فلزکاری
فلزکاری فرایند کار کردن با فلز برای ساخت یا مونتاژ محصولات فلزی است. فلزکاری بخش بزرگ از علوم و تمدن امروزه بشریت است. این علم مطالعه خاصیتهای تمامی فلزات را دربر میگیرد. این صنعت به دو بخش تقسیم گردیدهاست. اول جدا و خالص ساختن از سایر عناصر و دوم، شکلدادن پس از ذوب. هم اکنون بیش از (۷۰) درصد فلزات مورد نیاز از سنگهای فلزخیز استخراج شده و پس از پروسه جداسازی در صنایع گوناگون به طور گسترده مورد استفاده قرار میگیرند. اکثر فلزات به شکل ترکیب شیمیایی یا مخلوط میباشند. مثلاً مس در ۲۵۰ نوع سنگ پیدا میشود، از این میان شماری از کانی ها از اهمیتی ویژه برخوردارند، زیرا فراوانترین کانی اصلی مس میباشد. همانند کالکوپیریت، کالکوسیت، کولین، بورنیت، مس طبیعی، مالاکیت، آزرویت. اغلب فلزات با حرارت دادن و گروهی با واکنش شیمیایی از هم جدا میشوند.
تاریخچه فلزکاری
تحقیقات باستانشناسی نشان داده که در عصر باستان، سفال هنوز برتری خود را بر فلز نشان میدهد ولی به تدریج انسان ها به قابلیتهای گوناگون و خواص متعدد فلزات از قبیل قابلیت گداز، سختی، استحکام و دوام پی بردهاند. به طوری که در ساخت برخی از آلات و ادوات شکار و جنگ و کشاورزی فلز را جانشین استخوان و سنگ و چوب و سفال نمودهاند؛ بنابراین از آغاز کاربرد فلز در هزاره هشتم پیش از میلاد، اشیاء فلزی در ترکیب بندی و شکلگیری تمدن بشری سهم عمدهای داشته و نقش خاصی را ایفا کرده و بعنوان جزئی از لوازم ضروری زندگی انسانها همواره با او بودهاست. فلز به علت ثبات، دوام، مقاومت، عدم ضربه پذیری و شکستن و باقیماندن به صورت اولیه خود میتواند به عنوان مهمترین مدرک در پژوهشهای علمی، تاریخی، و باستانشناسی مورد استفاده قرار گیرد.
تنها موردی که باعث از بین رفتن اشیاء فلزی قدیمی گردیده سودجویی افراد بی اطلاع بوده که بخاطر طمع اشیاء فلزی گران بها را پس از حفاری ذوب کرده و به صورت شمش ناب درآورده و در بازارهای فروختهاند.
دستهبندی صنعتی فلزات متفاوت بوده و میتوانند بر مبنای اصول و قواعد زیادی دستهبندی شوند. برای مثال:
- فلزات سیاه و آلیاژ دهنده (با هم آمیز): آهن (Fe)، منگنز (Mn)، کروم (Cr)، تیتان (Ti)، ونادیم (V)، نیکل (Ni)، کوبالت (Co)، ولفرام (W) و غیره
- فلزات رنگی: آلومینیوم (Al)، مس (Cu)، روی (Zn)، سرب (Pb)، قلع (Sn)، سرمه (Sb)، بیسموت (Bi) و جیوه (Hg)
- فلزات نجیب: طلا (Au)، نقره (Ag)، فلزات گروپ پلاتین {پلادیم (Pd)، ایریدیم (Ir)، رودیم (Rh)، روتینیم (Ru)، اوسمیم (Os)}
- عناصر رادیواکتیو: اورانیم (U)، رادیم (Ra)، توریم (Th)
- فلزات نادر: لیتیم (Li)، بیریلیم (Be)، روبیدیم (Rb)، سیزیم (Cs)، هافنیم (Hf)، سکاندیم (Sc)، گالیم (Ga)، رینیم (Re)، کادمیم (Cd)، اِندیم (In)، تالیم (Tl)، جرمنیم (Ge)، سیلینیم (Se)، تیلوریم (Te)، تانتالیم (Ta)، نیوبیم (Nb) و سرکونیم (Zr).
- عناصر فلزی نادر خاکی: لنتان (La)، سیریم (Ce)، پرازیدیم (Pr)، نیودیم (Nd)، پرومیتیم (Pm)، سماریم (Sm)، ایتیریم (Y)، یوروپیم (Eu)، گادونیم (Gd)، تیربیم (Tb)، دیسپروزیم (Dy)، هالمیم (Ho)، ایربیم (Er)، تولیم (Tm)، ایتیربیم (Yb) و لوتیسی
در صنعت فلزکاری علاوه بر شکلدادن، استحکام بخشی به فلزات نیز خیلی مهم است. بدین لحا ظ برای افزایش مقاومت یک فلز از فلزات مستحکم تر استفاده مینمایند.
صنایع دستی
وسایلی که با دست ساخته شود به نام صنایع فلزی دستی یاد میشود. رشته تراشکاری، فرز کاری در صنایع خفیفه و ظریفه بکار میرود بخصوص در فلز کاری طلا، مس و نقره این رشتهها معروف اند. یکی از دورههای مهم این صنعت و هنر، فلزکاری دوره صفوی بوده است.
هنر فلزکاری در ایران
کشف فلز و دست یابی به معادن آن، از قدیمیترین زمان ها در ایران، صنعتی را پی افکند که مشخصاتی کاملاً متفاوت با صنعتت روز یعنی سفالگری داشت. تاریخ ۷۰۰ سال فلزکاری درایران گواه روشنی بردستیابی هنروران ایران به هنری تازه و تکامل آن در طی دها قرن گذشته است.
براساس بررسیهای باستان شناختی و کشف اشیاء متنوع فلزی دوران تاریخی را میتوان دوران شکوفائی هنر فلزکاری در ایران دانست. زیرا تنوع فلزات استفاده از نقوش و طرح های زیبا، غنای تازهای در این دوران به این هنر بخشیده است.
درمیان بارزترین و مهمترین دستاوردهای هنر و فناوری ایرانیان باستان باید از اشیاء ساخته شده از طلا، نقره و برنز نام برد که از ظرف و سلاح گرفته تا جواهرات، زیورهای لباس و سایر زیورآلات شخصی را دربرمی گیرد.
آثار فلزی خلق شده در دورههای مختلف حاصل سنتهای فرهنگی مشترک بوده که در ان عناصر ایرانی اغلب با عناصر نواحی همجوار تلفیق شده و سبکهای جدیدی را بوجود آوردهاست.
جهت ثبت نام در دوره آموزشی فلز کاری بر روی تصویر فوق کلیک نمایید.
دوره غیر حضوری است و محتوای الکترونیکی در قالب CD یا DVD به آدرستان ارسال می گردد.
پس از پایان گواهی و مدرک معتبر دوره آموزشی فلزکاری با قابلیت ترجمه رسمی دریافت می نمایید.
مشاوره رایگان: ۰۲۱۲۸۴۲۸۴ و ۰۹۱۳۰۰۰۱۶۸۸ و ۰۹۳۳۰۰۲۲۲۸۴ و ۰۹۳۳۰۰۳۳۲۸۴ و ۰۹۳۳۰۰۸۸۲۸۴ و ۰۹۳۳۰۰۹۹۲۸۴
دوره هخامنشی
امپراطوری هخامنشیان توسط سلسله پادشاهان هخامنشی ایران که سرزمین اصلی شان ایالت پارس واقع در جنوب غربی ایران دست بنیانگذاری گردید. در امپراتور ی گسترده هخامنشی طلا، نقره، برنز و آهن به منظور ساخت ظروف، اسلحه و زیورهای شخصی مورد استفاده قرار میگرفتند. انواع متعددی از اشیاء و گونههای تزئینی متفاوت، از میراثهای فلزکاری آسیای غربی یا ایران اولیه اقتباس شدهاست. این نمونه عبارتند از :کاسههای نوشیدنی و (لبه دار کم عمق و پیاله) زیورهای لباس که با بریدن ورقه فلز ساخته میشوند، تزئینات حیوان نما. از دیگر تولیدات این دوره میتوان ریتونرا نام برد؛ که بخشی از ان به شکل شیپور به منظور نوشیدن مایعات ساخته شدهاست، این شیپور به قسمت قدامی حیوان متصل شده و از ابداعات هنری دوره هخامنشی محسوب میگردد. در اواسط قرن ۶ ق م هنگامی که امپراطوری شکل گرفت میراثهای فلزکاری از جایگاه ویژه بر خوردار شدند آن چنانکه در منابع تاریخی آورده شده برخی از نمونه کارهای فلزی توسط دربار هخامنشی یا به منظور دربار هخامنشی ساخته میشدند و اغلب به صورت پیشکش توسط کشورهای تابعهٔ شاهنشاهی هخامنشی به دربار هدیه میشدند.
دوران سلوکی و اشکانی (۳۱۲ پیش از میلاد-۲۲۴ پس از میلاد)
به دنبال کشور گشایی اسکندر گستره سرزمینهای آسیایی امپراطوری هخامنشی به زیر سلطه سلوکوس و جانشینان او درآمد. درقرن سوم پیش از میلاد ارشک ایالت پارت را در شمال شرقی ایران به تصاحب درآورد؛ و روی به سوی عرب پیش روی نمود. تنها چند نمونه از اشیاء موجود در مجموعه هایفریر و ساحکر را میتوان متعلق به این دوران دانست و اغلب آنها نیز غیرعادی به نظر میرسند.
دوره ساسانی (۲۲۴–۶۵۱ پیش از میلاد)
از میان موضوعات فلزی کهن ایرانی که در مجموعههای گالری سالکر و فریر قرار دارند سی نمونه شیء از میان کل اشیاء به این دوره تعلق دارد. اغلب نمونه کارهای فلزی ساسانیان در این مجموعهها، ظروف نقره هستند و به طور کلی ظروف نقره ساسانی از روی نمونههای رومی و بیزانسی و تا حدی کمتر از روی نمونههای اولیه آسیای شرقی یا مرکزی الگو برداری شدهاند. به دلیل نزدیکی بسیار زیادی که دو دوره اشکانی و ساسانی به هم دارند تشخیص دقیقی آثار فلزی این دو دوره از یکدیگر بسیار مشکل است. اغلب ظروف نقره ساسانیان با موضوعات انسانی، که مفاهیم سیاسی و مذهبی دادند، تزئین گشتهاند.
دوره صفویه
نوشتار اصلی: فلزکاری دوره صفوی
فلزکاری دورهٔ صفوی سه ویژگی مهم دارد: نخست اینکه فلزکاری این دوره، دنبالهٔ هنر فلزکاری در دورهٔ تیموریان بهویژه مکتب خراسانی است؛ دوم در زمان شاه عباس یکم دو مکتب فلزکاری در ایران وجود داشت: یکی در خراسان و دیگری در آذربایجان؛ سوم آنکه مکتب خراسانی تأثیر زیادی بر مکتب سنتی ایران گذاشت، بدون اینکه این تأثیر آشکار باشد.
فلزکاری ایران از ظهور اسلام تا دوره مغول
با ورود دین مبین اسلام به ایران در سده هفتم میلادی، این آیین جدید در ایران رواج یافت. می توان گفت در اواخر سده اول هجری تا اوایل سده دوم هجری اغلب مناطق ایران، به ویژه خراسان بزرگ، به آیین جدید گرویده بودند. سواحل جنوبی دریای خزر تا سده سوم هجری ( نهم میلادی ) مستقل بود و خود مختاری خود را تحت حکومت حکام محلی حفظ کردند.
مسلمانان با استیلا بر منطقه خراسان بزرگ، به شرق و شمال شرق ایران، که یکی از مراکز عمده فلزکاری در دوره ساسانی بود، دست یافتند.
در این دوره هنرمندان با پیشینه ای که از این هنر داشتند و تأثیرپذیری از آیین اسلام به ساختن اشیاء فلزی از آلیاژهای مختلف با ترکیبات گوناگون ادامه دادند. در دوره اسلامی فلزکاران فلزات مختلف و آلیاژ آنها را به طور گسترده ای به کار گرفته اند.
لازم به ذکر است که در این بین از آهن برای ساختن ظروف استفاده چندانی نشد و این فلز اغلب برای ساختن ابزار و ادوات جنگی، قفل، کلید و یا قاب در و پنجره به کار گرفته شده است. به دلیل نکوهیده بودن استفاده از ظروف گرانبها ( طلا و نقره ) نزد مسلمانان تعداد ظروف ساخته شده از طلا و نقره باقیمانده از این دوره یسیار محدود و انگشت شمار است. همچنین ذخایر و گنجینه های طلا و نقره که توسط اقوام غالب به غارت رفته بوده، مجداداً برای ضرب سکه و یا دوباره سازی اشیاء زینتی ذوب شدند و مورد استفاده قرار گرفتند.
در نهایت این دو فلز گرانبها برای ترصیع فلزات دیگر به کار گرفته شدند . نمونه های فلزکاری به جا مانده از اوایل اسلام و مقایسه آنها با آثار فلزی دوره ساسانی بیانگر تداوم این هنر به ویژه در منطقه خراسان بزرگ است که در بعضی موارد تاریخگذاری این گونه اشیاء به دلیل این شباهتها دچار اشکال می شود و نیاز به بررسی موشکافانه دارد. اشیاء فلزی دوره اسلامی با روش های قالب ریزی و چکش کاری صفحات فلزی ساخته شده اند. روش های تزیینی دیگری نیز نظیر قلمزنی، حکاکی، ترصیع، سیاه قلم، برجسته کاری، میناکاری و بندرت زراندود بر روی ظروف باقیمانده از اوایل دوره اسلامی دیده شده است.
با برافتادن حکومت بنی امیه در سال ۱۳۲ هـ . ق.، بعد از چندی خراسان بزرگ تحت استیلای سامانیان قرار گرفته که تا اواخر سده چهارم هـ . ق. ( ۳۹۰ هـ .ق.) نیز ادامه داشت. حکام این سلسله در تمامی هنرها سعی در ترویج هنر دوران ساسانی داشتند، از این روی در اشیاء فلزی به جای مانده از این دوره، تقلید و تداوم سنت های ساسانی کاملاً محسوس است. به عنوان مثال دو نمونه از تنگ های ساسانی که شکل آنها عیناً مورد تقلید هنرمندان سامانی قرار گرفته ارائه می شود:
برخی از این ظروف نقره ای دارای خط نوشته هستند که بیان کننده نام صاحب ظرف و مشخصه وزن آن است. این ظروف که تاکنون اطلاع دقیقی از محل ساخت آنها به دست نیامده دارای شکلهای مختلفی هستند که رایج ترین آنها عبارتند از :
الف) تنگ ساسانی با پایه بلند قیفی شکل، بدنه گلابی شکل، دهانه دارای آبریز منقار مانند و دسته بلند با تزیین برجسته قبه ای در بالای آن. این مشخصات را عیناً می توان با نمونه ساخته شده در دوره اسلامی مقایسه کرد.
ب) نمونه دیگری از تنگهای ساسانی که در دوره اسلامی مورد تقلید قرار گرفته تنگی است با پایه بلند، بدنه گلابی شکل، گردن بلند، لبه به خارج برگشته با دو زائده تزیینی در طرفین آن، دسته بلند با تزیینات گوی مانند که برگی به شکل برگ نخل قسمت فوقانی دسته آن را تزیین کرده است. شکل این تنگ نیز با همان برگ تزیینی بالای دسته و دیگر مشخصات ذکر شده، در دوره اسلامی ساخته شده است.
تفاوت تنگهای این دو دوره در پر نقش و نگار بودن تنگهای دوره ساسانی و بی نقش بودن تنگهای دوره اسلامی است.
دوره آموزشی مرتبط
رعایت الزامات سلامت، بهداشت و ایمنی در محیط کار صنایع دستی (چوب، سفال، فلز و …)
با گذشتن چهار قرن از استیلای مسلمانان بر ایران به تدریج در هنر فلزکاری از نظر شکل و همچنین تزیینات تغییراتی پدید آمد. به این تریتب هنر فلزکاری در منطقه خراسان به وضوح پیشرفت کرد، ویژگی های خاص خود را یافت و مکتب فلزکاری خراسان به وجود آمد. این مکتب در دوره سلجوقی به اوج خود رسید.
ترکان سلجوقی پس از مهاجرت از ترکمنستان در اوایل سده پنجم هجری ( ۴۲۹ هـ .ق .) به ماوراء نهر آمدند، در آنجا ساکن شدند و دین اسلام را پذیرفتند. سـلجوقیان تـوانستند خـراسـان امروزی، بـغداد، شمال عراق، سوریه، ارمنستان و بالاخره آناتولی را به تصرف در آورند. گسترش هنرهای مختلف مورد توجه و حمایت بسیاری از سلاطین و حکام سلجوقی قرار گرفت و هنر فلزکاری در این دوره پیشرفت های چشمگیری کرد.
در این دوره چهار شهر خراسان بزرگ، نیشابور، مرو ( در ترکمنستان امروز )، هرات و بلخ ( در افغانستان امروز ) به عنوان مراکز ساختن آثار فلزی شناخته شده اند . فلزکاری مکتب خراسان تا یورش مغول در این مراکز ادامه یافت. آثار فلزی دوره سلجوقی گویای تغییر و تحول هنر فلزکاری از دوره ساسانی به بعد و بیانگر ویژگی های خاص مکتب خراسان است که برای آشنایی بیشتر به نکاتی چند از خصوصیات این مکتب اشاره می شود:
۱) در مکتب خراسان با حفظ سنت های پیشین فلزکاری، در ساختن اشیاء تنوع و ابداعاتی پدید آمد.
این تنوع را در شکل تنگ ها، کاسه ها، سینی ها، پیه سوزها، عود سوزها و … باقیمانده از این دوران می توان مشاهده کرد. نمونه مورد مثال بدنه محدب ترک دار تنگی است متعلق به سده چهارم ـ پنجم هجری قمری. این تنگ ار نظر شکل کلی مشابه تنگ های ساسانی است با این تفاوت که بدنه و گردن آن دارای ترکهای عمودی موازی است.
۲) جایگزینی طرح های کوچک و متراکم به جای نقوش منفرد معمول در دوره ساسانی.
۳) قرار گرفتن پیچک ها و خط نوشت هائی در تقسیمات مشهور به طرح های بازو بندی که مختص فلز کاری مکتب خراسان است.
۴) در دوره اسلامی خط ( مانند دیگر هنرهای اسلامی ) در هنر فلز کاری، به خصوص در خراسان از جایگاه ویژه ای برخوردار است و در اکثر ظروف فلزی، کلمات دعا و آرزوی خیر برای دارنده ظرف نوشته شده است. این نوشته ها به زبان عربی و خط کوفی، نسخ و یا ثالث است . باید توجه داشت که حروف بلند در خط کوفی نظیر حرف (( الف )) و (( ل )) در بعضی از نوشته های روی ظروف متعلق به این مکتب بلندتر از حد معمول است. گاهی انتهای حروف به سر و بدن انسان یا حیوان ختم می شود.
۵) در دوره اسلامی خط ( مانند دیگر هنرهای اسلامی ) در هنر فلز کاری، به خصوص در خراسان از جایگاه ویژه ای برخوردار است و در اکثر ظروف، از دیگر ویژگی های مکتب خراسان نمایش انسان در حالت های مختلفی مانند نواختن آلات و ادوات موسیقی، رقص، کشتی، انسان نشسته بر تخت یا در قالب صور فلکی است.
۶) خرگوش هایی با دو گوش بلندتر از حد معمول.
۷) ردیف حیوانات چهارپا، در حال حرکت در زمینه نقوش گیاهی.
۸) پرندگان کوچک، مانند پرندگانی که در قاشق ها دیده می شود. نقش این پرندگان در سفالینه های نیشابور نیز دیده می شود.
۹) گیسبافته هایی متشکل از سه تا پنج نوار .
۱۰) پیچک ها و برگ های مو، که به صورت یکی از ردیف های اصلی نقوش و یا زینتبخش زمینه نقوش دیگرند. این پیچک ها بر ظروف سفالی به دست آمده از کاوش های باستان شناسی نیشابور نیز نقش شده اند. در دوره سلجوقی، به ویژه در مکتب خراسان، توجه خاصی به ترصیع فلزات شده است و هنرمندان فلزکار از مفتول های طلا و نقره و گاهی مس برای ترصیع ظروف مفرغی یا برنجی استفاده کرده اند.
۱۱) همانطور که قبلاً اشاره شد، در اواخر دوره ساسانی اشیاء ساخته شده از سفیدروی رواج بیشتری یافت. در خراسان بزرگ نیز در دوره اسلامی با این آلیاژ اشیاء متنوع فراوانی ساخته شده است.
شاید بتوان گفت که توجه خاص به این آلیاژ در دوره اسلامی از آن جهت بوده است که خوردن و آشامیدن در ظروف سیمین و زرین نهی شده بود. با بررسی تزیینات ظروف سفید روی ساخت خراسان می توان اشاره کرد که از دوایر نقطه چین با ترکیبات مختلف به طور گسترده ای استفاده شده است. این دوایر نقطه چین را در اشیاء سنگی به دست آمده از کاوش های نیشابور نیز می توان دید ( در حال حاضر در کارگاه های ساخت اشیاء سنگی خراسان نیز این روش تزیین متداول است ).
این دوایر نقطه چین در نمونه های متقدم دوره اسلامی همراه با اشکال هندسی ( لوزی، دایره، نیم دایره و …) قلمزنی شده اند. در سده های بعد نیز این دوایر نقطه چین با نقوش متنوع دیگری نظیر نقش انسان، حیـوان { در بیشتـر موارد در تصـاویر منطقه البروج }، نقـوش گیـاهـی، نقوش هندسـی پیـچیـده و گره بندی های کاملاً استادانه ظروف نقش شده اند.
شاید به مطالعه این مطلب هم علاقمند باشید: هنر مسگری
پیشینه ی فلز و فلزکاری در ایران
فلات ایران و فرهنگهای مستقر در آن، با اتکا به مدارک باستانشناسی، یکی از نخستین مناطق و جوامعی بود که به فنآوری ذوب و استخراج مس دست یافت. پیشینه شناخت و کاربرد فلز در بین جوامع پیش از تاریخ فلات ایران، به دوره دهنشینی قدیم بازمیگردد. دراین دوره، ابتدا از مس خام که به شکل معدن سطحالارضی و قابل دسترس مورد شناسایی قرارگرفتهبود، به شکل قطعات کوچک و به روش چکشکاری، در ساخت وسایل کوچک تریینی و یا ابزارهای کوچک مثل درفش و سوزن، استفاده میشد.
نمونه یک چنین ابزار و وسایلی از دوره علی کش دهلران، سیلک I و II ، ازبکی (جیرانتپهIII) ساوجبلاغ، زاغهدشت قزوین و… مربوط به حدفاصل اواخر هزاره هفتم تا اوایل هزاره پنجم ق.م. بهدست آمدهاست. دوره دهنشینی، بهدنبال تحولات بزرگی که در ساختارها و بنیانهای اجتماعی و اقتصادی جوامع ایندوره بهوجود آمدهبود، شکل گرفت. شیوه تولید متکی بر تولیدات کشاورزی و دامی و استقرار دایم، از یک سو نیازهای جدیدی را مطرح کرد و از سوی دیگر در راستای پاسخ به نیازهای جدید، موجبات گسترش و پیشرفت صنایع خانگی و روستایی را فراهم آورده و زمینهساز توسعه ارتباطات بازرگانی و مبادلات اقتصادی شد. درطول نیمه دوم هزاره پنجم ق.م. برخی جوامع مستقر در حاشیه کویر مرکزی ایران و آناتولی، با دستیابی به فنآوری ذوب و استخراج فلز مس، یکی از مهمترین تحولات اجتماعی، اقتصادی و صنعتی تاریخ حیات اجتماعی انسان را بوجود آوردند.
در کاوشهای تپه قبرستان دشت قزوین، چایونوآناتولی و تلابلیس کرمان، شواهد و مدارکی دال بر شناخت تکنولوژی ذوب مس و ساخت ابزارهای مسی بهدست آمده است.
با کاربرد فنآوری ذوب مس، ساخت ابزار و وسایل مسی توسعه کمی و کیفی یافت. این تحول موجب تسریع روند تحولات اقتصادی و اجتماعی جوامع ایندوره شد. درطول هزاره چهارم ق.م. فرهنگهای مستقر در فلات ایران، بهخصوص حاشیه کویر مرکزی، که از نظر وجود معدن و کانیهای فلزی، یکی از مناطق غنی ایران بهشمار میآید، فنآوری فلزکاری را گسترش دادند. یکی از پیامدهای مهم و متاثر از دستیابی به فنآوری ذوب و استخراج فلز مس، همگام با پیشرفت سایر صنایع در طول هزاره پنجم و چهارم ق.م. تسریع در شکل نهایی ساختارهای اجتماعی این دوره بود. تکامل و توسعه صنایع از جمله فلزکاری، موجب تخصصی شدن حرفهای و پیشرفت نهادها و موسسات اجتماعی و اقتصادی این دوره شد که به نوبه خود شکلگیری مدیریت متخصص اقتصادی را بهدنبال داشت.
از این دوره به ویژه هزاره چهارم ق.م. به بعد، به مرور از دیگر فلزات خالص و نیمهخالص مثل طلا و نقره نیز استفاده میشد. کاربرد این گروه از فلزات نه تنها در ساخت وسایل مطرح بود، بلکه نقش موثری نیز در توسعه و پیشرفت اقتصادی و بازرگانی ایفا میکرد و درعین حال به روند روزافزون ایجاد طبقات اجتماعی و مالکیتهای خصوصی سرعت بیشتری بخشید. محوطه باستانی اریسمان کاشان، از جمله محوطههای هزاره چهارم ق.م. ایران است که به وضوح، بیانگر پیشرفت فنآوری فلزکاری و تفکیک و تخصصی شدن حرفهها و صنایع در یک جامعه پیش از تاریخ است.
تکامل اجتماعی و پیشرفت صنایع عصر فلز، همگام با افزایش جمعیت و تحولات ایجاد شده در شیوه تولید معیشتی، سیستمها و نهادهای ناظر بر امور اقتصادی و بازرگانی جوامع و ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضا و تامین مواد مورد نیاز کارگاههای صنعتی را به توسعه فعالیت ترغیب کرد. روند مزبور موجب شد تا فنآوری فلزکاری نیز، جهت پاسخ به نیازهای جامعه مسیر تحول و پیشرفت و تکامل خود را طی کند و در نهایت در اوایل هزاره سوم ق.م. فلزکاری، با ساخت آلیاژ برنز (مفرغ)، که ترکیبی بود از مس و قلع، وارد مرحله نوینی از پیشرفت خود شد. دراین دوره و با اتکا به شواهد باستانشناسی، شاهد بروز تحولات مهمی در ساختارهای اجتماعی و اقتصادی جوامع مستقر در بخشهای وسعی از جنوب غرب، جنوب شرق، غرب و بهطورحتم فلات مرکزی ایران میباشیم، که مهمترین پیامد آن، در اوایل هزاره سوم ق.م. با ورود به مرحله شهرنشینی و تشکیل جوامع پیچیده شهری با نهادها و سازمانهای پیشرفته اقتصادی و اجتماعی شناخته میشود.
دستیابی به آلیاژ برنز، نه تنها موجب توسعه اقتصادی و صنعتی جوامع این دوره شد، بلکه به توسعه سیاسی آن نیز سرعت بخشید. آلیاژ برنز از نظر خواص فیزیکی و ترکیبات شیمیایی، بسیار مستحکمتر از فلزات خالصی مثل طلا و مس بود و به همین دلیل کاربرد وسیعی در ساخت ادوات رزمی داشت. از مهمترین مراکزی که در طول عصر برنز در ایران، صنعت ساخت ابزار و وسایل برنزی را به شکوفایی رساندند، میتوان به دشت خوزستان (شوش)، مناطق جنوب شرف (شهداد، شهرسوخته، حوزه هلیلرود)، آذربایجان، طالش، گیلان و لرستان اشاره کرد. کاربرد وسیع برنز فقط به امور صنعتی و بازرگانی خلاصه نمیشد. برنز همچون سایر فلزات هم بهعنوان یک عامل و ابزار در پشتیبانی اقتصادی مطرح بود و هم در تولیدات هنری کاربرد داشت. درعین حال، کاربرد وسیع برنز، موجب شد که استفاده از طلا و نقره بهدلیل ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی و ارزش اقتصادی بسیار بالا، بیشتر از قبل در ساخت تولیدات هنری محدود شود. تولیداتی که در عین حال نمایانگر سطح بالای اقتصادی دارندگان خود بهشمار میآمد.
فنآوری فلزکاری در ایران، از اواسط هزاره دوم ق.م. به بعد، گام مهم دیگری را در روند تحول و پیشرفت خود برداشت. دستیابی به فنآوری استخراج و ذوبآهن در این دوره، مصادف با نقل و انتقال وسیع اقوام و فرهنگهای جدید و ورود و استقرار آنان در فلات ایران و آسیای غربی، به نوبه خود، تاثیر کاملا مشهود و پایداری را در ساختار روابط سیاسی-اجتماعی و اقتصادی فلات ایران برجای نهاد. ورود و استقرار فرهنگهای موجد سفال خاکستری به فلات ایران و مناطق همجوار، بهطورعمومی با کاربرد وسیع آهن و برنز همراه بود. مدارک باستانشناسی این دوره نشان میدهد که در عموم محوطههای مربوط به فرهنگهای عصرآهن، از فلز آهن، مفرغ و گاه طلا و نقره، جهت ساخت ابزار و وسایل، ادوات رزمی، اشیا تجملی و ظروف مرتبط با آیینهای رایج جوامع ایندوره، استفاده شدهاست. بیشترین کاربرد آهن در عصر آهن ایران، عموما در محوطههای مربوط به اوایل هزاره اول ق.م. دیده شدهاست. در گورستانهای غنی ایندوره، در کنار حجم زیاد آثار سفالی، به ابزارها و وسایل آهنی نیز برخوردشدهاست. در برخی گورستانهای این دوره، بهخصوص در نواحی شمال ایران، که به احتمال زیاد مقبره فرمانروایان و حکام محلی اقوام مزبور بودهاست، آثار هنری منحصربه فردی از طلا، نقره و برنز وجود دارد. مدارک باستانشناسی نشان میدهد که کاربرد آهن در ایندوره، بیشتر منحصر به تولیدات صنعتی-کاربردی و بهخصوص ادوات رزمی بودهاست. با اتکا به جدیدترین مدارک باستانشناسی، حاصل از کاوش در محوطههای استقراری متعلق به موجودان سفال خاکستری عصرآهن در ایران، وجود تکنولوژی ذوب و وجود آهن و ساخت آلیاژ برنز و وسایل تزیینی از جنس طلا و نقره، در بین فرهنگهای این دوره، بهویژه در مقطع زمانی عصر آهن I،II به اثبات رسیدهاست.
این امر میبن آن است که فرهنگهای مزبور، از همان بدو ورود و استقرار در فلات ایران، درحد فاصل سالهای ۱۰۰۰-۱۵۰۰ ق.م. با فنآوری فلزکاری و ذوب و استخراج آهن و مس و ساخت آلیاژ برنز و فلز طلا، بهطورکامل آشنا بودهاند.
کاوشهای محوطه باستانی قلی درویش جمکران (قم)، مربوط به فرهنگهای عصر آهن I،II نمونه بازر آن است. در این محوطه چند کوره ذوب فلز و فلزگری در فرهنگهای عصر آهن حاشیه غربی کور مرکزی ایران است. کیفیت و کمیت آثار فلزی بهدستآمده از فرهنگهای عصر آهن ایران در مناطق گیلان و طالش، آذربایجان، کردستان، لرستان، فلات مرکزی و… از دیدگاههای مختلف حائز اهمیت است. وجود آثار بسیار شاخص با درجه هنری بسیار بالا، از جنس طلا و نقره و برنز و حجم زیاد ادوات رزمی آهنی از یک طرف مبین توسعه اقتصادی جوامع ایندوره است و از سوی دیگر معرف پیشرفت هنری و شکوفایی فنآوری فلزکاری دراین دوره است. از یک دیدگاه دیگر، حجم قابل توجه آثار طلا و نقره با اعتلای هنری آن در ایندوره، به وضوح ساختار طبقاتی، باتوجه به مدارک موجود میتوان دریافت که جوامع این دوره، به آن درجه از تکامل اجتماعی رسیده بودند که در آن، حرفههایی بهطورکامل تخصصی وجود داشتهاست و روابط اجتماعی آن، تحت نظارت مدیریتهای متخصص سیاسی- نظامی قرارداشته و از سطح وسیع ارتباطات بازرگانی- اقتصادی، با مناطقی دور و نزدیک برخوردار بودهاند. آثار طلایی، نقرهای و برنزی گنجینههای مارلیک، املش، لرستان، حسنلو، زیویه و… تصویر نسبتا روشنی از ساختار جوامع ایندوره را نشان میدهد.