یا استانداردها است و عددی نیست. بنیادهای کیفی کمتر ملموس هستند. این تحلیل بنیادی ممکن است شامل کیفیت مدیران کلیدی یک شرکت، شناسایی نام تجاری، حق ثبت اختراع، فناوری انحصاری آن و… باشد.

بنیادهای کیفی مهمی که همواره برای هر شرکت باید در نظر داشت، به شرح زیر هستند:

  • مدل کسب‌وکار: شرکت دقیقاً چه کاری انجام می‌دهد؟ به نظر می‌رسد پاسخ به این پرسش آسان نیست. اگر مدل کسب‌وکار شرکتی مبتنی بر فروش غذای آماده باشد، آیا درآمد خود را از این طریق به دست آورده است؟ یا فقط هزینه‌های حق امتیاز و سرقفلی را پرداخت می‌کند؟ بنابراین، مدل کسب‌وکار یک پارامتر مهم در تحلیل فاندامنتال است.
  • مزیت رقابتی: موفقیت طولانی مدت یک شرکت عمدتاً به دلیل داشتن مزیت رقابتی و حفظ آن است. مزیت‌های قدرتمند رقابتی، مانند نام تجاری و سلطه بر بازار، همانند ایجاد خندقی است که رقبا را از شرکت‌های دارای آن‌ها دور نگه می‌دارد. وقتی یک شرکت می‌تواند به یک مزیت رقابتی دست یابد، سهامداران آن می‌توانند برای دهه‌ها سود خوبی دریافت کنند.
  • مدیریت: برخی معتقدند که مدیریت مهم‌ترین معیار سرمایه‌گذاری در یک شرکت است. این گفته منطقی است؛ اگر رهبران شرکت نتوانند به درستی برنامه‌ها را اجرا کنند، حتی بهترین مدل کسب‌وکار نیز محکوم به شکست است. گرچه دیدار با مدیران و ارزیابی واقعی آن‌ها برای سرمایه‌گذاران خرد دشوار است، اما می‌توان با مراجعه به وب‌سایت شرکت، سوابق اعضای هیئت مدیره را بررسی کرد.
  • راهبری شرکتی: راهبری شرکتی سیاست‌های اعمال شده در یک سازمان را نشان می‌دهد و مبیّن روابط و مسئولیت‌های بین مدیریت‌، مدیران و سهامداران است. این سیاست‌ها همراه با قوانین و مقررات شرکت در اساسنامه شرکت و آیین‌نامه آن تعریف و تعیین می‌شود. افراد تمایل دارند با شرکتی تجارت کنند که از نظر اخلاقی منصف باشد و شفاف و کارآمد اداره شود. به ویژه باید توجه کرد که آیا مدیریت به حقوق سهامداران و منافع آن‌ها احترام می‌گذارد یا خیر.
  • همچنین، در نظر گرفتن صنعت یک شرکت، پایگاه مشتریان، سهم بازار در بین شرکت‌ها، رشد کل صنعت، رقابت، مقررات و چرخه‌های تجاری عوامل مهم دیگری هستند که باید در نظر داشت. داشتن اطلاعات درباره نحوه کار صنعت درک عمیق‌تری از سرمایه مالی شرکت به سرمایه‌گذار خواهد داد.

[wp-rss-aggregator sources=””]

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *