هنگامی که مردم می پرسند که روانکاوی چیست معمولاً راجع به درمان می خواهند بدانند. بعنوان یک درمان، روانکاوی براساس این مشاهده پایگذاری شده است که افراد اغلب در مورد خیلی از عواملی که احساسات و رفتارهای آنها را تعیین میکنند آگاه نیستند. روانکاوی نظریهای دربارهٔ عملکرد ذهن، اختلالهای روانی و نام شیوهای رواندرمانی است که بر این فرض اساسی استوار است که بیشتر فعالیتهای ذهنی و پردازش آنها در ناخودآگاه رخ میدهد.
روانکاوی یک مشارکت صمیمی است که در طول آن بیمار به منابع زیرین بوجود آورنده مشکلات نه تنها به صورت ذهنی بلکه احساسی– توسط دوباره تجربه کردن آنها با روانکاو – پی می برد. بطور معمول، بیمار ۴ یا ۵ بار در هفته مراجعه کرده، روی تخت روانکاوی دراز میکشد، و سعی میکند هر آنچه که به فکرش میرسد را در میان بگذارد. این شرایط جو تحلیلیای را میسازند که اجازه به بروز بخشهایی از ذهن را میدهد که با روشهای مشاهدهای دیگر قابل دسترس نیستند. در حین صحبتهای بیمار، اشارههایی از منابع ناخودآگاه ناراحتیهای او توسط الگوی رفتاری تکراری خاص، مطالبی که بیمار به سختی راجع به آنها حرف میزند، و رابطه ای که بیمار با روانکاو برقرار میکند تدریجاً تظاهر میکنند. روانکاو برای بیشتر روشن شدن این منابع به بیمار کمک میکند و بیمار آنچه روانکاو میگوید را دقیقتر کرده، تصحیح میکند، رد میکند و به آن احساسات و افکار خود را اضافه میکند. در طول سالهایی که روانکاوی ادامه دارد، بیمار با این بینشها و تجربیات کشتی میگیرد، با روانکاو آنها را دوباره و دوباره مرور میکند، و آنها را در زندگی روزمره، تصورات و خوابهای خود تجربه میکند. بیمار و روانکاو دست به دست هم میدهند تا نه تنها الگوهای فلج کننده زندگی را تغییر دهند و علائم ناتوان کننده را از میان ببرند بلکه رهایی برای کار کردن و دوست داشتن را نیز توسعه دهند. در انتهای درمان، زندگی بیمار در رفتار، ارتباطات، و حسی که از خود دارد تغییر عمیق و پایداری خواهد داشت.
ما در بنیاد آموزش مجازی ایرانیان امکان ثبت نام در دوره آموزش مجازی روانکاوی و اخذ مدرک معتبر روانکاوی را به صورت کاملا غیر حضوری فراهم آورده ایم.
روانکاوی به عنوان مجموعه ای از تئوری های روانشناختی و روش های درمانی تعریف می شود که منشاء آنها در کار و نظریه های زیگموند فروید است.
روانکاو یک متخصص روانشناس یا روان پزشک است که رویکرد درمانی خود را روانکاوی انتخاب کرده است.
دوره آموزش مجازی روانکاوی برای شما توسط بنیاد آموزش مجازی ایرانیان تهیه شده، تا به آسانی اینترنتی ثبت نام کنید.
بنیاد آموزش مجازی ایرانیان با اعتبار بسیار بالا برای شما شرایطی فراهم آورده که در مدت زمان کوتاه میتوانید مدرک روانکاوی را اخذ نمایید.
روانکاو کیست و روانکاوی چیست؟
روانکاو یک متخصص روانشناس یا روان پزشک است که رویکرد درمانی خود را روانکاوی انتخاب کرده است. روانکاوان باور دارند که اختلالاتی که مراجع به خاطر آن ها به درمانگر مراجعه می کند تنها روبنای بیماری هستند و مسائل اصلی بیشتر به ذهن ناخودآگاه افراد و تعارضات آن مربوط می شود. روانکاوان با بررسی گذشته افراد سعی می کنند تا این تعارضات را پیدا کرده و برای حل و فصل آن ها تلاش کنند. چرا که هرکس نسبت به محتوای ناخودآگاه ذهن خود، آگاهی ندارد. به همین خاطر روانکاو در این مسیر می تواند به فرد یاری برساند.
همان طورکه گفته شد روانکاوی تنها یکی از رویکردهای روانشناسی است و هرکسی که در حیطه روانشناسی کار می کند لزوما روانکاو نیست؛ بلکه ممکن است براساس رویکردهای دیگری فعالیت کند. از جمله سایر رویکردهای روانشناسی که امروزه به میزان بسیاری مورد استفاده قرار می گیرد می توان به رویکرد شناختی رفتاری اشاره کرد.
تاریخچه روانکاوی:
زیگموند فرویدی که به عنوان عصب شناس کار حرفهای خود را آغاز کرده بود و مدتی را نیز در جوار ژان مارتَن شارکو در فرانسه هیپنوتیزم و تاثیر آن را بر روی علائم بیماریای که به عنوان هیستری شناخته میشد را مشاهده و فراگرفته بود. این زمان مصادف بود با همکاری وی با ژوزف بروئر برای تحقیق روی بیماریهای روانی و منشا آنها.
در همین دهه فروید با تمرکز بر دستگاه روانی انسان و پژوهش در آثار ادبی و هنری، نظریهی ناخودآگاه را به عنوان عامل اصلی رفتار و زیست انسانی پرورش داد. نظریهای که از ابتدای قرن بیستم و با نوشتن کتاب تاویل رویاها، شکلی منسجمتر به لحاظ روش روانکاوی به خود گرفته بود.
در واقع فروید نظریهای را بنیان نهاد که به عنوان یک روش عملی در مواجهه با علائم روانی انسان، وی را دارای ساحتی میدانست که از دسترس حیطه آگاهی در زندگی روزمرهاش خارج است؛ اما دلایل رفتارها و افکار او را شکل میدهد.
در واقع فروید اذعان میدارد که قسمت اعظم روان انسان را تاریکی فراگرفته است و یا در همان مثال معروف کوه یخ، ناخودآگاه آن قسمتی از کوه یخ است که زیر سطح آب قرار گرفته و قابل مشاهده نیست.
همانطور که عنوان شد فروید مدتی به فراگیری هیپنوتیزم مشغول بود و حتی در ابتدا از این روش برای دسترسی به گنجینهی پنهان روان ناخودآگاه در بیمارانش استفاده میکرد. اما خیلی زود بنا به دلایلی آن را کنار نهاد که شاید بتوان اصلیترین دلیل وی را ابداع روش تداعی آزاد در روانکاوی نام برد.
فروید دریافته بود که آنچه فرد در خواب مصنوعی و هیپنوتیزم به زبان میآورد، بسیار ایستا است یعنی فرد خواب شده نمیتواند زیاد در آن دخل و تصرف داشته باشد و بعد از بیدار شدن آن چه به زبان آورده است را فراموش میکند. هر چند که زوایایی از ناخودآگاه را بیان کرده باشد. و این بر خلاف آن چیزی بود که فروید در تحقیقاتش دریافته بود؛ یعنی اصل پویایی دستگاه روان.
در واقع تداعی آزاد این فرصت را فراهم کرد (و میکند) که فرد روی یک تخت راحت دراز بکشد و آنچه که به ذهنش میآید را بدون هیچ ترس و شرمی و بدون هیچگونه قضاوتی بیان کند.
هر چند که در جریان آن فرد مقاومتهایی را از خود نشان دهد و حتی عواطفی را که اکثرا منفی هستند نسبت به شخص روانکاو اظهار کند. مقاومتهایی که بر اساس مکانیسمهای دفاعی ناخودآگاه در هر فرد انسانی شکل گرفته است و یکی از دلایل شکل گیری ناخودآگاه هم هستند. و انتقالی که به واسطه ساخت وضعیت روانی، همواره در پی دست آویزی به یک “دیگری” است.
تفاوت روانکاوی و رواندرمانی تحلیلی
در «روانکاوی» به معنای نظاممند آن، جلسات به طور میانگین ۳ جلسه (و بیشتر) در هفته برگزار میشود. و در آن آنالیزان «واپسروی» بیشتری دارد. به این معنا که به واسطهی فرایند خاصی که در جلسات حاکم است، به احتمال موضوعهای کهنهتر بیشتر مورد بررسی قرار گیرند. در عین اینکه خودِ آنالیزان نیز یک رابطهی ابتداییتری (پرایمری) با آنالیست خود دارد. در این شرایط، تبدیل شدن آنالیست به یک «ابژهی تازه»، فرایندی که هدف عمده رویکردهای روانکاوانه است، به طور مشخص اتفاق میافتد.
«درمانهای تحلیلی» با همان فرمت روانکاوی است، ولی با تعداد جلسات کمتر، و گاهی اوقات (و نه همیشه) با واپسروی کمتری همراه است. درمانهای تحلیلی حداقل یک جلسه در هفته برگزار میشوند. تعداد جلسات بسته به موقعیت افزایش پیدا میکند (از یک جلسه تا ۴ جلسه یا بیشتر). البته لازم به یادآوری است که این تعداد جلسات قطعی و وحی منزل نیستند، بسته به موقعیت میتوانند تغییر کنند. این ربط پیدا میکند به موقعیت و فضایی که در تحلیل یک فرد حاکم است.
آیا روانکاوی زیرشاخهی روانشناسی است؟
برخی از مردم و حتی روانشناسان، بر این باورند که روانکاوی شاخهای از روانشناسی نیست. آنها بر این باورند که روانکاوی دانشی جدای از روانشناسی است که به دلیل شباهت کارش با روانشناسی آن را زیرشاخهی روانشناسی میدانند اما چنین نیست. زیگموند فروید بنیانگذار روانکاوی، در گفتهها و نوشتههایش از روانکاوی به عنوان یکی از شاخههای روانشناسی یاد میکرد. اگر فایل صوتی مصاحبهی فروید با بی بی سی را شنیده باشید درمییابید که فروید از روانکاوی به عنوان شاخهای از روانشناسی یاد میکرده است. پس با توجه به گفتههای زیگموند فروید، روانکاوی شاخهای از روانشناسی است. از سوی دیگر اگر به انجمن روانشناسی آمریکا APA نگاهی داشته باشیم میبینیم که در آمریکا روانکاوی یکی از زیرشاخههای ارزشمند روانشناسی شناخته میشود.
اصول اساسی روانکاوی
رشد فردی معمولا به وسیلهی رویدادهای فراموششده در دوران کودکی، نه تنها به واسطهی ویژگیهای ارثی مشخص میشود.
رفتار و شناخت انسان به طور گسترده توسط افکار و تمایلات غیرمنطقی که در ناخودآگاه ریشه دارند تعیین میشود.
تلاش برای آوردن افکار و تمایلات غیرمنطقی از ناهشیار به هشیار، زمینهساز پدید آمدن مکانیزمهای دفاعی، به ویژه «مکانیزم دفاعی واپسرانی» میشود.
کشمکش میان خودآگاه و محتویات ناخودآگاه، میتواند به اختلالات روانی مانند رواننژندی، روانرنجوری، اضطراب، افسردگی و… بیانجامد.
محتویات ناخودآگاه را میتوان در رویاها و رفتارهای ناخواسته (رفتارها، لغزشهای زبانی و …) یافت.
رهایی از اثرات منفی ناخودآگاه، با آوردن محتویات ناخوداگاه به بخش آگاهانه (هشیار) از راه مداخلهی درمانی (روانکاوی) انجام میشود.
محاسن و معایب روانکاوی چیست ؟
همان طور که اشاره شد در روانکاوی بهترین دکتر روانکاو ناخودآگاه افراد بازبینی می کندو به دوران کودکی اهمیت خاصی می دهد. در طول این درمان همدلی و محیطی بدون قضاوت ایجاد می شود که در آن مراجع میتواند احساس امنیت می کند و می تواند احساسات خود را به راحتی بیان کند.
دوره درمان روانکاوی طولانی مدت است و زمان زیادی لازم است تا به نتیجه دلخواه برسد و اگر کسی به دنبال درمان کوتاه مدت می باشد روانکاوی برای آن ها توصیه نمی شود. زیرا که بسیار هزینه بر و زمان بر می باشد.
روانکاوی برای چه اختلالاتی موثر است ؟
از شایع ترین اختلال هایی که با روانکاوی درمان می شوند، عبارت اند از استرس کاری، افسردگی و اضطراب، اختلالات شخصیتی یا مشکلات هویتی و جنسیتی ، در مواردی مانند از دست دادن شخصی خاص به خاطر مرگ یا جدایی، مورد سوء استفاده قرارگرفتن در کودکی و نوجوانی می باشد.
[wp-rss-aggregator sources=”114635″]