توضیحی بر جداول اریکسون، کهلبرگ، پیاژه
این جدول تصویری از انسان ارائه می کند که از طریق تعامل با محیط به سمت استقلال عقلانی و اخلاقی طی مسیر می کند. به اعتقاد پیاژه رشد (تحول) از طریق بلوغ، تعامل فیزیکی، تعامل اجتماعی و تعادل به وقوع می پیوندد. تعادل زمانی اتفاق می افتد که شخص تفکر خود را برای انطباق با مسائل تازه تجدید ساختار می کند. فرد با ساختن ساختارهای جدید که در اثر تعامل با محیط فیزیکی و اجتماعی رخ می دهد، رشد می کند. به اعتقاد کهلبرگ رشد اخلاقی از طریق تعامل اجتماعی و هنگامی که شخص با یک معمای اخلاقی کلنجار می رود. و در معرض استدلال اخلاقی سطوح بالاتر قرار می گیرد اتفاق می افتد. این اندیشه که دانش آموز باید فرصت کاوش درباره جهان فیزیکی، اخلاقی و اجتماعی را داشته باشد، دارای اهمیت است. بنابراین محیط یادگیری گرچه ساخت و سازمانی از پیش تعیین شده دارد، باید از نظر مواد، منابع و اندیشه غنی باشد و امکان کاوش آزادانه درباره مسائل گوناگون را به دانش آموزان بدهد. توجه به رشد تحولی سیر انسان برداشتن سه گام را در کلاس درس لازم می داند:
حساسیت نسبت به تفاوت های رشدی
ارائه یک تکلیف یا معما
تعامل دانش آموز با تکلیف یا معما و پیگیری امر از طریق معلم
اطلاعات درمورد فراگیران:
رشد شناختی: پیاژه
1-1 یک تغییر مداوم و پیش رونده در ساختارهای ذهنی وجود دارد
1-2 فعالیت هوشی فرایندی است پویا، سازمان یافته از درونسازی (جذب) اطلاعات جدید به اطلاعات قبلی و برونسازی (انطباق) اطلاعات قبلی به جدید. پیاژه فرآیند درونسازی و برونسازی را به عنوان بخشی از سازگاری تلقی می کند.
توصیه به برنامه ریزان درسی:
الف- تدریس باید از جایی شروع شود که فراگیر در آن قرار دارد.
ب- موقعیت اموزشی باید ایجاد عدم تعادل کرده سپس فرآیندهای جذب و انطباق تعادل را ایجاد کند.
رشد عاطفی : اریکسون
در هر یک از مراحل ارائه شده از سوی اریکسون یک مسئله مرکزی مطرح است که هم دارای پیامدهای مثبت و هم منفی است. (مثال: اعتماد اساسی در برابر عدم اعتماد) اگر بخواهیم مرحله بعدی رشد فرارسد باید کشاکش بین مثبت و منفی موفقیت آمیز باشد اگرچه هیچ پیروزی کامل نبوده و همیشگی نیست.
توصیه به برنامه ریزان درسی:
برنامه درسی باید بتواند به همراه خانواده شرایط تحقق پیامدهای مثبت تجربیات را فراهم سازد.
رشد اخلاقی: کهلبرگ
توصیه به برنامه ریزان درسی:
برنامه درسی باید به گونه ای طرح ریزی شود تا بتواند بلوغ اخلاقی را فراهم سازد.
با توجه به دیدگاه برنامه ریزان درسی و اهمیت منابع ذکر شده، اهداف برنامه درسی تعیین می شود.
تعیین اهداف در ارزیابی نهایی برای هر برنامه تربیتی دارای اهمیت است. زیرا با پاسخ به سوالات زیر کار ارزیابی و اصلاح برنامه ممکن می شود.
آیا برنامه مقاصد و هدف های تربیتی را که برای آن طراحی شده است، کسب کرده است.؟
آیا هدف ها و مقاصد برای آنان که می خواهند تحت تعلیم و تربیت قرار گیرند اعتبار دارد؟
تعلیم و تربیت عموماً دو مقصد اصلی را مورد شناسایی قرار می دهد. 1- آماده کردن افراد به عنوان اعضای مولد جامعه ( با نگاه به جامعه) 2- قادر کردن افراد در رشد قابلیت های بالقوه خویش.(دیدگاه فراگیر)