0
021284284

مقاله آموزشی مدیریت مالی

در هر جامعه ای فعالیتهای اقتصادی بطور وسیعی جریان دارد که میتواند مستقیم و یا غیر مستقیم از طریق سازمانی در جامعه تاثیر گذار باشد برای مثال یک دانش آموز در سازمان مدرسه تعلیم و آموزش میبیند و به سازمان دانشگاه رفته و تعالیم خود را کامل نموده و با آن اطلاعات به سازمان دیگری که وظیفه تولید یا بازرگانی و یا خدماتی دارد وارد شده و کسب تجربه مینماید و در راستای اهداف آن سازمان به نفع جامعه و سازمان مطبوعش خدمت میکند این چرخه همیشه ادامه داشته و ادامه خواهد داشت.
سازمانها ازنوع انتفاعی و غیر انتفاعی بوده که هرکدام میتوانند دارای مالکیت خصوصی ، نیمه خصوصی و دولتی باشند و هر سازمان بنا بر توانایی مدیران و پرسنل آن و موارد دیگر میتواند موفق و یا ناموفق باشد.
مدیرانیکه در سطح عالی یک سازمان هستند میبایست دارای ادراک قوی در خصوص موضوع فعالیت سازمان ، نحوه برخورد با چالشهای کاری و بحرانهای مدیریتی و نحوه استفاده از موقعیتهای بوجود آمده بصورت آنی و لحظه ای باشد. بدین معناکه در شرایطی خاص تصمیمی درست را اتخاذ کند با احتمال موفقیت بسیار بالا.
مدیرانیکه در سطح میانی سازمان مشغول هستند میبایست دارای مهارتهای انسانی بالا بوده و توانایی شناخت پرسنل تحت امر خود را از نظر روحی و روانی و همچنین نقاط ضعف و قوت را داشته تا بتواند در مرحله استخدام بهترین ها را جذب و در مرحله کار بهترین بهره وری را از پرسنل خود داشته باشد .
مدیران سطح عملیاتی و یا اجرایی نیز باید از مهارتهای کافی و تکنیکهای مربوط به فعالیت سازمان برخوردار بوده تا در کنترل و نظارت بر عملکرد پرسنل بتوانند ایرادات کار را برطرف نمایند و در عین حال با تخصصی که دارند به حل مشکلات اجرایی و یا بهینه سازی روشهای تولید و غیره کمک نمایند.
مدیران موفق همیشه توانسته اند در کوتاهترین زمان با صرف حداقل هزینه برنامه ریزی دقیقی در رسیدن به یک سازماندهی جامع جهت هدایت استعدادها و خلاقیتهای پرسنل به سمت اهداف و آرمانهای سازمان داشته باشند و در تعریف اهداف کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت با توجه به مرحله بندی و زمانبندی های دقیق موفق هستند.
هر مدیری میبایست بتواند اطلاعات مفیدی را از عملکرد سازمان تحت نظارتش اخذ کند که این اطلاعات شامل نحوه تولید،بسته بندی،بازاریابی، فروش و درجه رضایت مشتریان و غیره میباشد اما مهمترین نکته مباحث مالی است که یک مدیر در صورتی میتواند با دید باز افق سازمان خود را نظاره کند که جدای از اطلاعات فنی و غیره از اطلاعات مالی روش و شفاف و در عین حال دقیق و کامل برخوردار شود .
برخورداری مدیران از اطلاعات مالی جامع راهی جز استفاده سازمان از یک مدیر مالی توانمند ندارد و یک مدیر مالی میتواند نقش بسیار موثری در پیروزی و یا شکست اهداف سازمان ایفا نماید.
مدیر مالی موفق کسی است که بتواند بهترین بازدهی را با کمترین ریسک برای سازمان به ارمغان آورد و بهترین عملکرد را برای شرکت در مواجهه با انواع بازارها پیش بینی نماید.برای رسیدن به اهداف فوق میبایست یک سری فنون را آموخت که از آن جمله میتوان به تجزیه و تحلیل صورتهای مالی اشاره کرد. برای تجزیه و تحلیل صورتهای مالی ابتدا باید نسبها محاسبه شوند و نسبتها در چهار دسته زیرطبقه بندی میشوند :

نسبتهای نقدینگی به دو دسته جاری و آنی تقسیم میشوند و به روش زیر قابل محاسبه اند:
نسبتهای جاری = (دارائیهای جاری) / (بدهی های جاری)
نسبتهای آنی = (پیش پرداختها و موجودیها – دارائیهای جاری) / ( بدهیهای جاری)
وجهت محاسبه سرمایه در گردش از روش زیر استفاده میگردد :
سرمایه در گردش = (دارائیهای جاری ) – (بدهیهای جاری )
نسبتهای عملیاتی عموما کارائی مدیریت از دیدگاه استفاده از دارائیهای شرکت را نشان میدهد و غالبا مورد استفاده سرمایه گذاران بالفعل قرار میگیرد و شامل نسبت گردش دارائیها ، نسبت گردش موجودی کالا و دوره وصول مطالبات میگردد که بشرح ذیل قابل محاسبه هستند :
نسبت گردش دارائی = (خالص فروش) / ( جمع کل دارائیها )
نسبت گردش موجودی کالا = ( بهای تمام شده کالای فروش رفته ) / ( موجودی کالا )
موجودی کالا = ( موجودی پایان دوره + موجودی ابتدای دوره ) / 2
دوره وصول مطالبات = ( خالص بدهکاران ) / ( متوسط فروش نسیه روزانه )
متوسط فروش نسیه روزانه = کل فروش نسیه در سال / 360
نسبتهای بدهی
غالبا توان شرکت را در بازپرداخت بدهیهای بلند مدت نشان میدهد بنابراین مورد توجه اعتبار دهندگان واقع میگردد این نسبتها شامل نسبت بدهیهای بلندمدت به کل دارائیها ، کل بدهیها به کل دارائیها ، بدهی بلند مدت به حقوق صاحبان سهام و توان واریز بهره میگردد که به شرح زیر قابل محاسبه میباشند :
نسبت بدهی بلند مدت به دارائی = بدهی بلند مدت / جمع کل دارائیها
نسبت کل بدهیها به کل دارائیها = کل بدهیها / کل دارائیها
 
 
 
 
نسبت بدهی بلند مدت به حقوق صاحبان سهام = بدهیهای بلند مدت / حقوق صاحبان سهام
نسبت کل بدهیها به حقوق صاحبان سهام = کل بدهیها / حقوق صاحبان سهام
نسبت حقوق صاحبان سهام به دارائیها = حقوق صاحبان سهام / جمع کل دارائی
نسبت توان واریز بهره = (سود قبل از کسر بهره و مالیات / بهره) = EBIT / I ))
نسبتهای سودآوری کارایی واحدهای تجاری را نشان میدهد و همواره یکطرف آن سود کسب شده در واحدهای تجاری میباشد غالبا مورد استفاده سرمایه گذاران بالقوه قرار میگیرد این نسبتها شامل : نسبت حاشیه سود ، نرخ بازده دارائی ، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام ، سود هر سهم ، سود تقسیمی هر سهم و درصد سود تقسیمی هر سهم میگردد که به طریق زیر قابل تعیین میباشد :
نسبت حاشیه سود ( بازده فروش ) = سود خالص / خالص فروش
نرخ بازده دارائی = سود خالص / جمع کل دارایی
نرخ بازده حقوق صاحبان سهام ROE = سود خالص / حقوق صاحبان سهام
سود هر سهم EPS = ( سود متعلق به سهامداران ممتاز – سود خالص ) / تعداد سهام عادی
سود تقسیمی هر سهم DPS = ( سود قابل توزیع سهامداران ممتاز – سود قابل توزیع ) / تعداد سهام عادی
 
 
 
 
درصد سود تقسیمی = سود تقسیمی هر سهم / سود هر سهم
میتوان برای تغییر در یک نسبت مالی دو یا چند نسبت مالی تشکیل دهنده آنرا تغییر داداین زمانی مقدور است که یک نسبت مالی از مجموع یا حاصل ضرب چند نسبت مالی به چند قسمت تشکیل شده باشد که اصطلاحا به آن سیستم دپونت گوئیم .
مثلا دو دپونت نرخ بازدهی دارائی و نرخ بازدهی حقوق صاحبان سهام به شرح زیر قابل محاسبه است :
نرخ بازدهی دارائی ROA = سود خالص / جمع کل دارائی
ROA = حاشیه سود * نسبت گردش دارائی ها
حاشیه سود = ( سود خالص / خالص فروش ) * ( خالص فروش / جمع کل دارائی ها )
نرخ بازدهی حقوق صاحبان سهام ROA= ROA / نسبت بدهی به دارائی1-
نسبت بدهی به دارایی = بدهی / دارائی
بودجه عبارت است از پیش بینی و برآورد یک رویداد مالی یا عملیاتی قبل از آنکه تحقق یابد و برای یک دوره زمانی مشخص . به بیان دیگر یک بودجه بندی صحیح شامل دوره زمانی مشخص و در قالب اعداد و ارقام با واحد اندازه گیری معین میباشد و به بودجه عملیاتی ، بودجه مالی و بودجه نقدی تقسیم میگردد.
 
 
 
 
 
در خصوص صورتهای مالی نیز میتوان معیارهای مختلفی را جهت تعیین صورتهای مالی برآوردی استفاده نمود آنچه عمومیت بیشتری دارد تخمین یا برآورد صورتهای مالی با استفاده از صورتهای مالی سنوات قبل میباشد.
یکی از مواردی که امروزه از دیدگاه مدیران مالی حائز اهمیت است ارزش زمانی پول میباشد که عامل اساسی در تعیین ارزش زمانی پول عاملی بنام بهره است همواره مدیران مالی تلاش مینمایند تا با استفاده از محاسبه ارزش های آتی و فعلی ارزش زمانی پول را تعیین نمایند .
ارزش آتی به ریال های حال در زمان آینده اشاره دارد و بدان معناست که یک ریال حال با در نظر گرفتن عامل بهره در زمان مشخص چه ارزشی خواهد داشت عموما زمانی که پرداخت کننده وجوه هستیم علاقه مند به محاسبه ارزش آتی میباشیم .
ارزش فعلی به ریالهای آینده در زمان حال توجه دارد یعنی آنکه یک ریال درآینده با در نظر گرفتن عاملی به نام بهره در زمان فعلی چقدر ارزش خواهد داشت عموما زمانی که دریافت کننده وجوه هستیم علاقه مند به محاسبه ارزش فعلی میباشیم .
مدیرمالی یک شرکت میتواند با تخصص و بروز رسانی اطلاعات خود که در بالا به برخی از نیازمندیهای آن اشاره شده اقدام به تجزیه و تحلیل صورتهای مالی و بودجه بندی صحیح منابع شرکت نماید تا در این راستا بتواند نیاز های سهامداران ، سرمایه گذاران ، اعتباردهندگان و مدیران شرکت را برآورده کند .
 
 
 
 
در پایان هر سال مالی یک مدیر مالی میبایست کلیه فعالیتها و عملکرد شرکت را به اداره دارائی طی اظهارنامه گزارش نماید و بر اساس آن گزارش و صحت نحوه عملکرد و گزارش دهی مدیر مالی کارشناسان امور مالیاتی اقدام به راستی آزمایی و ممیزی حسابها و اسناد و مدارک مثبته شرکت مینمایند و در نتیجه مبلغ نهایی مالیات بر عملکرد محاسبه و اخذ میگردد .
باید بدانیم مالیات یک منبع مهم درآمدی برای هر دولت در جهت اداره امور کشور میباشد و کسانی که اقدام به فرار از پرداخت مالیات میکنند دلایل ذیل را عنوان مینمایند :

  • عدم شناخت صحیح و اهمیت ضرورت مالیات و نقش آن در اقتصاد
  • عدم تعبیر سیستم مکانیزه جهت ردیابی و شناسایی و جمع آوری اطلاعات مرتبط با درآمدهای اشخاص
  • عدم تفاهم و اعتماد فی مابین ماموران تشخیص مالیات و مودیان مالیاتی
  • تبعیض در تشخیص مالیات برای مودیات
  • نرخ های بالای مالیاتی

امیدواریم با اعتماد سازی و راه اندازی سیستمهای هوشمند مالیاتی هم تبعیضها و اعمال سلایق در تشخیص مالیات از بین برود و هم انگیزه پرداخت مالیات صحیح و به موقع در مودیان افزایش یابد .
نویسنده: ب-کیانی
 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *